خمینی، دزد بزرگ انقلاب ضدسلطنتی، درسال۴۲میگفت: «بهخدای تعالی از انقلاب سیاه و انقلاب از پائین نگران هستم!» اما پس از هموار شدن مسیر براثر جانفشانی مجاهدین و دیگر انقلابیون میهن، یک شبه انقلابی شد و خودرا «رهبر انقلاب» نامید.
خمینی خونآشام بهگواهی متون کتابها، سخنرانیها و مکتوبات بازماندهاش، نه تنها هیچگاه با کلمه «انقلاب» یا دگرگونی اجتماعی همدلی نداشتهاست، بلکه از موضع یک آخوند مرتجع و عقبمانده، کینهای آشتی ناپذیر و عمیق با «انقلاب» و هرگونه ترقی و تعالی اجتماعی هم داشت.
او در آستانهٌ نوروز سال۴۲ در اطلاعیهای باعنوان «روحانیت امسال عید ندارد» نوشته است: «من بهدستگاه جابره اعلام خطر میکنم. من بهخدای تعالی از انقلاب سیاه و انقلاب از پایین نگران هستم. دستگاهها [منظورش ارگانهای رژیم شاه است] با سوءتدبیر و با سوءنیت گویی مقدمات آن را فراهم میکنند». («صحیفه نور» ج۱، ص۲۷)
اما همین دجال مرتجع پساز اینکه جادة «انقلاب» به یمن جانفشانی مجاهدین و دیگرانقلابیون میهن در میادین اعدام و روی تختهای شکنجه سیاهچالها، گشودهشد و مردم را به قیام و خیزش برانگیخت، ناگهان با فرصتطلبی تمام، رنگ عوض کرد و یکشبه، نه تنها «انقلابی» که «رهبر انقلاب» هم شد، امری که در سوابقش، چیزی جز دشمنی با آن، درچنته نداشت.
لينك ها:
چرا می گوئیم انقلاب۵۷ توسط آخوندها دزدیده شد؟ (قسمت اول)
چرا می گوئیم انقلاب۵۷ توسط آخوندها دزدیده شد؟ (قسمت دوم)
چرا می گوئیم انقلاب۵۷ توسط آخوندها دزدیده شد؟ (قسمت سوم)
چرا می گوئیم انقلاب۵۷ توسط آخوندها دزدیده شد؟ (قسمت چهارم)
چرا می گوئیم انقلاب۵۷ توسط آخوندها دزدیده شد؟ (قسمت پنجم)
چرا می گوئیم انقلاب۵۷ توسط آخوندها دزدیده شد؟ (قسمت ششم)
چرا می گوئیم انقلاب۵۷ توسط آخوندها دزدیده شد؟ (قسمت هفتم)
چرا می گوئیم انقلاب۵۷ توسط آخوندها دزدیده شد؟ (قسمت هشتم