حضار محترم، دوستان عزیز،
از حضور شما در خانه مقاومت ایران بسیار خوشوقتم. به خصوص که در نخستین روزهای ماه مبارک رمضان، افطار را در کنار شما و با جمع ارزشمند شما برگزار می‌کنیم.
آرزو می‌کنم که پیام این ماه که رهایی و صلح و همبستگی است تمام جهان به‌ویژه کشورهای مسلمان را فرا بگیرد و برای جامعه مسلمانان فرانسه، برادری و همدلی و آرامش آرزو می‌کنم.
از خدای بزرگ می‌خواهم که برادران وخواهران ما در کشورهای خاورمیانه به‌ویژه ملت برادر ما سوریه را از جنگ و کشتار و ویرانی و از سلطه شوم ولایت فقیه رها کند. هم‌چنین همدردی خودمان را با مردم رنجدیده فلسطین به‌خاطر وقایع ناگوار اخیر اعلام می‌کنیم.
دوستان عزیز،
در کشور ما در شب اول رمضان، مردم شجاع کازرون علیه رژیم به‌پاخاستند. با شلیک مزدوران رژیم، تعدادی شهید و بسیاری مجروح و مضروب و دستگیر شدند. اما مقاومتی ستودنی از خود نشان دادند. به دنبال سرکوب خونین مردم، خواستار اعزام هیات تحقیق ملل متحد و نیز آزادی بلادرنگ دستگیرشدگان شدم. در این روزها، مادران داغدار و قلب‌های دردمند مردم کازرون بی‌شک همبستگی و عواطف همه مردم ایران را با خود دارند. درود بر مردم قهرمان کازرون.
بله، رمضان ایران رمضان قیام است. قیام برای آزادی و عدالت. برای هموطنان‌ام در ایران به‌خصوص جوانان آزاده که به‌قیام و اعتراض برخاسته‌اند، پیروزی بر استبداد مذهبی را آرزو می‌کنم. باشد که رحمت و لطف خدا رنج‌ها و مبارزه ملت ایران را به فطر آزادی برساند.
يَا أَيُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُتِبَ عَلَيْکُمُ الصِّيَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ (سوره بقره آیه ۱۸۳)
ای ایمان‌آورندگان، روزه بر شما نوشته شده. همان‌گونه که بر پیشینیان شما. باشد که پرهیزکار شوید.
همه ادیان گوهر واحدی دارند؛ و همه، بشر را به‌تقواپیشگی فرا می‌خوانند و همه هدف مشترکی دارند که رهایی انسان از غل و زنجیرهاست.
آیا انسان می‌تواند بر نیروهای سرکش درون و بیرون خودش مسلط شود؟ روزه گرفتن پاسخ آری گفتن به‌این پرسش است.
بله، انسان وقتی که فدا می‌کند و بها می‌پردازد، می‌تواند زنجیرها را از هم بگسلد. می‌تواند بر آنچه به‌او زیان می‌رساند، مسلط شود. و می‌تواند قوای طغیان‌گر را مهار کند. معنای تقوا همین است. این ارزش تنها متعلق به‌اسلام یا ادیان دیگر نیست؛ بلکه مادر فضیلت‌های بشری است.
اما تقوا چگونه به‌دست می‌آید؟ این ارزش با گوشه‌نشینی و کناره‌گرفتن کسب نمی‌شود. این «یک مفهوم خلاق و رزمنده و تکاملی و مبارزاتی است».
بنابراین، تقواپیشگان حقیقی آن‌هایی هستند که بر موانع رهایی انسان شورش کرده‌اند. آن‌هایی که به‌قول قرآن بهترین کسانی هستند که برای مردم پدیدار شده‌اند. کسانی که به کارهای شایسته فرا می‌خوانند و از بدی‌ها باز می‌دارند.
هم‌چون کاروان۱۲۰هزار شهید سرفرازی که برای آزادی به نبرد با رژیم آخوندی به‌پا خاستند و هم‌چون قیام‌کنندگان ماه‌های اخیر در ایران. آنها به‌بهترین نیکی‌ها و پسندیده‌ترین کارها فراخوان داده‌اند که همانا آزادی است.
آنها زشت‌ترین بدی‌ها و ناپسندترین کارها را مردود شمرده‌اند که همانا استبداد مذهبی است.
دوستان گرامی،
برای همه روشن است که روزه‌داری از دیدگاه اسلام، سختی کشیدن نیست. درست برخلاف آنچه آخوندهای خمینی‌صفت می‌گویند، این کلام خداست که می‌گوید هدف گشایش است.
يُرِیدُ اللّهُ بِکُمُ الْيُسْرَ وَلاَ يُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ
هدف این است که مردم در زندگی‌شان به‌گشایش و آسانی برسند نه این که بارهای سنگین بر گرده‌هایشان گذاشته شود، نه این که از نداشتن آب و نان و مسکن و درمان همه عمر را در سختی و فلاکت بگذرانند.
مگر روزه و روزه داری رابطه نزدیکی با انفاق و عدالت ندارد؟ مگر پیامبر اسلام نگفته بود که:
به من ایمان نیاورده کسی که شب سیر بخوابد در حالی که همسایه‌اش گرسنه باشد؟ و مگر حضرت علی نبود که تنها غذای افطارش را به گرسنگان و مستمندان می‌بخشید؟
پس لعنت بر آخوندهای فاسد و غارتگر که مردم ایران را به خاک سیاه نشانده‌اند. به نماز و روزه ریایی مشغولند، در حالی‌که تسمه از گرده مردم محروم کشیده‌اند. محرومان ایران را به نقطه‌یی کشانده‌اند که کلیه و چشم خود را می‌فروشند. مادران را به چنان درماندگی کشانده‌اند که بچه‌های خود را پیش فروش می‌کنند.
راستی که اینها بدترین دشمنان خدا و خلق هستند. که با نام خدا و اسلام بیشترین ظلم و بیداد را بر مردم روا داشته‌اند. مردم کردستان را به‌چنان فقری رسانده‌اند که به‌کولبری و کشیدن بارهای طاقت‌فرسا ناچار شده‌اند. و به‌خاطر حمل چند کیسه برنج آنها را به گلوله می‌بندند. کشاورزان را از داشتن آب محروم کرده‌اند، و حقوق کارگران را نمی‌پردازند.
لعنت بر شما آخوندهای دین‌فروش و اسلام دروغین‌تان که نان و آب را هم از این مردم دریغ کرده‌اید. مردم ایران را در کشوری با ذخائر نفت به زباله‌گردی محکوم کرده‌اید. در حالی که ثروت‌های افسانه‌یی در دستان خودتان و وابستگانتان انباشته است.
سپرده‌های مردم را غارت می‌کنید. معلمان و پرستاران را به‌زندگی در زیر خط فقر محکوم کرده‌اید.
و اعتراض‌های حق‌طلبانه آنها را با دستگیری و شکنجه و گلوله پاسخ می‌دهید. از قیام دی‌ماه تا به‌حال هزاران نفر دستگیر شده‌اند. شماری در زیر شکنجه پاسداران به‌قتل رسیدند و کم نیستند جوانان معترضی که ناپدید شده‌اند.
ثروت ملت ایران را چپاول کرده یا به‌هدر می‌دهید. هر سال میلیاردها دلار خرج جنگ و کشتار علیه مردم سوریه می‌کنید.
به‌راستی که تاریخ اسلام، فاسدتر و جنایتکارتر از این حاکمان دجال و دین‌فروش به خود ندیده است. قیام‌کنندگان علیه همین بی‌عدالتی و برای آزادی و حاکمیت مردم به‌پاخاسته‌اند.
این قیام در ماه دی آغاز شد. اما امواج آن در اعتصاب‌ها و تظاهرات کارگران، کشاورزان، معلمان، غارت‌شدگان و مردم شهرهای مختلف هم‌چنان ادامه دارد. اهمیت اساسی قیام همین است که سرنگونی رژیم را هدف قرار داده است.
در قیام دی‌ماه، شکست بنیادگرایی اسلامی مهر شد؛ قیام‌کنندگان با حمله به بسیاری مظاهر حاکمیت مذهبی گفتند و نشان دادند که دین اجباری و اجبار دینی نمی‌خواهند. می‌خواهم تأکید کنم که سرنگونی رژیم، یگانه راه رستگاری اجتماعی است. و قطعا محقق خواهد شد.
حضار محترم،
براندازی رژیم ولایت فقیه اهمیت سرنوشت‌سازی برای ایران و تمام منطقه دارد. از این‌رو مبارزه‌یی است که قیمت سنگینی می‌خواهد. رو آوردن به‌این مبارزه، پایداری بر سر این شعار و به‌جان خریدن همه تهمت‌ها و حملات زهرآلود، به‌راستی برترین تقوای زمانه است.
وقتی رژیمی در آدمکشی و شکنجه و فریبکاری و فساد سرآمد همه جانیان است، برای درافتادن با آن باید ازخودگذشتگی را به اوج رساند. باید از بسیاری خواست‌ها و منفعت‌ها و داشته‌های فردی و شخصی که در یک شرایط عادی، کاملاً روا و مشروع است، چشم پوشید و خویشتنداری و بردباری را به‌مداری درخور این مبارزه رساند. تقوا‌پیشه‌کردن همین است. به این دلیل است که می‌گوییم مادر فضیلت‌های بشری است.
مبارزه با رژیم ولایت فقیه و برافراشته نگهداشتن پرچم سرنگونی آن، با دادن چنین قیمت‌هایی امکان‌پذیر است؛ بهایی مانند قتل عام سی هزار زندانی سیاسی در سال ۶۷، مانند ۱۴ سال محاصره و بازداشت خانگی در اشرف و لیبرتی همراه با کشتارها و موشک‌باران‌های پی‌درپی. و مانند مجاهدان و مبارزانی که سال‌هاست در زندان‌های رژیم آخوندی مقاومت می‌کنند.
این قیمت ایستادگی است که مجاهدین از روز اول در برابر استبداد زیر پرده دین پرداخته‌اند. چنان‌که مسعود رجوی با رهبری بزرگ‌ترین سازمان انقلابی و مسلمان ایران در مقابل قانون اساسی ولایت فقیه، با قاطعیت ایستاد و به آن رای نداد.
بله ما آموخته‌ایم و معتقدیم که اسلام، از تحمیل هرگونه اجبار بی‌نیاز و بیزار است. در این دیدگاه، پیروان همه مذاهب از حقوق یکسانی برخوردارند و آزادی مذهب برقرار است و اعتقاد و عدم اعتقاد به یک دین یا مذهب باعث هیچ امتیاز یا محرومیتی نیست.
ما از حقیقت اسلام دفاع می‌کنیم که براساس آزادی، حاکمیت مردم، نفی بهره‌کشی اقتصادی، و برابری زن و مرد است. این آیین‌رهایی‌بخشی است که با اعتقاد به‌دینامیسم قرآن هرگونه دگماتیسم و تحجر را رد می‌کند. ما با دین اجباری و اجبار دینی پیوسته مبارزه کرده‌ایم. اعتقاد ما همان اصل قرآنی لااکراه فی‌الدین است. دینی که از آغاز، برای باز کردن زنجیر از دست و پای مردم آمده است، بله دین ما دین آزادی است. دین بیان آزادانه است و دین شنیدن و ارائه برهان و مشورت کردن است.
دین برادری همه مذاهب است که در آن جنگ مذهبی و تفرقه‌افکنی میان شیعه و سنی جایی ندارد. در مقابل اصل ارتجاعی ولایت فقیه، ما از اسلام دمکراتیک دفاع کرده‌ایم که در آن حق حاکمیت مردم، بالاترین حقی است که برای آنان به رسمیت می‌شناسد.
اما این اعتقادها تنها در باورها و دیدگاه‌های ما خلاصه نمی‌شود، بلکه با مبارزه بی‌امان در جهت سرنگونی رژیم و فداکاری و آمادگی مستمر برای پرداخت قیمت شناخته می‌شود.
چنان که مسعود رجوی گفته است: آنچه ما و خلق ما امروز با آن دست و پنجه نرم می‌کنیم ... در مضمون و در محتوا، ادامه همان مسیر و مبارزه تاریخی و طبقاتی بین استثمار‌کننده و استثمارشونده است. بین ستمگر و ستم‌زده. بین سرکوبگر و سرکوب‌شده. بین خلقی که حاکمیت و حداقل حقوق و آزادی‌های خود را می‌خواهد و رژیم ولایت فقیه که به‌نام اسلام و دین و قرآن، ستم شاهان و دربارهای فئودالی را به ابعاد نجومی رسانده است.
حضار محترم،
استبداد مذهبی در ایران در حداکثر شکنندگی است و آینده‌یی ندارد. مردم ایران در پی سرنگونی تمامیت رژیم ولایت فقیه هستند. بنابراین، بار دیگر تأکید می‌کنم که خلاصی از خطر اتمی و تروریسم این رژیم در خلاصی از تمامیت آن است. لازمه صلح و دموکراسی و امنیت و ثبات در منطقه، پایان دیکتاتوری و فاشیسم دینی در ایران است.
امروز ملت برادر ما سوریه هم‌چنان زیر فشار جنگ و ویرانی و کشتاری است که عامل آن رژیم آخوندی است. نخستین قدم حل مسأله سوریه، اخراج سپاه پاسداران از این کشور است. این تنها راه پایان دادن به جنگ و بحران در منطقه و جلوگیری از یک جنگ بزرگتر است.
گام ضروری دیگر، به‌رسمیت شناختن شورای ملی مقاومت ایران به‌عنوان جایگزین دموکراتیک رژیم آخوندی، است. این، لازمه جبران سیاست مماشات در چند دهه اخیر است که باعث طولانی شدن عمر حکومت آخوندها شده است.
برای مقابله با جنگ افروزی و صدور تروریسم توسط این رژیم، باید از قیام مردم ایران حمایت کرد.
چشم پوشیدن بر سرکوب و کشتار مردم ایران، فاشیسم دینی را در جنگ‌افروزی و صدور بنیادگرایی و تروریسم، جری‌تر می‌کند.
به‌همین دلیل شورای امنیت ملل متحد باید پرونده سردمداران رژیم ایران را به‌خاطر تروریسم و نقض حقوق بشر به‌ویژه قتل عام زندانیان سیاسی به دادگاه بین‌المللی ارجاع دهد.
دوستان گرامی،
سخنان‌ام را با گرم‌ترین درودها به‌تقواپیشگان حقیقی به‌پایان می‌برم. درود می‌فرستم به‌قیام‌کنندگان و کانون‌های شورشی در شهرهای ایران که بن‌مایه رمضان و روزه‌داری را دریافته‌اند،
به‌زندانیان سیاسی که در زندان‌های خامنه‌ای مقاومت می‌کنند،
به‌مردم به‌جان‌آمده که روز به‌روز تظاهرات و اعتراض‌های بیشتری را در سراسر کشور برپا می‌کنند،
و به‌ملت مقاوم سوریه و سایر خلق‌های منطقه که در برابر رژیم ولایت فقیه پایداری می‌کنند.
آزادی و دمکراسی و صلح و برادری با همت مردم ایران و همه ملت‌های خاورمیانه بی‌تردید بر جنایتکاران پیروز خواهد شد.
از کمیته همبستگی عربی اسلامی با مقاومت ایران تحت ریاست برادرمان نخست‌وزیر غزالی که سال گذشته در همین روزها پایه‌گذاری شد و کمیته مسلمانان فرانسه برای دفاع از حقوق بشر سپاسگزاری می‌کنم.
رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْراً وَ ثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَ انْصُرْنَا عَلَی الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ
پروردگارا! به ما صبر و شکیبایی ببخش، گام‌هایمان را استوار ساز، و ما را بر حق‌پوشان پیروز کن.
برگرفته از سایت مریم رجوی
