سخن روز
خبرها حاکی از تشدید انزوای منطقهیی و بینالمللی رژیم است؛ اما در عینحال سخنرانی روحانی در روز شنبه ۳۱شهریور ۹۷ در مراسم رژه نیروهای مسلح رژیم بهمناسبت سالگرد آغار جنگ ضدمیهنی مباینت و اختلاف زیادی با مضمون خبرهایی داشت که انزوای بینالمللی رژیم را بازگو میکنند.
روحانی در سخنرانی خود در مراسم سالگرد آغاز جنگ در سر قبر خمینی تماماً شعاری صحبت کرد؛ دود و دم زیادی به راه انداخت و تبلیغاتی حرف زد. از جمله با ادعای پیروزی در جنگ ضدمیهنی، نسبت به پیروز در جنگ اقتصادی هم ابراز اطمینان کرد و گفت: «پایان این جنگ خوشتر از پایان جنگ ۸ساله خواهد بود؛ هم زمانش کوتاهتر و هم تجربه ما بسیار بیشتر و هم دشمن از هر زمان دیگر ضعیفتر است. آن روز همه شرق و غرب در کنار عراق بودند و امروز همه شرق و غرب در کنار ما هستند و کار آمریکا را محکوم میکنند» و تأکید کرد: «ما مطمئناً در برابر ترامپ پیروز میشویم».
در قسمت دیگری از حرفهایش هم گفت: «آنها میگویند که ما از سلاحهای دفاعی و موشکهای خود دست برداریم و آنها را کنار بگذاریم و به تعبیر خودشان ما را از دخالت در منطقه منع میکنند» و سپس افزود: «ایران نه تنها سلاحهای دفاعی و موشک خود را کنار نمیگذارد، بلکه روزبهروز بر قدرت دفاعی خود خواهد افزود... اینکه آنها از موشکهای ما عصبانی هستند بهمعنای آن است که امروز تأثیرگذارترین سلاح ما موشک است پس با این سخن آنان ما قدر موشکهای خود را بیشتر میدانیم».
روحانی سپس در مورد سیاست منطقهیی رژیم و اینکه هم آمریکا و هم اروپا میگویند که رژیم نباید در امور کشورهای دیگر دخالت کند، گفت: شما میگویید که ما در منطقه خودمان حضور نداشته باشیم، اما سؤال این است که شما از هزاران کیلومتر آن طرفتر چرا در این منطقه حضور دارید.
بالانس زبونانه
هدف روحانی از این شعر و شعارهای پر توپ و تشر بالانس کردن این حرفها با مقالهیی است که روز گذشته در روزنامه واشنگتن پست به نام او به چاپ رسید. در آن مقاله چکیده حرف روحانی که عنوان مقاله هم بود این بود: «ایران به دیالوگ صادقانه متعهد است آیا ترامپ همچنین است»؟
در آن مقاله روحانی ضمن سوزوگداز از اینکه «دولت آمریکا با دروغپراکنی و تحلیلهای جعلی از طرف گروههای تروریستی و اسراییل تغذیه میشود» نوشته است:
«چنانچه بهرغم خروج آمریکا از برجام، منافع ایران تأمین شود در برجام میمانیم و در غیر اینصورت، روش دیگری را پی میگیریم. پیشنهاد ترامپ برای مذاکره مستقیم با ایران صادقانه و اصیل نیست. ما صداقت او را چطور باور کنیم وقتی که وزیر خارجه او تا آنجا پیش رفته که آشکارا لیست طویلی از پیششرطهای توهینآمیز را برای مذاکرات تعیین کرده است»؟
این حرفها که در بیان دیپلماتیک جز التماس برای مذاکره معنای دیگری ندارد، رو به خارج است و روحانی میبایست این حرفها را با حرفهایی که روز ۳۱شهریور در سخنرانیاش بر سر قبر دجال گفت، موازنه و بالانس میکرد و به نیروهای رژیم دلگرمی میداد.
حرفهای اروپایی یا اقدام اروپایی؟
روحانی هم در سخنرانی روز شنبه ۳۱شهریور خودش و هم در مقالهیی که در روزنامه واشنگتن پست نوشته یک حرف مشترک داشت و آن هم این که: آمریکا در انزوا قرار گرفته است.
طبعا غیر از روحانی این فضا در رسانههای رژیم هم وجود دارد و خیلی هم غلیظ است. گویی که فضای مجمع عمومی و شورای امنیت به نفع رژیم و به زیان آمریکا خواهد بود. تمام آن چه روحانی و رسانههای حکومتی بهعنوان «انزوای آمریکا» جا میزنند این است که اروپاییها در مجمع عمومی با مواضع آمریکا در رابطه با خروج از برجام مخالفت خواهند کرد.
اما حتی اگر در مجمع عمومی، اروپاییها موضعگیریهایی هم اندر باب «فوائد برجام» بکنند و به آمریکا توصیه کنند که خوب است به برجام برگردد و غیره... اینها حرفهایی است که تا حالا هم زیاد گفتهاند و هیچ مسألهیی از رژیم حل نمیکند و دوای هیچکدام از دردهای رژیم نخواهد بود. ماده «برجام اروپایی» پس از آن همه عجز و لابه رژیم و درخواستهای بلاهتبار خامنهای که «اروپا باید تضمین بدهد» و... رویهمرفته یک قول تحقیرآمیز ۵۰میلیون یورویی بوده است که تا امروز ۱۸میلیون آن را چند بار دور سر چرخانده و به رژیم صدقه دادهاند و تازه محل مصرف آن را هم مشخص کردهاند. همین!
اما اگر به فاکتهای عینی و مادی نگاه کنیم، وضعیت بهکلی برعکس ادعاهای روحانی است. شرکتها گروه گروه از ایران خارج میشوند.
تاکنون کشورهای فرانسه، انگلستان و کویت از معرفی سفیرشان خودداری کردهاند.
در اوپک، رژیم در انزوای کامل است و به همین علت وزیر نفت رژیم در اجلاس روز یکشنبه «کمیته مشترک وزارتی نظارت بر توافق کاهش عرضه نفت اوپک و غیراوپک (JMMC)» شرکت نمیکند چون تصمیم این کمیته برای افزایش یک میلیون بشکه به تولید نفت اعضای اوپک و غیراوپک برای پر کردن خلأ ناشی از کاهش نفت ایران حتمی است.
قسمتهایی از حرفهای نیکی هیلی در این مورد به درک سمت و سوی واقعی این جریان کمک میکند، او گفت:
«اگر یک کشور باشد که منشأ جنگ و بیثباتی در خاورمیانه باشد آن کشوری که مستحق یکچهارم مناظرههای شورای امنیت باشد، آن کشور... ایران است... به سختی بتوان جنگی را در خاورمیانه نام برد که ایران بر آن اثر انگشتی نداشته باشد». او تهران را متهم به پایمال کردن حق حاکمیت لبنان، سوریه، یمن و بهطور مشخص عراق کرد.
هیلی استدلال کرد: «در خصوص عراق هدف آنها استفاده از بلاتکلیفی برای ایجاد راه کنترلشده ایرانی برای تسلیحات و نیرو از تهران به مدیترانه است... ایران میتواند حملات نیروهای نیابتی خود را متوقف کند. (اگر)انتخاب کند که این کار را نکند در این صورت کاخ سفید با هشدار قاطع به تهران پاسخ خواهد داد».
آیا انزوا خودش بخشی از سیاست این رژیم نیست؟
انزوای رژیم البته یک مقوله جدید نیست، امری است که از زمان خمینی بوده و خمینی خودش میگفت بله ما در انزوا هستیم و اصلاً میخواهیم که در انزوا باشیم؛ اما آنچه که اصالت دارد این است که این انزوا کی و کجا به یک نقطه تعیینتکلیف میرسد؟
پاسخ این سؤال، از جنس خودش نیست، واقعیت این است که مسأله رژیم در داخل و در رابطه با مردم و مقاومت ایران است که تعیینتکلیف میشود. انزوای منطقهیی و بینالمللی شرایط بیرونی هستند که به این مبنا کمک میرسانند و آن را تسهیل و تقویت میکنند نگاهی بکنید به عاشورای امسال و به وحشت رژیم و حرکتهای فزاینده اعتراضی. اینها آن چیزهایی هستند که مسأله را تعیینتکلیف میکنند نه آنچه که در خارج از مرزهای این میهن جریان دارد. تسهیل شرایط البته برای انجام هر کاری اهمیت دارد اما آنچه که یک مسأله را تعیینتکلیف میکند، نه شرایط بلکه مبنایی است که ماهیت پدیده به آن وابسته است.