گفتگو با دوست ـ دیدار چهاردهم
ای پروردگار رهایی بخش!
با شرکت در مبارزهیی سهمگین و نفسگیر با عمامه به سران ریایی و ارباب تزویر دانستیم آنچه در قاموس دجالیت معنا ندارد نام تو و آیین توست.
آخوندها اسم تو را میبرند زیرا دین برایشان تجارتخانهٔ دنیاست. آنان عمد دارند با چسبیدن به قوانین قرون وسطایی، بساط رعب برپا کنند و هر گونه صدای مخالف را در نطفه خفه سازند. آنها آنجا که به دین فروشی و سرکوب خلق تحت عنوان مذهب بر میگردد تماما برگرد افکار ارتجاعی میچرخند و حقوق بشر را مقولهای غربی خوانده و به سخره میگیرند اما وقتی نوبت به تجاوزات توسعه طلبانه و کشتار مردم منطقه بر میگردد تشنه غرب و شرق برای برپایی زرادخانههای رنگارنگ و شهرهای موشکی هستند و با مکیدن شیره هستی ملت در حسرت دستیابی به بمب اتم و سلاحهای کشتار جمعی خواب آشفته میبینند.
ای خدایی که انسان را جانشین خود در زمین قرار دادی و او را در کمال و آزادیخواهی برتر از فرشتگان مقرب دانستی!
خمینی اسم تو را میبرد و رسم خودش را اراده میکرد. امروز وقتی به زرق و برق چشم پرکن بارگاه سفیانی او مینگریم البته آنچه میبینیم جز طاغوت و بت پرستی نیست. این گونهیی از فرعونیت و طغیانگری به نام تو و دین مطهر توست. ما را یاری کن تا این فرعونیت تحت نام اسلام را براندازیم و در تاریخ به بوتهٔ فراموشی بسپاریم.
ای خدای بیزار از دینفروشی و سالوس!
آخوندهای حاکم بر میهن ما به تقلید از خمینی و خامنهای این فرعونهای عمامهدار، این منفورترین نامها در تاریخ بشر، اسم تو را میبرند تا امیال کثیف و دنیاخواهیهای حقیر خودشان را در پساپشت نام متعالی تو بپوشانند و نزد خلق چهرهیی موجه و مقبول بیابند. بساط ریاکارانهٔ آنان را با دستان قدرتمند کانونهای شورشی و مردم به پاخاستهٔ شهرها، از ساحت ایرانزمین بروب!
فریاد تغییرخواهان و آزادطلبان را بلند و بلندتر گردان؛ آنچنان بلند تا تمام جهانیان آن را بشنوند و تمام شرافتمندان به حمایت از آن برخیزند.