در پی زهر خوران خامنه‌ای و قبول تسلیم‌نامه اتمی و پس از اجرایی شدن برجام، در حالیکه بنا برداده های بین‌المللی قریب ۱۰۰ میلیارد دلار از سرمایه‌های بلوکه شده رژیم آزاد شده‌اند، اکنون منابع اطلاعاتی در غرب خبر می‌دهند که دیکتاتوری ولی‌فقیه بخش عظیمی از این سرمایه‌ها را برای صدور تروریسم و بنیادگرایی در کشورهای همسایه و اسلامی هزینه کرده است.
روزنامه واشنگتن‌تایمز(۰۸ فوریه ۲۰۱۸) در گزارشی از جمله تاکید می‌کند: «ایران این پول‌ها را برای پرداخت به نیروهای اصلی دست نشانده‌اش، حزب‌الله لبنان و نیروی قدس سپاه پاسداران استفاده کرده است که اطلاعات خارجی اصلی و بازوی اقدامات پنهانی سپاه پاسداران است. رد این پول به شورشیان حوثی که می‌کوشند قدرت را در یمن در دست بگیرند هم بازمی‌گردد».
حاتم بخشی سیاست مماشات به دیکتاتوری خون ریز ولی‌فقیه، آنهم از جیب مردم ستم دیده ایران و منطقه، در حالی به وقوع پیوسته است که بسیاری از ناظران و کارشناسان مسائل تروریستی در آن دوران به‌درستی بر اهداف و نیات واقعی خامنه‌ای تاکید کرده بودند.
بر این سیاق اکنون با گذشت قریب دو سال از اجرایی شدن برجام و راه افتادن بازار مراودات، تجارت و انعقاد قراردادهای اقتصادی، مردم ایران و جامعه جهانی به‌خوبی می‌بینند و تجربه می‌کنند که چگونه بحران فقر و فلاکت در ایران آخوند زده نه تنها متوقف نشده، بلکه فراتر از آن به‌شدت غیرقابل وصفی روبه گسترش می‌باشد.
در این راستا اکنون دیکتاتوری ولی‌فقیه به‌عوض هزینه کردن سرمایه‌های آزاد شده برای آسایش، شکوفایی اقتصادی و رفاه جامعه، پول‌های بادآورده را در تنور جنگ‌افروزی، حمایت از بشار اسد خون ریز و یا گروه‌های دست نشانده تروریستی خود در عراق، لبنان، یمن و دیگر کشورها سرازیر کرده است.
همچنین سایت العربیه (۲۰ بهمن ۱۳۹۶) نیز در این رابطه می‌افزاید: «دولت آمریکا با ردیابی مسیر پول‌هایی ایران دریافته مشخص شد که این مبالغ را به شبه‌نظامیان وابسته به خود در منطقه و سپاه قدس بازوی خارجی سپاه پاسداران به منظور انجام فعالیت‌های تروریستی در منطقه داده است».
به یقین سخن از تبعات سیاستی مخرب است که ضمن دادن امتیازهای استراتژیک به‌ویژه در زمینه سیاست‌های مخرب رژیم، اکنون بسیاری از کشورهای همسایه را دستخوش بحرانی بنام «جنگ‌های داخلی، تجزیه و تروریسم» کرده است.
دیکتاتوری خامنه‌ای در این راستا بی‌محابا ضمن راه‌اندازی گروه‌های دست نشانده و تروریستی و از طریق قاسم سلیمانی و نیروی تروریستی قدس در حال اجرای این سیاست مخرب می‌باشد. نیم نگاهی به عراق و راه‌اندازی جریانات «حشد الشعبی، کتائب یا عصائب» و یا در لبنان از طریق جریان حزب الشیطان، در یمن با حوثی‌ها و در کشورهای حاشیه خلیج‌فارس با راه‌اندازی تیم‌ها و گروه‌های تروریستی و یا در سوریه با حمایت‌های مالی، تسلیحاتی، آموزشی و لجستیکی و با صدور «گازهای سمی» به بشار اسد، دست به صدور بنیادگرایی و کشورگشایی زده است.
بر این منطق باید اذعان نمود، هر دلار و یا هر امکان مالی که برای این دیکتاتوری آزاد می‌شود، نه به اقتصاد به شدت ضربه خورده ایران سرازیر می‌گردد، بلکه عملا در دستان خامنه‌ای و سپاه پاسداران متمرکز شده و بدین سان در خدمت صدور تروریسم و جنگ‌افروزی هزینه می‌شود.
