محرم، ماه قیام برای آزادی
السلام علیک یا ثارالله وبن ثاره و الوتر الموتور
سلام بر تو ای خون خدا، و ای فرزند خون خدا، ای تنها ماندهیی که هنوز انتقام خونت بازپس ناگرفته است، سلام بر تو ای سرور شهیدان، ای چراغ هدایت و ای سفینه نجات؛ ای که خون پاکت برای همیشه راهنما و انگیزاننده پیشتازان رهایی انسان، باقی خواهد ماند. درود خدا بر تو باد و بر همه روانهای پاک و پاکیزهیی که در آستان تو فرود آمدند.
سلام بر محرم حسینی، بزرگترین حماسه تاریخ بشری؛ سلام بر پیشوا و مقتدای تاریخی مجاهدان، حسین بن علی علیهالسلام؛ سلام بر ماه خیزش علیه ستم و بر قهرمانان شهید محرم که درس جاودانی برخاستن، و« نه» گفتن بهزور و تحمیل و ارتجاع و استبداد را به تاریخ آموختند.
در ماه محرم، شعلههای خشم خلق علیه ولایت یزیدی
با آغاز محرم، موکب حسین به دشت کربلا میرسد. روز دوم محرم، کاروان امام توسط لشکریان عمر سعد در کربلا متوقف میشود و به آن اجازه پیشروی داده نمیشود. سرور آزادگان به ناگزیر در کربلا خیمه میزند. اما سؤال این است که بهراستی، امام حسین برای چه به اینجا آمده؟ و چرا در این صحرای گر گرفته با همه چیز و همه خانمان فرود آمده است؟ پیام حسین چیست؟
« اینکه شما دارید زندگی نیست. بردگی است، فساد است و تباهی. و همه این نکبتها را دست ظلم به شما تحمیل کرده است. من میروم، تا آن دست را قطع کنم. میروم تا ظلم را نابود سازم. این است راه من و این است هدف من. آنهایی که با مناند بیایند و کسانی که سودای دیگری دارند رو به زندگی خود بازگردند».
حسین ادامه میدهد:
«میبینید که پیمانهای خدایی شکسته میشود و هراس نمیدارید. عهدها و حقوقها از دست رفتهاند… پیمان رسول خدا بیمقدار گشته، ناتوانها و کورها و لالها و زمینگیرها در شهرها بیسرپرست افتادهاند و بر ایشان هیچ ترحمی نمیشود. و شما درخور مسئولیت و تواناییتان کاری نمیکنید و نسبت به آنکس هم که وظیفه خود را انجام میدهد اعتنایی ندارید و به مسامحه و سازشکاری و همکاری با ظالمان آرمیدهاید…
شما ستمگران را در مقام خود جای دادهاید و زمام امور خدا را در کف ایشان نهادهاید تا به خطا عمل کنند و در امیال خود پیش بتازند… شما ضعیفان و ناتوانان مردم را به ایشان تسلیم کردید تا برخی را برده و مقهور خود کنند و برخی را بهخاطر لقمهنانی، بیچاره و درمانده نمایند. در این سرزمین، بهخواست خود حکم میرانند و راه رسوایی و پستی را برای هوای خود هموار میکنند. در برابر خدای جبار، گستاخی و گردنکشی میکنند و زشتی و شرارت را رواج میدهند. در هر شهری، گویندهیی از جانب خود بر منبر دارند، و این سرزمین، تماماً پایمال آنهاست و بر همهجای آن دست گشاده دارند. مردم، بردههای آنها و در اختیار ایشانند تا هر دستی را که میخواهند بر سر ایشان بکوبند و آنها نتوانند دفاع کنند. دستهیی زورگو و جبار که نه خدا میشناسند و نه معاد؛ و بر ضعیفان و ناتوانان، شدیداً فشار میآورند. پس ای عجب و چرا تعجب نکنم که زمین در تصرف مردی دغل و ستمکار است یا باجگیری نابکار یا حاکمی که بر مؤمنان هیچ ترحمی ندارد…».
آری، و این چنین بود که امام حسین، زندگی را در عقیده و جهاد خلاصه کرد، زیستن با ظالمین را شوربختی نامید و فدا و شهادت در راه این آرمان شورانگیز را سعادت خواند.
این همان خاستگاه و سرچشمه عقیدتی و سیاسی و مشخصاً مشی مبارزاتی و استراتژی مجاهدین است.
پیام، این است:
شکستن بنبست با حداکثر فداکاری! حال، شرایط هرچه میخواهد تیره و تار باشد.
«خون جاری دوران و فشرده سیاست و استراتژی ما، عبارت است از مبارزه انقلابی برای سرنگون کردن رژیم ضدبشری خمینی و نیل بهآزادی و حاکمیت مردم ایران. با این شاخص و با این مرزبندی است که خودمان را در برابر شیخ و شاه تثبیت کردیم و پیش رفتیم… راستی اگر از این شاخص حسینی و عاشورایی منحرف میشدیم، چه چیزی از ما باقی میماند؟ جز مشتی سیاسیکار مفلوک یا مشتی بساز و بفروش سیاسی؟ یعنی موجوداتی عاری از شرف و تقوا و پرنسیپهای انسانی مثل وارفتگان و واماندگانی که دست آخر چیزی جز دنبالچههای آخوند خاتمی و رژیم آخوندی نیستند…- مسعود رجوی»
السلام علیک یا ثارالله وبن ثاره و الوتر الموتور
سلام بر تو ای خون خدا، و ای فرزند خون خدا، ای تنها ماندهیی که هنوز انتقام خونت بازپس ناگرفته است، سلام بر تو ای سرور شهیدان، ای چراغ هدایت و ای سفینه نجات؛ ای که خون پاکت برای همیشه راهنما و انگیزاننده پیشتازان رهایی انسان، باقی خواهد ماند. درود خدا بر تو باد و بر همه روانهای پاک و پاکیزهیی که در آستان تو فرود آمدند.
سلام بر محرم حسینی، بزرگترین حماسه تاریخ بشری؛ سلام بر پیشوا و مقتدای تاریخی مجاهدان، حسین بن علی علیهالسلام؛ سلام بر ماه خیزش علیه ستم و بر قهرمانان شهید محرم که درس جاودانی برخاستن، و« نه» گفتن بهزور و تحمیل و ارتجاع و استبداد را به تاریخ آموختند.
در ماه محرم، شعلههای خشم خلق علیه ولایت یزیدی
با آغاز محرم، موکب حسین به دشت کربلا میرسد. روز دوم محرم، کاروان امام توسط لشکریان عمر سعد در کربلا متوقف میشود و به آن اجازه پیشروی داده نمیشود. سرور آزادگان به ناگزیر در کربلا خیمه میزند. اما سؤال این است که بهراستی، امام حسین برای چه به اینجا آمده؟ و چرا در این صحرای گر گرفته با همه چیز و همه خانمان فرود آمده است؟ پیام حسین چیست؟
« اینکه شما دارید زندگی نیست. بردگی است، فساد است و تباهی. و همه این نکبتها را دست ظلم به شما تحمیل کرده است. من میروم، تا آن دست را قطع کنم. میروم تا ظلم را نابود سازم. این است راه من و این است هدف من. آنهایی که با مناند بیایند و کسانی که سودای دیگری دارند رو به زندگی خود بازگردند».
حسین ادامه میدهد:
«میبینید که پیمانهای خدایی شکسته میشود و هراس نمیدارید. عهدها و حقوقها از دست رفتهاند… پیمان رسول خدا بیمقدار گشته، ناتوانها و کورها و لالها و زمینگیرها در شهرها بیسرپرست افتادهاند و بر ایشان هیچ ترحمی نمیشود. و شما درخور مسئولیت و تواناییتان کاری نمیکنید و نسبت به آنکس هم که وظیفه خود را انجام میدهد اعتنایی ندارید و به مسامحه و سازشکاری و همکاری با ظالمان آرمیدهاید…
شما ستمگران را در مقام خود جای دادهاید و زمام امور خدا را در کف ایشان نهادهاید تا به خطا عمل کنند و در امیال خود پیش بتازند… شما ضعیفان و ناتوانان مردم را به ایشان تسلیم کردید تا برخی را برده و مقهور خود کنند و برخی را بهخاطر لقمهنانی، بیچاره و درمانده نمایند. در این سرزمین، بهخواست خود حکم میرانند و راه رسوایی و پستی را برای هوای خود هموار میکنند. در برابر خدای جبار، گستاخی و گردنکشی میکنند و زشتی و شرارت را رواج میدهند. در هر شهری، گویندهیی از جانب خود بر منبر دارند، و این سرزمین، تماماً پایمال آنهاست و بر همهجای آن دست گشاده دارند. مردم، بردههای آنها و در اختیار ایشانند تا هر دستی را که میخواهند بر سر ایشان بکوبند و آنها نتوانند دفاع کنند. دستهیی زورگو و جبار که نه خدا میشناسند و نه معاد؛ و بر ضعیفان و ناتوانان، شدیداً فشار میآورند. پس ای عجب و چرا تعجب نکنم که زمین در تصرف مردی دغل و ستمکار است یا باجگیری نابکار یا حاکمی که بر مؤمنان هیچ ترحمی ندارد…».
آری، و این چنین بود که امام حسین، زندگی را در عقیده و جهاد خلاصه کرد، زیستن با ظالمین را شوربختی نامید و فدا و شهادت در راه این آرمان شورانگیز را سعادت خواند.
این همان خاستگاه و سرچشمه عقیدتی و سیاسی و مشخصاً مشی مبارزاتی و استراتژی مجاهدین است.
پیام، این است:
شکستن بنبست با حداکثر فداکاری! حال، شرایط هرچه میخواهد تیره و تار باشد.
«خون جاری دوران و فشرده سیاست و استراتژی ما، عبارت است از مبارزه انقلابی برای سرنگون کردن رژیم ضدبشری خمینی و نیل بهآزادی و حاکمیت مردم ایران. با این شاخص و با این مرزبندی است که خودمان را در برابر شیخ و شاه تثبیت کردیم و پیش رفتیم… راستی اگر از این شاخص حسینی و عاشورایی منحرف میشدیم، چه چیزی از ما باقی میماند؟ جز مشتی سیاسیکار مفلوک یا مشتی بساز و بفروش سیاسی؟ یعنی موجوداتی عاری از شرف و تقوا و پرنسیپهای انسانی مثل وارفتگان و واماندگانی که دست آخر چیزی جز دنبالچههای آخوند خاتمی و رژیم آخوندی نیستند…- مسعود رجوی»
مجاهدین، مفتخرند که پرچم سرخ حسینی را برافراشته نگهداشتند و اجازه ندادند که دینفروشان زمان، یعنی خمینی و آخوندهای هممسلک او چهره اسلام، چهره حضرت حسین، حضرت زینب، عاشورا، فدا و جانبازیها و دیگر پیامهای آنها را کاملاً محو و نابود کنند.
در این مسیر، ما بهوسیله مسعود، حسین (ع) را دوباره شناختیم. چرا که او با الهام از مکتب حسین، راه گشود و با تأسی به امام حسین، فدا و صداقت را در همه سرفصلها، سرلوحه مجاهدین قرار داد و البته خودش پیشاپیش همه تا بن استخوان، مؤمن و وفادار به حسین و عاشورا و عملکننده به پیام فدای حداکثر بود.
بهاین ترتیب در عصر ما و در نسل ما،کلمه عاشورا و «عاشوراگونه» با یکصدو بیست هزار جاودانهفروغ، از یک واژه، تبدیل بهعمل شد. عملی توأم با پرداخت قیمت که ما، در همه سرفصلها و در همه پیشرفتهای مقاومت، خیرات آنرا بهچشم دیدیم و از آن بهره بردیم…
بله محرم آمده و باید که از فرصتهایش، از این بهار شرف که با گلهای سرخ سرفرازی، عطر زندگی شرافتمندانه را هر سال در فضای زندگی ما میپاشد، هر چه بیشتر، سرزندگی برای مبارزه با ستم بگیریم.
پس برداشتن پرچم حسین، و برخاستن به سوی یزیدان و یزیدیان زمانه! این است پیام محرم!
با این امید که صدای جوشش خون حسین را، در زوایای ثانیهها و در حال و هوای کوچهها و خیابانهای شهر و روستای میهنمان بشنویم. و به پیام مظلومان که از دیوار خانههای محرومان، از روزنههای زندانها و از فراز چوبههای دار میآید، گوش سپاریم، و بهدنبال پرچم سرخی که در افقها وزان است بپا خیزیم.
آری در ماه محرم، شعلههای خشم خلق علیه ولایت یزیدی، این است شعار آغاز و پایان محرم.