سخن روز
نگاهی به حرکتهای همین یکی دو روزه
از صبح روز سهشنبه ۲۲آبان معلمان شریف دومین روز اعتصاب سراسری خود را آغاز کردند و در مدارس دست به تحصن زدند. ابتدا شاهد گسترش اعتصاب معلمان در ۵۳شهر کشور بودیم. این اعتصاب و تحصن روز چهارشنبه ۲۳آبان نیز ادامه داشت و شهرهای دیگری را دربرگرفت.
همزمان با معلمان، رانندگان کامیون نیز روز چهارشنبه چهاردهمین روز اعتصاب خود را پشت سر گذاشتند.
در اهواز روز چهارشنبه ۲۳آبان کارگران گروه ملی صنعتی فولاد ایران برای پنجمین روز متوالی، دست به راهپیمایی و تجمع در مقابل استانداری رژیم در اهواز زدند.
کارگران نیشکر هفتتپه نیز روز چهار شنبه ۲۳آبان ۹۷در دهمین روز اعتصاب و اعتراض خود به مقابل فرمانداری شوش رفته و تجمع اعتراضی برگزار کردند.
روز سهشنبه ۲۲آبان ۹۷ کشاورزان شرق اصفهان برای بهدست آوردن حقابه قانونیشان به تحصن خود در شرق اصفهان – اصفهانک ادامه دادند.
روز دوشنبه نیز جمعی از کشاورزان ورزنه در محل تحصن خود حاضر شده و بر مطالبات و خواستههایشان که از جمله حقآبه برای کشت پاییزه است تأکید کردند.
روز سهشنبه ۲۲آبان غارتشدگان کاسپین در اعتراض به غارت داراییشان در مقابل ساختمان قضاییه رژیم در تهران تجمع کرده و سپس به سمت میدان ولیعصر راهپیمایی کردند.
همچنین غارتشدگان مؤسسه کاسپین در رشت در اعتراض به غارت پول و سپردههایشان و عدم پاسخگویی کارگزاران رژیم مقابل شعبه این مؤسسه در رشت تجمع اعتراضی برگزار کردند.
آنها شعار میدادند: «نه تهدید، نه زندان، دیگه فایده نداره»!
غارتشدگان مؤسسات حکومتی در کرج نیز در مقابل بانک مرکزی رژیم در تهران تجمع اعتراضی برگزار کردند. آنها شعار میدادند: «تا پول ما بر باده، هر روز همین بساطه»!
همچنین روز چهارشنبه در تهران کارگران روغننباتی جهان برای سومین روز در اعتراض به پرداخت نشدن ۶ماه حقوقشان تجمع کردند.
در مشهد روز سهشنبه مردم خشمگین در برخی از خانههای مسکونی در مناطقی از شهر در اعتراض به قطع آب، تجمع اعتراضی برگزار کردند و خیابانها را بستند.
دستاوردهای موج جدید حرکتهای اجتماعی
نگاهی به فهرست حرکتهای همین یکی دو روزه بهروشنی گویای این است که سراسر کشور و تمام اقشار مردم از کارگران و رانندگان کامیون تا بازاریان و کسبه، تا معلمان و دانشآموزان و دانشجویان و تا کشاورزان و روستاییان بهجان آمده بهطور همزمان به میدان آمدهاند و حقوق بهیغما رفته خود را طلب میکنند. سؤالات مختلفی در این زمینه مطرح است؛ از جمله اینکه این موج جدید حرکتهای اعتراضی چه مشخصات و ویژگیهایی دارد؟ چه نتایج و دستاوردهایی داشته؟ رژیم در برابر آن چه ترفندها یا تدبیرهایی را بهکار گرفته و این امواج اعتراضی چه سمتی دارند و به کدام سو در حرکتند؟
مختصات فعلی قیام چیست؟
در یک کلام، از قیام دی تاکنون شاهد استمرار حرکتهای اعتراضی هستیم؛ این حرکتها الآن در چه مرحلهیی است؟
در پاسخ باید گفت:
مهمترین ویژگی که نماد پیشرفت بسیار مهم در این اعتصابها و حرکتهای اعتراضی هم هست، این است که اقشار مختلف اعتراضها و حرکت خود را از قبل اعلام میکنند، فراخوان میدهند، تاریخ تعیین میکنند و آن را سر موعد هم اجرا میکنند. و این با وجود این است که رژیم تمام امکانات و ابزار خود را بهکار میگیرد که جلو آن را بگیرد، اما نمیتواند. کما اینکه دادستان رژیم، کامیونداران اعتصابی را به اعدام تهدید کرد، اما باز هم اعتصاب انجام شد.
دومین ویژگی، همزمانی این اعتصابها است که بیان یک اتحاد عملی بین اقشار مختلف است و این هر بار تمرین میشود و هر بار این همبستگی ارتقا پیدا میکند و این برای رژیم خیلی خطرناک است و اگر به هم بپیوندد، بهقول خود رژیمیها نه از تاک نشان ماند و نه از تاکنشان!
سومین ویژگی، سراسری بودن این اعتراضها است.
چهارمین ویژگی، استعداد این حرکتها برای به هم پیوستن است، یعنی همان ویژگی که در پیام توئیتری مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران، در روز سهشنبه ۲۲آبان در مورد اعتصابات و اعتراضات اقشار مختلف میهن گفت:
«تحصن معلمان، اعتصاب رانندگان و تظاهرات غارتشدگان در چهارگوشه میهن طنینانداز است. کارگران خشم خود را با راهپیمایی در خیابانها فریاد کردند. این صدای ملتی بپاخاسته است که در طنین شعارهای کارگران هفتتپه بهگوش میرسد: «ما همه با هم هستیم، ملت بیشکستیم». این قیامی است تا پیروزی».
نتایج حرکتها از دی ۹۶ تا آبان ۹۷
این اعتصابها و حرکتهای اعتراضی از دیماه تاکنون چه نتایجی داشته؟ بهویژه که رژیم به هیچیک از مطالبات جواب نداده، هر چهقدر هم که دستش رسیده، سرکوب کرده است!
واقعیت این است که رژیم تمام تلاش خود را برای خاموش کردن آتش قیام بهکار گرفته اما به آنچه که میخواسته، دستش نرسیده و نخواهد رسید. رژیم در سرکوب این حرکتها ناتوان و ترسان است چون میداند که:
سرکوب مستقیم، حرکتها را به عمق میبرد و رادیکالیزه میکند.
به همین علت به سرکوب غیرمستقیم پناه میبرد: اعدامها را تشدید میکند و... ولی میبینیم که بینتیجه است حرکتها و اعتصابها با فراخوان قبلی اجرا میشود و در هر مرحله به سمت گسترش و سازماندهی و انسجام افزونتر پیش میرود. در اعتصاب معلمان همگان دیدند که این بار دانشآموزان و اولیای آنها هم بهتدریج وارد شدهاند.
سمت و سوی کلی این حرکتها چیست؟
برای درک عینیتر از سمت و سوی این حرکتها خوب است به نظر ات مهرههای همین رژیم توجه کنیم:
حمیدرضا جلاییپور، از پاسداران سابق که اکنون بهعنوان دانشگاهی معرفی میشود، میگوید: «به روحانی گفتم همه جوامع مستعد زلزله و انقلابند». این کارگزار حکومتی نسبت به روند رو بهرشد اعتراضات اجتماعی هشدار داد و گفت که «از سال ۹۶ حرکت جمعی، مدنی و اعتراضی مردم» ایران دارد تغییراتی را تجربه میکند. مثلاً در اعتراضات دیماه سال ۹۶ اعتراضات مردم با خشونت همراه شد، همینطور اعتراضات شهرها در سال ۹۷ در کازرون و خرمشهر با خشونت همراه شد». وی اعتراف کرده که «نظرسنجیها همان موقع نشان داد که ۶۰درصد مردم ایران با مردم معترض همدلی داشتند».
جلاییپور افزود: «نظرسنجیها نشان میدهد که ۸۰درصد مردم ایران نسبت به «کارآیی نهادهای عمومی» یا حاکمیت امید ندارند».
از سوی دیگر عباس آخوندی نیز در کلامی مشابه اذعان کرد که «آتش زیر خاکستر» جامعه نتیجهٔ بلافصل سیاستهای رژیم در عرصه داخلی و بینالمللی است. وی گفت: «اتفاقات حوزه سیاست همانند آتشزنه بود و آتش زیر خاکستر را شعلهور کرد. وقتی آتش شعلهور شد با توجه به مشکلات ساختاری هزینههای زیادی بر جامعه تحمیل شد».
با توجه به آنچه که مقامات همین رژیم میگویند، سمت و سوی این حرکتها را در کوتاهترین کلام میتوان اینگونه خلاصه کرد:
گسترش
نسجام
سازمانیافتگی
و رادیکالیسم و انقلابیتر شدن
و همین چند ویژگی خلاصه شده و سمت و سوی آینده رژیم را یک کشاورز ستمدیده اما روشنبین و دلاور طبسی به وزیر کشاورزی آخوندها خیلی کوبنده بیان کرد و ضمن بیان وضعیت بحرانی موجود با تندی به وزیر مربوطه گفت: حال خودتان دانید و مملکت«تان»!
واقعیت بزرگ
یک واقعیت بسیار بزرگ این وسط وجود دارد که آن هم شرایط انقلابی و بهشدت انفجاری جامعهٔ ایران است.
مسألهٔ ایران در درون یک مثلث است که این مثلث ۳ضلع دارد:
۱. یکی وضعیت اجتماعی و اقتصادی جامعهٔ ایران و شرایط مردم است.
۲. یکی شرایط بینالمللی، یعنی همین تحریمها، رابطه با اروپا، موضوع FATF و... است.
۳. و یک ضلع دیگر این مثلث هم مقاومت سازمانیافته مردم ایران یعنی مجاهدین و کانونهای شورشی است که در واقع میوه ارتش آزادیبخش ملی ایران است.
این مثلث آن قدر واقعی است که خامنهای هم به آن اذعان کرده است.
اگر شرایط جامعه بهشدت انفجاری است، آنچنان که رحمانی فضلی، وزیر کشور رژیم هم روز ۱۴آبان به آن اذعان کرد و استمرار خیزشهای اعتراضی را از مهمترین تهدیدات برای رژیم توصیف کرد و گفت:
«وقتی تهدیدها را طبقهبندی میکنیم این نوع تهدیدات و حرکاتی که در چندین ماه گذشته با آن روبهرو بودیم از جمله مهمترین تهدیدات است و نباید بهسادگی از کنار آن گذشت».
وزیر کشور روحانی نسبت به نقش مجاهدین در گسترش و استمرار حرکتهای اعتراضی مردمی ابراز نگرانی کرد و افزود: «از سوی دیگر (مجاهدین) بهدنبال استفاده از این ناآرامیها به سود خود هستند».
پس خیلی طبیعی است کسانی که این واقعیت را رصد میکنند و نبض جامعهٔ ایران را در دست دارند، از دو طرف و دو سمت نسبت به این شرایط هشدار بدهند و آمادهباش بدهند.