سخن روز
در روزهای اخیر سردمداران رژیم تلاش و تقلای زیادی میکنند تا وانمود سازند اوضاع حکومتشان عادی است؛ اصلاً تحریمها همانطور که لاریجانی گفت، خیلی هم خوب است؛ باعث پیشرفت میشود و غیره... ولی این نحوه برخورد با قضیه، سؤالات زیادی را به ذهن متبادر میکند از جمله
مثلاً اینکه واقعاً از کجا آخوندها اینطور حرف میزنند؟ بهقول معروف پشتشان به کجا گرم است؟ آیا زیر کاسه نیمکاسهای نیست؟ آیا در آن زیرها در حال مذاکرات پنهانی و مخفیانه نیستند؟
اگر چنین چیزی پشتپرده در جریان نیست، آیا این شیوه انکار واقعیتها که رژیم در پیش گرفته روی سر خودشان آوار نمیشود؟
آیا نیروهای خودش را خام و غافلگیر نمیکند؟
و در این شرایط، معادلات سیاسی و اجتماعی ایران به چه صورت رقم میخورد؟
چرا که به هر حال، اختلاف بسیار زیادی بین اظهارات سردمداران و مهرههای رژیم با ارزیابیهای کارشناسان و رسانههای خارجی وجود دارد، علت این اختلاف فاحش چیست؟
اوضاع رژیم به توصیف لوموند
روزنامه لوموند شماره یکشنبه ۱۳آبان ۹۷ نوشته است:
«جامعه ایران میان تحریمهای آمریکا و حکومت!
ایرانیها امید خود را از دست دادهاند
سقوط ارزهای معتبر خارجی در بازار ایران و بیکاری گسترده... اقتصاد ایران را که از تحریمهای پیشین آمریکا شدیداً تأثیر پذیرفته، با موج دوم تحریمهای آمریکا که از ۵نوامبر(۱۴آبان) آغاز میشود مواجه کرده است. این در شرایطی است که ناخشنودی مردمی از موج سرکوبها و مسامحه حکومت بهشدت افزایش یافته است.
ایران شاهد اعتراضات گاهی خشونتآمیز بوده است. با نزدیک شدن تحریمها، تنش در جامعه ایران در پایان سال ٢٠۱٧ بهیکباره بالا گرفت. امروز جامعه ایرانی به سوی ناامیدی پیش میرود. حکومت نیز نشانههای بیقراری از خود نشان میدهد. در همین حال، تظاهرات و اعتصابات افزایش مییابد. از جمله میتوان به اعتصاب رانندگان کامیون، معلمان، کارگران تأسیسات نفتی، کارگران صنایع شیمیایی، صنایع شکر، کشاورزان و روستاییانی که با خشکسالی بیسابقه مواجه شدهاند و بازنشستگانی که حقوق بازنشستگی خود را دریافت نکردهاند، اشاره کرد.
نتایج بد اقتصادی ایران [تحت فشارهای تحریمی آمریکا]، اوضاع جدیدی را در جامعه ایران ترسیم میکند. اوضاع بد اقتصادی خرابتر میشود و در همان حال نظام سیاسی ایران به سوی انسداد پیش میرود».
اوضاع رژیم از زبان یک کارشناس حکومتی
یکی از کارشناسان سیاسی به نام فریدون مجلسی از اعضای ادوار پیشین مجلس ارتجاع با اشاره به اینکه تحریمهای این دور جدیتر از دورههای قبلی است، به شرایط انفجاری جامعه اشاره کرده و میگوید:
«متأسفانه این را هم باید بگویم که یکی از دیگر تفاوتهای آینده این تنش، عدم وجود امید در جامعه ایران بهدلیل وجود برخی رفتارهای سوء دولتمردان و مسئولان و نیز شرایط متشتت اقتصادی و معیشتی است... و این نکته میتواند تاثیر مخرب جدی خود را داشته باشد. مضافا اینکه شکلگیری برخی اعتراضات و اعتصابات از جمله رانندگان کامیون، معلمان، کارگران تأسیسات نفتی، کارگران صنایع شیمیایی، کشاورزان و دیگر اقشار آینده مبهمی را پیش روی کشور گذاشته اشت که با بیشتر شدن فشارها از امروز معلوم نیست که شرایط داخلی از نظر اجتماعی و حتی امنیتی به کدام سمت و سو خواهد رفت؟».
علت فضاسازی متفاوت سردمداران رژیم چیست؟
اکنون حرف این است که واقعیت یکی بیش نیست و حرفهایی که سردمداران رژیم میزنند بلوف است. پس علت اینکه آخوندها اینطور حرف میزنند چیست؟ و اینگونه حرف زدن چه دردی از آخوندها دوا میکند و برایشان چه مشکلی را حل میکند؟
روشن است که هر چند بار دیگر هم که خامنهای و روحانی بگویند «امیددرمانی» و... این قبیل حرفها و مشابه آنها قبل از هر چیز برای نیروهای خودشان است.
چرا که آخوندها اگر یک گام از اینگونه حرفها کوتاه بیایند و قدری از واقعیت را هم بپذیرند، رژیم داغان میشود.
این شق نیز که اینگونه حرف زدن آخوندها ناشی از این باشد که پشتشان به جایی گرم است و مثلاً پشت پرده مذاکراتی و معاملهیی در جریان است هیچ تفاوتی در سرنوشت نهایی این شرایط ایجاد نمیکند. چرا که قیامی که از دیماه ۹۶ سراپای رژیم را درنوردیده و به لرزه سرنگونی افکنده است،
رژیم آخوندی را در تمامیت و با تمام دستهبندیهایش، بهطور کیفی تضعیف کرده است. این تضعیف درمانناپذیر است و رژیم در هزارتوی بحرانها در بنبست بهسر میبرد و صرف مذاکره پشت پرده نه تنها دردی از دردهای رژیم دوا نمیکند بلکه حتی اگر رژیم در انتهای چنین مذاکراتی ناچار از عقبنشینی و تندادن به تمامی ۱۲شرط آمریکا شود این بهمثابه ۱۲جامزهر خواهد بود و راه قیام مردم ایران را هموارتر خواهد کرد.
اما اگر رژیم مسیر انقباض را برود اینجاست که کانونهای شورشی بهعنوان جرقه و آتشزنه قیامها وارد کار میشوند. این نوک هرم قیامها و معینعمل سمتدهنده و راهنماست. عامل استمرار و تضمین پیشرفت و پیروزی است. از تثبیت و تکثیر و ترکیب آنها با یکدیگر در شهرهای شورشی یکانهای ارتش آزادی پدید میآید.
در روزهای اخیر سردمداران رژیم تلاش و تقلای زیادی میکنند تا وانمود سازند اوضاع حکومتشان عادی است؛ اصلاً تحریمها همانطور که لاریجانی گفت، خیلی هم خوب است؛ باعث پیشرفت میشود و غیره... ولی این نحوه برخورد با قضیه، سؤالات زیادی را به ذهن متبادر میکند از جمله
مثلاً اینکه واقعاً از کجا آخوندها اینطور حرف میزنند؟ بهقول معروف پشتشان به کجا گرم است؟ آیا زیر کاسه نیمکاسهای نیست؟ آیا در آن زیرها در حال مذاکرات پنهانی و مخفیانه نیستند؟
اگر چنین چیزی پشتپرده در جریان نیست، آیا این شیوه انکار واقعیتها که رژیم در پیش گرفته روی سر خودشان آوار نمیشود؟
آیا نیروهای خودش را خام و غافلگیر نمیکند؟
و در این شرایط، معادلات سیاسی و اجتماعی ایران به چه صورت رقم میخورد؟
چرا که به هر حال، اختلاف بسیار زیادی بین اظهارات سردمداران و مهرههای رژیم با ارزیابیهای کارشناسان و رسانههای خارجی وجود دارد، علت این اختلاف فاحش چیست؟
اوضاع رژیم به توصیف لوموند
روزنامه لوموند شماره یکشنبه ۱۳آبان ۹۷ نوشته است:
«جامعه ایران میان تحریمهای آمریکا و حکومت!
ایرانیها امید خود را از دست دادهاند
سقوط ارزهای معتبر خارجی در بازار ایران و بیکاری گسترده... اقتصاد ایران را که از تحریمهای پیشین آمریکا شدیداً تأثیر پذیرفته، با موج دوم تحریمهای آمریکا که از ۵نوامبر(۱۴آبان) آغاز میشود مواجه کرده است. این در شرایطی است که ناخشنودی مردمی از موج سرکوبها و مسامحه حکومت بهشدت افزایش یافته است.
ایران شاهد اعتراضات گاهی خشونتآمیز بوده است. با نزدیک شدن تحریمها، تنش در جامعه ایران در پایان سال ٢٠۱٧ بهیکباره بالا گرفت. امروز جامعه ایرانی به سوی ناامیدی پیش میرود. حکومت نیز نشانههای بیقراری از خود نشان میدهد. در همین حال، تظاهرات و اعتصابات افزایش مییابد. از جمله میتوان به اعتصاب رانندگان کامیون، معلمان، کارگران تأسیسات نفتی، کارگران صنایع شیمیایی، صنایع شکر، کشاورزان و روستاییانی که با خشکسالی بیسابقه مواجه شدهاند و بازنشستگانی که حقوق بازنشستگی خود را دریافت نکردهاند، اشاره کرد.
نتایج بد اقتصادی ایران [تحت فشارهای تحریمی آمریکا]، اوضاع جدیدی را در جامعه ایران ترسیم میکند. اوضاع بد اقتصادی خرابتر میشود و در همان حال نظام سیاسی ایران به سوی انسداد پیش میرود».
اوضاع رژیم از زبان یک کارشناس حکومتی
یکی از کارشناسان سیاسی به نام فریدون مجلسی از اعضای ادوار پیشین مجلس ارتجاع با اشاره به اینکه تحریمهای این دور جدیتر از دورههای قبلی است، به شرایط انفجاری جامعه اشاره کرده و میگوید:
«متأسفانه این را هم باید بگویم که یکی از دیگر تفاوتهای آینده این تنش، عدم وجود امید در جامعه ایران بهدلیل وجود برخی رفتارهای سوء دولتمردان و مسئولان و نیز شرایط متشتت اقتصادی و معیشتی است... و این نکته میتواند تاثیر مخرب جدی خود را داشته باشد. مضافا اینکه شکلگیری برخی اعتراضات و اعتصابات از جمله رانندگان کامیون، معلمان، کارگران تأسیسات نفتی، کارگران صنایع شیمیایی، کشاورزان و دیگر اقشار آینده مبهمی را پیش روی کشور گذاشته اشت که با بیشتر شدن فشارها از امروز معلوم نیست که شرایط داخلی از نظر اجتماعی و حتی امنیتی به کدام سمت و سو خواهد رفت؟».
علت فضاسازی متفاوت سردمداران رژیم چیست؟
اکنون حرف این است که واقعیت یکی بیش نیست و حرفهایی که سردمداران رژیم میزنند بلوف است. پس علت اینکه آخوندها اینطور حرف میزنند چیست؟ و اینگونه حرف زدن چه دردی از آخوندها دوا میکند و برایشان چه مشکلی را حل میکند؟
روشن است که هر چند بار دیگر هم که خامنهای و روحانی بگویند «امیددرمانی» و... این قبیل حرفها و مشابه آنها قبل از هر چیز برای نیروهای خودشان است.
چرا که آخوندها اگر یک گام از اینگونه حرفها کوتاه بیایند و قدری از واقعیت را هم بپذیرند، رژیم داغان میشود.
این شق نیز که اینگونه حرف زدن آخوندها ناشی از این باشد که پشتشان به جایی گرم است و مثلاً پشت پرده مذاکراتی و معاملهیی در جریان است هیچ تفاوتی در سرنوشت نهایی این شرایط ایجاد نمیکند. چرا که قیامی که از دیماه ۹۶ سراپای رژیم را درنوردیده و به لرزه سرنگونی افکنده است،
رژیم آخوندی را در تمامیت و با تمام دستهبندیهایش، بهطور کیفی تضعیف کرده است. این تضعیف درمانناپذیر است و رژیم در هزارتوی بحرانها در بنبست بهسر میبرد و صرف مذاکره پشت پرده نه تنها دردی از دردهای رژیم دوا نمیکند بلکه حتی اگر رژیم در انتهای چنین مذاکراتی ناچار از عقبنشینی و تندادن به تمامی ۱۲شرط آمریکا شود این بهمثابه ۱۲جامزهر خواهد بود و راه قیام مردم ایران را هموارتر خواهد کرد.
اما اگر رژیم مسیر انقباض را برود اینجاست که کانونهای شورشی بهعنوان جرقه و آتشزنه قیامها وارد کار میشوند. این نوک هرم قیامها و معینعمل سمتدهنده و راهنماست. عامل استمرار و تضمین پیشرفت و پیروزی است. از تثبیت و تکثیر و ترکیب آنها با یکدیگر در شهرهای شورشی یکانهای ارتش آزادی پدید میآید.