سخن روز
این روزها رویارویی و کشمکش باندی در درون رژیم، بارزتر از هر زمان دیگر به چشم میخورد. پدیدهیی که حکایت از باقی ماندن استخوان لای زخمی به نام FATF میکند آن هم در شرایطی که روز ۱۴آبان تحریمهای سخت نفتی و بانکی و کشتیرانی علیه رژیم شروع شد.
حرفهای روحانی و همچنین حرفهای رحمانی فضلی، وزیر کشور رژیم، در روز دوشنبه ۱۴آبان ۹۷ یعنی روز آغاز تحریمها در حالی که هر دو از شرایط بهوجود آمدها بهشدت ابراز نگرانی میکردند نیز قابلتوجه است. روحانی با وحشت گفت ما در شرایط جنگ هستیم؛ رحمانی فضلی هم استمرار خیزشهای اعتراضی را از مهمترین تهدیدات برای رژیم توصیف کرد.
فشار و تناقضگویی
روحانی در نشست با مدیران ارشد وزارت اقتصاد و دارایی(دوشنبه ۱۴آبان ۹۷) حرفهای گوناگونی زد، از طرفی با ژست مسلط و با اطمینان از مقابله با تحریمها و شکستن تحریمها صحبت کرد و از سوی دیگر گفت ما در شرایط جنگی هستیم. آیا این دو حرف با هم تناقض ندارند؟
البته که حرفهای امروز روحانی ضدونقیض بود. این تناقض ناشی از بنبستهای متعددی است که رژیم با آن روبهروست.
مثلاً همین رد لایحه CFT یک بنبست مرگبار برای رژیم است. یک ماه پیش(۱۵مهر ۹۷) ظریف در مجلس گفت: «چینیها که نیات اسکتباری علیه ایران ندارند و از نظر مواضع بینالمللی شبیه جمهوری اسلامی و شریک راهبردی ما هستند، ما توافق جامع همکاریهای راهبردی با چین داریم و با روسیه هم شریک راهبردی هستیم اما رئیس بانک مرکزی چین به آقای همتی گفته بدون FATF نمیتوانیم کار شما را انجام دهیم».
و روحانی امروز ادعا کرد که تحریمها هیچ مشکلی برای صدور نفت رژیم ایجاد نکرده. چرا؟ علتش پناه بردن مجدد از سرناچاری به طب سنتی «امیددرمانی» است! علتش این است که هیچ راهحل دیگری ندارد!
و یک تناقضگویی دیگر! روحانی از یک طرف بارها گفته که در ۱۳آبان هیچ اتفاقی نمیافتد اما امروز از طرف دیگر وارد شده و شرایط جنگی اعلام میکند!
منظور از شرایط جنگی چیست؟
این شرایط جنگی که روحانی میگوید، منظورش چیست؟ ضمناً خود روحانی که کلمه آمادهباش را بهکار نبرد، چگونه از حرفهایش چنین تعبیری میشود؟
روحانی گفت که ما در شرایط جنگی هستیم و آن را هم باز کرد و گفت:
«ما در شرایط جنگیم در شرایط جنگ باور کنید شرایط جنگ خیلی از شماها که در این جلسه نشستهاید در زمان جنگ بودید توی جبهه میدونید چه خبر است. اونجا ما ساعت نبود که ساعتی در کار نبود..».
و مفصل راجع به این صحبت کرد که «در شرایط جنگی، ساعت خواب و بیداری و شب و نصفهشب معنی ندارد».
طبعا این، مفهوم آمادهباش است. حالا او و وزیران میلیاردرش چقدر بتوانند به همین حرفها عمل بکنند، چندان مهم نیست؛ مهم شرایط خطیر است. شرایطی که او را که فقط چند روز پیش میگفت خیالتان راحت باشد در ۱۳آبان هیچ اتفاقی نمیافتد و سایر عناصر رژیم حتی صحبت از این میکردند که بعد از ۱۳آبان وقتی مردم ببینند که ۱۳آبان شد، تحریمها شروع شد و هیچ اتفاقی نیفتاد، شرایط به طرف عادی شدن و نرمال شدن پیش میرود و قیمت دلار هم به تدریج پایین میآید. اما امروز و روز ۱۴آبان میبینیم که خود روحانی آمده و میگوید: «ما در شرایط جنگیم در شرایط جنگ! باور کنید شرایط جنگ»!
نکته مهم دیگر این است که روحانی وقتی میخواهد از راهحل صحبت کند، دستش به کلی خالی است و جز روضهخوانی و امیددرمانی هیچ چیز ندارد و از فرط بیچارگی به راهپیماییهای رژیم اشاره میکند که بهزعم او چالهچولهها را پرمیکنند. مگر تحریم و شرایط بحرانی اقتصاد با راهپیمایی حل میشود؟!
همان بحران و شرایطی که فرهاد دژپسند، وزیر اقتصاد جدید روحانی، در همین جلسه اعتراف کرده و میگوید: «کمتر دورهیی پس از انقلاب از نظر حساسیت مشابه این دوره بوده است».
سردرگمی در تبیین شرایط توسط رژیم
از سوی دیگر خامنهای بارها گفته جنگ نمیشود، پس شرایط جنگی و آمادهباش چه معنایی دارد و در برابر کیست؟
البته اینجا باید اضافه کرد: آنجایی که خامنهای گفته بود جنگ نمیشود؛ البته منظورش جنگ نظامی بود و بعد هم اضافه کرده بود جنگ نمیشود ولی شرایطی پیش خواهد آمد سختتر از جنگ!
منظور روحانی از جنگ هم جنگ اقتصادی است و این حرف در روز اجرای تحریمها بسیار بسیار با معناست در حالی که قبلاً گفته بود در ۱۳آبان هیج اتفاقی نمیافتد.
پس چرا اکنون تحریمها را خطرناک و معادل جنگ تلقی میکند؟
قیام و مقاومت، عامل وحشت رژیم
بهعلت قیام و ترس از مقاومت در شرایط تحریمهاست که وحشت رژیم مضاعف شده است. حرف رحمانی فضلی گواه این ادعاست.
رحمانی فضلی وزیر کشور دولت روحانی، استمرار خیزشهای اعتراضی را از مهمترین تهدیدات برای رژیم توصیف کرد و گفت: وقتی تهدیدها را طبقهبندی میکنیم این نوع تهدیدات و حرکاتی که در چندین ماه گذشته با آن روبهرو بودیم از جمله مهمترین تهدیدات است و نباید بهسادگی از کنار آن گذشت.
از سوی دیگر وزیر کشور روحانی نسبت به نقش مجاهدین در گسترش و استمرار حرکتهای اعتراضی مردمی ابراز نگرانی کرد و افزود: از سوی دیگر (مجاهدین) بهدنبال استفاده از این ناآرامیها به سود خود هستند.
اگر حرف رحمانی فضلی را در کنار حرف روحانی و در کنار حرف خامنهای شرایط سختتر از جنگ قرار بدهیم، موضوع روشن میشود و منشأ ترس و اضطراب روحانی و سراسر رژیم هم روشن میشود؛ چرا که جنگ واقعی آنها با مردم ایران است و به این علت است که تحریمها هم ترسناک و خطرناک میشود. اگر ترس از شعلهور شدن قیام نبود، اینها با تسمه کشیدن از گرده مردم، مسائل خود را حل میکردند، صدایی هم اگر برمیخاست در گلو خفه میکردند. اما در شرایط اعتلای مقاومت سازمانیافته در شرایط رشد و گسترش کانونهای شورشی، در شرایطی که جامعه مثل یک انبار باروت هر لحظه در آستانهٔ انفجار است، خوب میدانند که فشار به مردم چه عواقبی خواهد داشت. این مضمون هشدارهای مداوم تمام مهرهها و رسانههای ریز و درشت رژیم است.
راهکار آخوندها در مقابله با وضعیت کنونی چیست؟
البته رژیم در این شرایط بیش ازپیش به سرکوب عریان روی میآورد ولی خودش هم میداند که به دست خود، بستر مناسب را برای رشد و گسترش و ارتقای کانونهای شورشی آماده میکند و جامعه را هر چه بیشتر به سمت تنها راهحل واقعی مسأله، راهحل انقلابی و سرنگونی رژیم سوق میدهد.
این روزها رویارویی و کشمکش باندی در درون رژیم، بارزتر از هر زمان دیگر به چشم میخورد. پدیدهیی که حکایت از باقی ماندن استخوان لای زخمی به نام FATF میکند آن هم در شرایطی که روز ۱۴آبان تحریمهای سخت نفتی و بانکی و کشتیرانی علیه رژیم شروع شد.
حرفهای روحانی و همچنین حرفهای رحمانی فضلی، وزیر کشور رژیم، در روز دوشنبه ۱۴آبان ۹۷ یعنی روز آغاز تحریمها در حالی که هر دو از شرایط بهوجود آمدها بهشدت ابراز نگرانی میکردند نیز قابلتوجه است. روحانی با وحشت گفت ما در شرایط جنگ هستیم؛ رحمانی فضلی هم استمرار خیزشهای اعتراضی را از مهمترین تهدیدات برای رژیم توصیف کرد.
فشار و تناقضگویی
روحانی در نشست با مدیران ارشد وزارت اقتصاد و دارایی(دوشنبه ۱۴آبان ۹۷) حرفهای گوناگونی زد، از طرفی با ژست مسلط و با اطمینان از مقابله با تحریمها و شکستن تحریمها صحبت کرد و از سوی دیگر گفت ما در شرایط جنگی هستیم. آیا این دو حرف با هم تناقض ندارند؟
البته که حرفهای امروز روحانی ضدونقیض بود. این تناقض ناشی از بنبستهای متعددی است که رژیم با آن روبهروست.
مثلاً همین رد لایحه CFT یک بنبست مرگبار برای رژیم است. یک ماه پیش(۱۵مهر ۹۷) ظریف در مجلس گفت: «چینیها که نیات اسکتباری علیه ایران ندارند و از نظر مواضع بینالمللی شبیه جمهوری اسلامی و شریک راهبردی ما هستند، ما توافق جامع همکاریهای راهبردی با چین داریم و با روسیه هم شریک راهبردی هستیم اما رئیس بانک مرکزی چین به آقای همتی گفته بدون FATF نمیتوانیم کار شما را انجام دهیم».
و روحانی امروز ادعا کرد که تحریمها هیچ مشکلی برای صدور نفت رژیم ایجاد نکرده. چرا؟ علتش پناه بردن مجدد از سرناچاری به طب سنتی «امیددرمانی» است! علتش این است که هیچ راهحل دیگری ندارد!
و یک تناقضگویی دیگر! روحانی از یک طرف بارها گفته که در ۱۳آبان هیچ اتفاقی نمیافتد اما امروز از طرف دیگر وارد شده و شرایط جنگی اعلام میکند!
منظور از شرایط جنگی چیست؟
این شرایط جنگی که روحانی میگوید، منظورش چیست؟ ضمناً خود روحانی که کلمه آمادهباش را بهکار نبرد، چگونه از حرفهایش چنین تعبیری میشود؟
روحانی گفت که ما در شرایط جنگی هستیم و آن را هم باز کرد و گفت:
«ما در شرایط جنگیم در شرایط جنگ باور کنید شرایط جنگ خیلی از شماها که در این جلسه نشستهاید در زمان جنگ بودید توی جبهه میدونید چه خبر است. اونجا ما ساعت نبود که ساعتی در کار نبود..».
و مفصل راجع به این صحبت کرد که «در شرایط جنگی، ساعت خواب و بیداری و شب و نصفهشب معنی ندارد».
طبعا این، مفهوم آمادهباش است. حالا او و وزیران میلیاردرش چقدر بتوانند به همین حرفها عمل بکنند، چندان مهم نیست؛ مهم شرایط خطیر است. شرایطی که او را که فقط چند روز پیش میگفت خیالتان راحت باشد در ۱۳آبان هیچ اتفاقی نمیافتد و سایر عناصر رژیم حتی صحبت از این میکردند که بعد از ۱۳آبان وقتی مردم ببینند که ۱۳آبان شد، تحریمها شروع شد و هیچ اتفاقی نیفتاد، شرایط به طرف عادی شدن و نرمال شدن پیش میرود و قیمت دلار هم به تدریج پایین میآید. اما امروز و روز ۱۴آبان میبینیم که خود روحانی آمده و میگوید: «ما در شرایط جنگیم در شرایط جنگ! باور کنید شرایط جنگ»!
نکته مهم دیگر این است که روحانی وقتی میخواهد از راهحل صحبت کند، دستش به کلی خالی است و جز روضهخوانی و امیددرمانی هیچ چیز ندارد و از فرط بیچارگی به راهپیماییهای رژیم اشاره میکند که بهزعم او چالهچولهها را پرمیکنند. مگر تحریم و شرایط بحرانی اقتصاد با راهپیمایی حل میشود؟!
همان بحران و شرایطی که فرهاد دژپسند، وزیر اقتصاد جدید روحانی، در همین جلسه اعتراف کرده و میگوید: «کمتر دورهیی پس از انقلاب از نظر حساسیت مشابه این دوره بوده است».
سردرگمی در تبیین شرایط توسط رژیم
از سوی دیگر خامنهای بارها گفته جنگ نمیشود، پس شرایط جنگی و آمادهباش چه معنایی دارد و در برابر کیست؟
البته اینجا باید اضافه کرد: آنجایی که خامنهای گفته بود جنگ نمیشود؛ البته منظورش جنگ نظامی بود و بعد هم اضافه کرده بود جنگ نمیشود ولی شرایطی پیش خواهد آمد سختتر از جنگ!
منظور روحانی از جنگ هم جنگ اقتصادی است و این حرف در روز اجرای تحریمها بسیار بسیار با معناست در حالی که قبلاً گفته بود در ۱۳آبان هیج اتفاقی نمیافتد.
پس چرا اکنون تحریمها را خطرناک و معادل جنگ تلقی میکند؟
قیام و مقاومت، عامل وحشت رژیم
بهعلت قیام و ترس از مقاومت در شرایط تحریمهاست که وحشت رژیم مضاعف شده است. حرف رحمانی فضلی گواه این ادعاست.
رحمانی فضلی وزیر کشور دولت روحانی، استمرار خیزشهای اعتراضی را از مهمترین تهدیدات برای رژیم توصیف کرد و گفت: وقتی تهدیدها را طبقهبندی میکنیم این نوع تهدیدات و حرکاتی که در چندین ماه گذشته با آن روبهرو بودیم از جمله مهمترین تهدیدات است و نباید بهسادگی از کنار آن گذشت.
از سوی دیگر وزیر کشور روحانی نسبت به نقش مجاهدین در گسترش و استمرار حرکتهای اعتراضی مردمی ابراز نگرانی کرد و افزود: از سوی دیگر (مجاهدین) بهدنبال استفاده از این ناآرامیها به سود خود هستند.
اگر حرف رحمانی فضلی را در کنار حرف روحانی و در کنار حرف خامنهای شرایط سختتر از جنگ قرار بدهیم، موضوع روشن میشود و منشأ ترس و اضطراب روحانی و سراسر رژیم هم روشن میشود؛ چرا که جنگ واقعی آنها با مردم ایران است و به این علت است که تحریمها هم ترسناک و خطرناک میشود. اگر ترس از شعلهور شدن قیام نبود، اینها با تسمه کشیدن از گرده مردم، مسائل خود را حل میکردند، صدایی هم اگر برمیخاست در گلو خفه میکردند. اما در شرایط اعتلای مقاومت سازمانیافته در شرایط رشد و گسترش کانونهای شورشی، در شرایطی که جامعه مثل یک انبار باروت هر لحظه در آستانهٔ انفجار است، خوب میدانند که فشار به مردم چه عواقبی خواهد داشت. این مضمون هشدارهای مداوم تمام مهرهها و رسانههای ریز و درشت رژیم است.
راهکار آخوندها در مقابله با وضعیت کنونی چیست؟
البته رژیم در این شرایط بیش ازپیش به سرکوب عریان روی میآورد ولی خودش هم میداند که به دست خود، بستر مناسب را برای رشد و گسترش و ارتقای کانونهای شورشی آماده میکند و جامعه را هر چه بیشتر به سمت تنها راهحل واقعی مسأله، راهحل انقلابی و سرنگونی رژیم سوق میدهد.