شکستن تابوی ولیفقیه ارتجاع
نمایشهای جمعه سراسر کشور، و آنچه امامجمعههای خامنهای در این نمایشات میگویند بهطور معمول شمایی از بحرانهای گریبانگیر حاکمیت را بهدست میدهند.
روز جمعه ۱۶شهریور ۹۷ هم وضعیت به همین منوال بود. اضافه بر ابراز وحشت گماشتههای ولیفقیه از شرایط انفجاری اقتصادی-اجتماعی، موضوع دیگری که در اظهارات بسیاری از امامجمعهها مشترک بود، اعتراف به فروریختن بیشازپیش اعتبار خامنهای در بین باندهای رژیم و سوزوگداز از آن بود. آنها همچنین اعتراف کردند که حتی نیروها و بدنهٔ نظام هم امیدی به ماندگاری نظام ندارند و یقین کردهاند که رفتنی است.
در تهران که نمایش جمعه اصلی است، آخوند امامی کاشانی با سوزوگداز از اینکه امروزه همه مردم علناً درباره فساد و بیکفایتی همه ارکان حاکمیت از دولت و مجلس و قوه قضاییه و بقیه حرف میزنند، اعتراف کرد که این قبیل حرفها در مورد خود خامنهای هم بر سر زبانهاست: «بعد هم درباره رهبر معظم انقلاب اگر خوب هم بخواهند حرف بزنند میگویند حرف میزنند ولی حرف ایشان را گوش نمیدهند پس بنابراین بایستی نظام جمهوری اسلامی را باهاش خداحافظی کرد باید کنار گذاشت این نظام و این زبان به آن میگوید به او میگوید او به او میگوید».
امامی کاشانی بعد از اعتراف به اینکه همه در داخل کشور از رفتن و سقوط رژیم حرف میزنند، اذعان کرد که در دنیا هم رژیم تنهاست و تمام دنیا علیه آن هستند: «نظام جمهوری اسلامی غریب است دنیا علیهاش قیام کرده اگر شما آنچه رهبر انقلاب دام ضله تأکید میکند همین را بروید تمام این راه را بروید به حول قوه خدای متعال از این مشکل و از این امواج دریا این کشتی متلاطم انشاالله بهسرمنزل مقصود خواهد رسید».
آخوند کاشانی که ناامیدی و وحشت از تمام حرفهایش میبارید، در حالی گفت تنها خامنهای میتواند این کشتی توفانزده را از این دریای متلاطم نجات دهد که بر اثر اوجگیری بحران درونی رژیم خود خامنهای زیر سؤال و زیر ضرب است.
آخوند رکنی حسینی، امامجمعه گناوه، میگوید: «امروز دشمن بهدنبال این است که به جوانان و جامعه القا کند که تمام مشکلات از ناحیه رهبری است».
آخوند فلاحتی امامجمعه رشت هم از این وحشت دارد که: «دشمنان علیه ولایت فقیه و سپاه پاسداران هجمه وارد میکنند و بهدنبال ناکارآمد نشاندادن نظام جمهوری اسلامی هستند».
آخوند قربانعلی برقرار، امام جمعه گرگان، میگوید: «عدهیی از آقایان در جامعه که خود را طرفدار قرآن میدانند بهگونهیی سخن میگویند که همین فردا کار انقلاب اسلامی تمام است».
موارد فوق بخشی از فضای رعب و وحشت امامجمعههای رژیم در مورد موقعیت ضعیف خامنهای و شکستهشدن تابوی ولایتش در نزد نیروهای وارفته رژیم است. این نگرانیها از طرف سایر مهرههای نظام نیز ابراز میشود. از جمله علی مطهری، نایبرئیس مجلس ارتجاع، در مطلبی خبرگان ارتجاع و قطعنامه پایانی اجلاس اخیر آن را مورد حمله قرار داد که چرا به جای انجام مسئولیت خود که مورد سؤال قرار دادن ولیفقیه و باز خواست از او و نهادهای زیر دستش میباشد، به مسائلی مانند بازار ارز و سکه و امثالهم که در حوزه اختیارات مجلس و دولت است، وارد شدهاند؟!
این ابراز وحشتها نسبت به شکستن تابوی خامنهای، متأثر از خروش مردم ایران است که با «شعار مرگ برخامنهای، خامنهای حیا کن، حکومت را رها کن» و سایر شعارهایی که در آن خامنهای را هدف قرارمیدهند، چنین هراسی در رژیم بهوجود آورده است.
به بیان دیگر شکستن تابوی خامنهای در میان ایادی و مزدورانش، بازتاب و آن روی سکه شکستن هیمنه پوشالی و طلسم ولایت او در جامعه است که اینچنین در بالاترین لایههای حکومت هم تاثیر گذاشته است.
امامجمعههای رژیم بهموازات هشدار و اخطارها نسبت به اوجگیری بحران درونی رژیم و شکستن طلسم خامنهای نسبت به آینده نظام نیز ابراز نگرانی کردهاند.
هراس از فعالیتهای براندازانهای که «عمود خیمه نظام» یعنی ولایت فقیه و نیروهای سرکوب آن نظیر سپاه پاسداران ضدخلقی را نشانه رفته است و هراس از فعالیتهایی که هدف آن برانگیختن مردم به قیام و شورش است؛ موضوع مشترک بسیاری از سخنرانیهای نمایشات جمعه ۱۶شهریور در شهرهای مختلف بود.
آخوند فلاحتی، امامجمعه رشت، نسبت به دشمنانی که «علیه ولایت فقیه و سپاه پاسداران هجمه وارد میکنند و بهدنبال ناکارآمد نشاندادن نظام جمهوری اسلامی هستند» آه و فغان سرداد و هشدار داد که «دشمن از موج نارضایتی در کشور بهنفع خود استفاده میکند».
آخوند علی خاتمی، امامجمعه زنجان نیز «ایجاد اضطراب و ناامیدی و بدبین کردن مردم نسبت به مسئولان» را از اهداف دشمنان دانست.
در نمایش جمعه قزوین آخوند عبدالکریم عابدینی هم از اینکه «مردم ناامید شوند» سوزوگداز کرد.
او به تقلید از خامنهای، به نیروهای وارفتهاش توصیه کرد از ایجاد ویروس بدبینی در بین خودشان و مردم اجتناب کنند.
آخوند یوسفپور در ساری گفت: «نباید ویروس بدبینی و ناامیدی را در جامعه تزریق کنیم زیرا دشمن از این وضعیت سوءاستفاده خواهد کرد».
آخوند لطفالله دژکام، امامجمعه شیراز هم نگران این است که «مردم فریب صدای دشمنان را بخورند»!
آخوند دری نجفآبادی، امامجمعه اراک نیز هراس از این دارد که «دشمن تلاش دارد با مایوس کردن مردم، فضای ناامیدی و تفرقه ایجاد کند. نباید جامعه دوقطبی شود و از انسجام دور شویم».
همچنان که در اظهارات امامجمعهها آمده است آنها از یک دشمن هم وحشت دارند که این دشمن در «مایوس کردن مردم از نظام، ضربه زدن به نظام، سوءاستفاده و...» است».
سؤال این است که این چه دشمنی است که این توان را دارد که سمتوسوی همه نارضایتیهای مردم را به سمت ضربه زدن و یا بهطور دقیق سرنگون کردن نظام سمتوسو بدهد؟
واقعیت این است که در طول ۴۰سال حاکمیت، نگرانی اصلی سردمداران حکومت آخوندی همواره و در هر شرایطی مجاهدین خلق و مقاومت سازمانیافته مردم ایران بوده که در پی براندازی و سرنگونساختن این حاکمیت پلید هستند.
مقاومتی که از هر فرصتی برای ضربه زدن به دیکتاتوری ولایت فقیه استفاده کرده و با نبرد خود باعث شکسته شدن شاخ طلسم خامنهای شده است.
آنچه در نمایشات جمعه این هفته بارز شد و گماشتگان خامنهای با صراحت به آن اشاره کردند در واقع ۲نشانه مهم از علائم دوران پایانی یعنی مرحله سرنگونی رژیم ضدبشری آخوندی است. یکی از این نشانهها اعتراف به فروریختن بیشازپیش اعتبار خامنهای است که خبر از گسترش بحران درونی رژیم تا بالاترین سطوح هیأت حاکمه را میدهد. نشانه دیگر گسترش خشم و نفرت عمومی نسبت به حکومت آخوندی و وضعیت انفجاری جامعه است که آخوندها با عنوان معکوس «ناامیدی» مردم نسبت به آن سوزوگداز میکنند. این ۲نشانه علائم بارز دوران قیام است. یکی خبر از این میدهد که بالاییها دیگر نمیتوانند حکومت کنند و دیگری بیانگر آن است که پایینیها هم دیگر نمیخواهند حکومت شوند. این مرحلهیی است که مردم بهپاخاسته ایران در قیامها و خیزشهای خود، آن را به وجه روشنی بارز کردهاند.
دوران سرنگونی و شرایط قیام، ولیفقیه ارتجاع را به چنین وضعیت خوار و خفیفی حتی در میان نیروهای خودش انداخته است. البته این هنوز از نتایج سحر است باش تا صبح دولتش بدمد. در آن زمان است که وضعیت فلاکتبار ولیفقیه و نیروهای آن دیدنیتر از امروز و عبرتالناس خواهد بود.
نمایشهای جمعه سراسر کشور، و آنچه امامجمعههای خامنهای در این نمایشات میگویند بهطور معمول شمایی از بحرانهای گریبانگیر حاکمیت را بهدست میدهند.
روز جمعه ۱۶شهریور ۹۷ هم وضعیت به همین منوال بود. اضافه بر ابراز وحشت گماشتههای ولیفقیه از شرایط انفجاری اقتصادی-اجتماعی، موضوع دیگری که در اظهارات بسیاری از امامجمعهها مشترک بود، اعتراف به فروریختن بیشازپیش اعتبار خامنهای در بین باندهای رژیم و سوزوگداز از آن بود. آنها همچنین اعتراف کردند که حتی نیروها و بدنهٔ نظام هم امیدی به ماندگاری نظام ندارند و یقین کردهاند که رفتنی است.
در تهران که نمایش جمعه اصلی است، آخوند امامی کاشانی با سوزوگداز از اینکه امروزه همه مردم علناً درباره فساد و بیکفایتی همه ارکان حاکمیت از دولت و مجلس و قوه قضاییه و بقیه حرف میزنند، اعتراف کرد که این قبیل حرفها در مورد خود خامنهای هم بر سر زبانهاست: «بعد هم درباره رهبر معظم انقلاب اگر خوب هم بخواهند حرف بزنند میگویند حرف میزنند ولی حرف ایشان را گوش نمیدهند پس بنابراین بایستی نظام جمهوری اسلامی را باهاش خداحافظی کرد باید کنار گذاشت این نظام و این زبان به آن میگوید به او میگوید او به او میگوید».
امامی کاشانی بعد از اعتراف به اینکه همه در داخل کشور از رفتن و سقوط رژیم حرف میزنند، اذعان کرد که در دنیا هم رژیم تنهاست و تمام دنیا علیه آن هستند: «نظام جمهوری اسلامی غریب است دنیا علیهاش قیام کرده اگر شما آنچه رهبر انقلاب دام ضله تأکید میکند همین را بروید تمام این راه را بروید به حول قوه خدای متعال از این مشکل و از این امواج دریا این کشتی متلاطم انشاالله بهسرمنزل مقصود خواهد رسید».
آخوند کاشانی که ناامیدی و وحشت از تمام حرفهایش میبارید، در حالی گفت تنها خامنهای میتواند این کشتی توفانزده را از این دریای متلاطم نجات دهد که بر اثر اوجگیری بحران درونی رژیم خود خامنهای زیر سؤال و زیر ضرب است.
آخوند رکنی حسینی، امامجمعه گناوه، میگوید: «امروز دشمن بهدنبال این است که به جوانان و جامعه القا کند که تمام مشکلات از ناحیه رهبری است».
آخوند فلاحتی امامجمعه رشت هم از این وحشت دارد که: «دشمنان علیه ولایت فقیه و سپاه پاسداران هجمه وارد میکنند و بهدنبال ناکارآمد نشاندادن نظام جمهوری اسلامی هستند».
آخوند قربانعلی برقرار، امام جمعه گرگان، میگوید: «عدهیی از آقایان در جامعه که خود را طرفدار قرآن میدانند بهگونهیی سخن میگویند که همین فردا کار انقلاب اسلامی تمام است».
موارد فوق بخشی از فضای رعب و وحشت امامجمعههای رژیم در مورد موقعیت ضعیف خامنهای و شکستهشدن تابوی ولایتش در نزد نیروهای وارفته رژیم است. این نگرانیها از طرف سایر مهرههای نظام نیز ابراز میشود. از جمله علی مطهری، نایبرئیس مجلس ارتجاع، در مطلبی خبرگان ارتجاع و قطعنامه پایانی اجلاس اخیر آن را مورد حمله قرار داد که چرا به جای انجام مسئولیت خود که مورد سؤال قرار دادن ولیفقیه و باز خواست از او و نهادهای زیر دستش میباشد، به مسائلی مانند بازار ارز و سکه و امثالهم که در حوزه اختیارات مجلس و دولت است، وارد شدهاند؟!
این ابراز وحشتها نسبت به شکستن تابوی خامنهای، متأثر از خروش مردم ایران است که با «شعار مرگ برخامنهای، خامنهای حیا کن، حکومت را رها کن» و سایر شعارهایی که در آن خامنهای را هدف قرارمیدهند، چنین هراسی در رژیم بهوجود آورده است.
به بیان دیگر شکستن تابوی خامنهای در میان ایادی و مزدورانش، بازتاب و آن روی سکه شکستن هیمنه پوشالی و طلسم ولایت او در جامعه است که اینچنین در بالاترین لایههای حکومت هم تاثیر گذاشته است.
امامجمعههای رژیم بهموازات هشدار و اخطارها نسبت به اوجگیری بحران درونی رژیم و شکستن طلسم خامنهای نسبت به آینده نظام نیز ابراز نگرانی کردهاند.
هراس از فعالیتهای براندازانهای که «عمود خیمه نظام» یعنی ولایت فقیه و نیروهای سرکوب آن نظیر سپاه پاسداران ضدخلقی را نشانه رفته است و هراس از فعالیتهایی که هدف آن برانگیختن مردم به قیام و شورش است؛ موضوع مشترک بسیاری از سخنرانیهای نمایشات جمعه ۱۶شهریور در شهرهای مختلف بود.
آخوند فلاحتی، امامجمعه رشت، نسبت به دشمنانی که «علیه ولایت فقیه و سپاه پاسداران هجمه وارد میکنند و بهدنبال ناکارآمد نشاندادن نظام جمهوری اسلامی هستند» آه و فغان سرداد و هشدار داد که «دشمن از موج نارضایتی در کشور بهنفع خود استفاده میکند».
آخوند علی خاتمی، امامجمعه زنجان نیز «ایجاد اضطراب و ناامیدی و بدبین کردن مردم نسبت به مسئولان» را از اهداف دشمنان دانست.
در نمایش جمعه قزوین آخوند عبدالکریم عابدینی هم از اینکه «مردم ناامید شوند» سوزوگداز کرد.
او به تقلید از خامنهای، به نیروهای وارفتهاش توصیه کرد از ایجاد ویروس بدبینی در بین خودشان و مردم اجتناب کنند.
آخوند یوسفپور در ساری گفت: «نباید ویروس بدبینی و ناامیدی را در جامعه تزریق کنیم زیرا دشمن از این وضعیت سوءاستفاده خواهد کرد».
آخوند لطفالله دژکام، امامجمعه شیراز هم نگران این است که «مردم فریب صدای دشمنان را بخورند»!
آخوند دری نجفآبادی، امامجمعه اراک نیز هراس از این دارد که «دشمن تلاش دارد با مایوس کردن مردم، فضای ناامیدی و تفرقه ایجاد کند. نباید جامعه دوقطبی شود و از انسجام دور شویم».
همچنان که در اظهارات امامجمعهها آمده است آنها از یک دشمن هم وحشت دارند که این دشمن در «مایوس کردن مردم از نظام، ضربه زدن به نظام، سوءاستفاده و...» است».
سؤال این است که این چه دشمنی است که این توان را دارد که سمتوسوی همه نارضایتیهای مردم را به سمت ضربه زدن و یا بهطور دقیق سرنگون کردن نظام سمتوسو بدهد؟
واقعیت این است که در طول ۴۰سال حاکمیت، نگرانی اصلی سردمداران حکومت آخوندی همواره و در هر شرایطی مجاهدین خلق و مقاومت سازمانیافته مردم ایران بوده که در پی براندازی و سرنگونساختن این حاکمیت پلید هستند.
مقاومتی که از هر فرصتی برای ضربه زدن به دیکتاتوری ولایت فقیه استفاده کرده و با نبرد خود باعث شکسته شدن شاخ طلسم خامنهای شده است.
آنچه در نمایشات جمعه این هفته بارز شد و گماشتگان خامنهای با صراحت به آن اشاره کردند در واقع ۲نشانه مهم از علائم دوران پایانی یعنی مرحله سرنگونی رژیم ضدبشری آخوندی است. یکی از این نشانهها اعتراف به فروریختن بیشازپیش اعتبار خامنهای است که خبر از گسترش بحران درونی رژیم تا بالاترین سطوح هیأت حاکمه را میدهد. نشانه دیگر گسترش خشم و نفرت عمومی نسبت به حکومت آخوندی و وضعیت انفجاری جامعه است که آخوندها با عنوان معکوس «ناامیدی» مردم نسبت به آن سوزوگداز میکنند. این ۲نشانه علائم بارز دوران قیام است. یکی خبر از این میدهد که بالاییها دیگر نمیتوانند حکومت کنند و دیگری بیانگر آن است که پایینیها هم دیگر نمیخواهند حکومت شوند. این مرحلهیی است که مردم بهپاخاسته ایران در قیامها و خیزشهای خود، آن را به وجه روشنی بارز کردهاند.
دوران سرنگونی و شرایط قیام، ولیفقیه ارتجاع را به چنین وضعیت خوار و خفیفی حتی در میان نیروهای خودش انداخته است. البته این هنوز از نتایج سحر است باش تا صبح دولتش بدمد. در آن زمان است که وضعیت فلاکتبار ولیفقیه و نیروهای آن دیدنیتر از امروز و عبرتالناس خواهد بود.