۱۳۹۷ شهریور ۱۸, یکشنبه

خامنه‌ای؛ ناامیدی و نشانه‌های پایانی


سخن روز
خامنه‌ای طی روزهای اخیر با فواصل کوتاه، چندبار سخنرانی کرده است، او روز پنجشنبه ۱۵شهریور ۹۷ در دیدار با خبرگان ارتجاع به صحنه آمد و حرفهایی زد که با توجه به شرایط کنونی و موقعیت خبرگان در رژیم قابل‌توجه است. می‌خواهیم بدانیم حرف اصلی خامنه‌ای در دیدار دیروز با خبرگان ارتجاع چه بود و چه مسأله‌یی را می‌خواست حل کند؟
حرفهای پریروز خامنه‌ای را باید در ادامهٔ همین دوره اخیرش دید؛
از یک طرف می‌خواهد بگوید که بحران ارزی و ازهم‌پاشیدگی اقتصادی، کار دشمن و ناشی از جنگ رسانه‌یی است.
از طرف دیگر می‌خواهد بحران درونی رژیم را مهار کند؛ بحرانی که به‌گفته ناظران در روزهای اخیر از هر سو فوران کرده و حتی در خبرگان و در حرفهای جنتی هم ظاهر شده است و جنتی گفت می‌خواهند همه چیز را به پای خامنه‌ای بگذارند.

مفهوم حرف خامنه‌ای
وقتی که خامنه‌ای می‌گوید این پدیده در ماهیت یک موضوع تبلیغاتی و رسانه‌یی است! در واقع می‌خواهد بگوید که واقعی نیست و دارد صورت مسأله را انکار می‌کند و این نسبت به حرفهای قبلی‌اش که می‌گفت مشکل از داخل خود ما می‌باشد، نوعی ضعف و ناامیدی از حل مسأله را نشان می‌دهد. بنابراین به‌نظر می‌رسد که اگر‌ چه خامنه‌ای از ایادی رژیم می‌خواست که ویروس ناامیدی را اشاعه ندهند و مردم را بدبین نکنند، اما خودش به‌رغم ادعاهایش از همه ناامیدتر است.

تناقض در حرف‌های خامنه‌ای
پیش از این خامنه‌ای قبلاً حداقل در ۲سخنرانی این مسأله را که مشکلات اقتصادی رژیم فقط ناشی از دشمن خارجی باشد را رد کرده بود. از جمله در ۲۳دی ۹۶  گفت: «دشمن خارجی هست، اما این موجب نشه که از ضعفهای خودمون غافل بشیم. ما هم ضعف داریم ما هم یک جاهایی اشکال و نارسایی و نابسامانی در کارمون هست؛ این جوری نیست که ما هیچ اشکالی نداریم، هیچ مشکلی در کارمون نداریم، هیچ اشکالی در کار ماها نیست، فقط دشمن خارجی است که داره کار می‌کنه؛ نه آقا مگس روی زخم می‌نشینه».
خامنه‌ای در سخنرانی ۱۹دیماه حتی خودش را نیز مسئول پاسخگویی به مطالبات مردم دانست و گفت: «مسئولان باید به درخواست‌ها رسیدگی بکنند. من نمی‌گویم باید دنبال بکنند، خود بنده هم مسئولم، همه‌مان باید دنبال کنیم».
هنگامی که خامنه‌ای این سخنان را در دی ۹۶ و به‌دنبال اوجگیری قیام بیان می‌کرد، شرایط اقتصای و معیشتی هنوز به خامت کنونی نرسیده بود. نرخ دلار در دیماه ۴۵۰۰تومان بود. نرخ تورم نقطه‌به‌نقطه در دیماه نیز ۹.۷درصد بود. با این وجود در آن شرایط خامنه‌ای ریشه مشکلات را تماماً ناشی از دشمن معرفی نکرد و بر عکس می‌گفت: «مگس روی زخم می‌نشیند».
اما اکنون ۸ماه بعد، در شهریورماه، در حالی‌که نرخ دلار ۱۵هزار تومان است یعنی قدرت خرید مردم ۳برابر کمتر از دیماه است و در حالی‌که بانک مرکزی رژیم نرخ تورم نقطه‌به‌نقطه را ۲۴.۲درصد اعلام کرده است و نمایندگان رژیم در مجلس ارتجاع می‌گویند نرخ تورم به ۶۰درصد خواهد رسید، خامنه‌ای در یک تغییر لحن آشکار مدعی است که منشأ اشکالات جوسازی‌های رسانه‌یی و روانی دشمن است و در اساس منکر بحرانهای می‌شود.
این تغییر لحن نشانه نهایت درماندگی است کمااین‌که خامنه‌ای در هیچ‌کدام از سخنرانی‌هایش به یک راه‌حل جدی و قاطع سیاسی و اقتصادی اشاره نمی‌کند و تنها رهنمودی که می‌دهد لاپوشانی اشکالات و عدم بیان نقاط ضعفها در دستگاههای تبلیغاتی رژیم است.
خامنه‌ای می‌داند که این حرفها تأثیری بر مردم ندارد، چون خودش هم اعتراف می‌کند: «الآن طوری شده که مردم حرفهای ما و تبلیغات مثبت ما را باور نمی‌کنند اما وقتی دشمن یک کلمه می‌گوید آن را باور می‌کنند»! همین حرف خامنه‌ای نشان‌دهنده این نکته است که این حرفها در مهار بحران درونی رژیم مؤثر نیست. اما به‌جز آویختن به این حرف‌ها،‌ هیچ راه دیگری ندارد. پوشاندن و انکار واقعیتها آخرین حربه دیکتاتورها در آخرین مراحل حیاتشان است. در دوران پایانی شاه، ارتشبد ازهاری، نخست‌وزیر وقت هم می‌گفت شعارهای «مرگ بر شاه» که مردم فریاد می‌زدند، واقعی نیست بلکه نوار است که مزدوران اجانب از ضبط صوت پخش می‌کنند!
به همین قیاس می‌توان نتیجه گرفت وقتی خامنه‌ای از جنگ رسانه‌یی به‌عنوان مشکل اول رژیم نام می‌برد، همین حرف، خودش نشانه‌ای از علائم پایانی رژیم و درماندگی حکومت در مقابله با اعتراضهای مردمی و عجز در حل مسأله اصلی است.

دیگر نشانه‌های استیصال
نکته دیگر این‌که از همین علایم معلوم می‌شود خامنه‌ای از افکار عمومی و خشم مردم بسیار وحشت دارد. برای مهره‌های رژیم، دجالگرانه آیه قرآن می‌خواند و به آنها می‌گوید:
«در یک شرایطی وضع جوری است که خدای متعال می‌گوید بایستی یکی‌تان با ۱۰نفر بجنگید، یک شرایط دیگر هم پیش می‌آید که وضع جوری است که خدای متعال می‌فرماید یکی‌تان با ۲نفر باید بجنگید»!
از همین حرف خامنه‌ای می‌توان دریافت که او و رژیمش که هنوز هم در حاکمیت هستند و اهرم‌های قدرت و اهرم‌های سرکوب را هم در دست دارند تا چه اندازه در نقطه ضعف و استیصال هستند که به مهره‌هایش می‌گوید: «شما باید در برابر ۱۰نفر بجنگید». بعد هم اضافه می‌کند:
«این‌جوری است. در هر جایی یک شرایطی وجود دارد، باید بر طبق آن شرایط عمل کرد. خب، اگر از شرایط غفلت شد، ضرر می‌کنیم؛ چه مردم شرایط را ندانند، چه نخبگان به شرایط توجّه نداشته باشند. به‌خصوص اگر چنان‌چه نخبگان از اوضاع و شرایط و وضعیّت موجود و جایگاهی که نظام قرار دارد غفلت بکنند، ضربه خواهیم خورد».

استمرار تناقض‌‌گویی‌های خامنه‌ای در رابطه با دولت
نکته بعدی که متناقض بودن مواضع خامنه‌ای را بیشتر روشن می‌کند این است که چرا خامنه‌ای در سخنرانی اخیرش به تأکید گفت که از دولت حمایت کنید و پشت دولت را خالی نکنید؟ در حالی‌که قبلاً خیلی صریح می‌گفت: دولت سوءتدبیر داشته، خطا کرده و... این تغییر لحن اخیر خامنه‌ای نسبت به دولت چه معنایی دارد؟
واقعیت این است که دست‌بستگی‌های خامنه‌ای را باید در همین‌ نقاط دید. اینجا حرفش این است که دستگاه را سوراخ نکنید چون اگر بگویند دولت وضعش خراب است یعنی نظام یعنی ولی‌فقیه و معنایش این است که پس می‌شود اعتراض کرد، می‌شود تظاهرات کرد. تظاهراتی که بلافاصله به قیام می‌انجامد.
حرفش با مهره‌های رژیم هم همین است که آنها را متوجه همین شرایط به‌شدت شکننده بکند. او می‌‌گوید:‌
«دشمن، دشمن است دیگر. آنچه مهم است این است که ما به این جو کمک نکنیم؛ من این را می‌خواهم عرض بکنم، آن نقطه‌ٔ اصلی عرض من همین است. ما به این جو کمک نکنیم، ما در آلوده کردن فضای عمومی ذهن مردم تأثیر نگذاریم، یعنی ما باید در جهت عکس عمل کنیم. گاهی اوقات توجّه نمی‌کنیم و این اتّفاق می‌افتد».
«من خودم اهل مسامحه‌ٔ در برخورد با مشکلات دستگاههای مسئول نیستم، لکن نوع گفتن، نوع اقدام کردن،‌ نوع برخورد کردن باید جوری نباشد که موجب بشود که مردم اسیر و دچار بیماری بدبینی بشوند؛ این بدبینی را دیگر نمی‌شود درست کرد... این ویروس بدبینی چیز بدی است؛ بدبینی به سپاه، بدبینی به دولت، بدبینی به مجلس، بدبینی به قوّه‌ٔ قضاییّه، بدبینی به نهادهای انقلابی و بنیادهای انقلابی، بدبینی به اینها».

نکته پایانی
یک رژیم تنها در شرایط استیصال مطلق مرتکب چنین تناقض‌گویی‌هایی و موضع‌گیریهای ضدونقیضی می‌شود!