«زن شجاعی درست در یک متری پاسداران و مأموران امنیتی ایستاد. و چشم در چشم آنها با همه وجود فریاد کشید: مرگ بر خامنهای. نام این زن را نمیدانیم؛ اما در آن لحظه که فریاد کشید، نامش ایران بود».
«تاریخچه ۳۹ساله این رژیم، تاریخچه سرکوب زن ایرانی است و حالا زن ایرانی میخواهد این صفحه تاریک را از تاریخ ایران ورق بزند»
مریم رجوی [قسمتهایی از سخنرانی بهمناسبت روز جهانی زن با عنوان «زنان نیروی تغییر، قیام ایران و نقش زنان»]
بظاهر یک بنر است اما در اعماق...
در روز روشن ـ در امامزاده حسن سبزوارـ در حال رد شدن میبینی بنر زدهاند:
«آنها که سنگ مزارشان عکس خانم است در اسرع وقت برای برداشتن عکس اقدام نمایند؛ در غیراین صورت سنگ مزار آنها برداشته میشود!».
با خواندن این جملهٴ مشعشع از نظام آخوندسالار، بیاختیار بر و بر نگاه میکنی و ابتدا باورت نمیشود، بعد که چشمانت را درست و حسابی میمالی و دوباره نگاه میکنی و با دقت کلمات را برانداز میکنی و تلاش میکنی آن را هضم کنی، تازه ناباوریهای بعدی شروع میشود. نمیخواهی قبول کنی که آیا در عصر شیوع اینترنت و شبکههای اجتماعی آیا چنین بنرهایی باز مجال ظهور دارند. بعد از اینکه سرت سفت به واقعیت میخورد و درمییابی که در سرزمین یأجوج مأجوج از این چیزها یافت میشود، به یاد این حرف خامنهای میافتی؛ حرفی که آن را با دهان کف کرده و چشمان سرخ و ورقلمبیده، پشت سر هم تکرار میکرد:
«اینجا جمهوری اسلامی است آقا!».
زن بودن در ایران، واژهیی معادل گناه و جرم
بله تازه درمییابی «اینجا جمهوری اسلامی!» است؛ سرزمینی که در آن همه چیز بگونهیی معکوس رقم میخورد. زن و فقط زن بودن، در این سرزمین واژهیی معادل نحس و گناه و جرم است.
شنیده و دیده بودیم ضدیت هیستریک با موجودیت زنان ـ در قوانین حقوقی این نظام ـ تا آنجا پیش رفته که دیهٔ او نصف دیهٔ مرد، و ارزش شهادت دادن او در دادگاه معادل یک چهارم مردان است. یعنی اگر چهار زن را در یک کفهٴ ترازو بگذاری مساوی یک «مرد!» میشود. عجبا! عجبا!
زن بودن، جرم بزرگ ـ حتی در در هنگام مرگ
شنیده و دیده بودیم که سردمداران این رژیم گفتهاند: «مغز زنان کوچکتر از مردان ساخته شده»؛ و بنابراین زن نمیتواند بسیاری از موقعیتهای اجتماعی ـ سیاسی را احراز کند.
شنیده و دیده بودیم که حتی در سنگسار و هنگام مرگ نیز زنان تا زیر گردن و مردان تا کمر در گودال کاشته میشوند. به این ترتیب مردان امکان فرار احتمالی از مجازات را دارند اما زنان نه.
شنیده و خوانده بودیم که مسئولیت دختران در برابر قانون دستپخت خبرگان این نظم اهریمنی، ۸سال و ۹ماه شمسی (۹سال قمری) است. یعنی دختر بچه هشت ساله در قبال جرم به اندازه یک بزرگ سال مسئولیت دارد و مجازات میشود در حالی که این سن برای پسران ۱۵سال است. اینجاست که تناقض فاحش دستگاه فکری و نظامی حقوقی ولایت فقیه آشکار میشود. اگر زن فاقد قوه تشخیص و بلوغ عقلی برای احراز مسئولیتهای کلیدی اجتماعی ـ سیاسی است، پس چرا وقتی نوبت به پاسخگویی در برابر مجازات میرسد، دختر بچهٴ کمتر از 9سال با پسر 15ساله برابر است؟ به اینجا که میرسد آخوندهای حکومتی خفهخون میگیرند و عامدانه سکوت میکنند؛ زیرا خود بهخوبی میدانند قوانین زنستیزانهٔ آنها از کجا سرچشمه میگیرد.
زن بودن جرم بزرگ ـ رنجی نهفته و ناشناخته
پوشش و حجاب اجباری برای زنان، از دیگر ستمهای رایج و نهادینه شده این نظام به زنان و دختران و میهن ماست. پوشش اجباری و سایر تبعات آن مانند محرومیت از استخدام در ادارات و نهادهای اجتماعی، راهاندازی گشتهای مختلف برای کنترل و استمرار ستم فاحش، همیشه شمشیر داموکلس سرکوب را در بالای سر نیمی از جمعیت ایران نگه میدارد. هنگامی میتوانیم ابعاد ستم وارده بر زنان را لمس کنیم که خود در این نظام زن به دنیا آمده باشیم.
زن بودن جرم بزرگ ـ حجاب اجباری، ابزاری برای سرکوب
شنیده و خوانده بودیم که در این نظام آخوندسالار، زن در خانواده مانند برده به حساب میآید و حقی جز این ندارد که در خدمت مرد و منویات او باشد و وظیفهٔ همسرداری و بچهداری را در چارچوب زندانی به نام خانه به عهده بگیرد.
زن بودن جرم بزرگ ـ خشونت نهادینه شده علیه زنان
شنیده و دیده بودیم که خشونت علیه زنان در ایران تحت انقیاد ولایت فقیه، مرز گسسته و قوانین ظالمانه بگونهیی تدوین شده است که مرد میتواند با صرف یک اتهام، دست به خون همسر خویش بگشاید و از مجازات مصون بماند.
میدانستیم که از شدت فقر و بیپناهی زن ایرانی مجبور است برای به دست آوردن نان بخور و نمیر خود و فرزندان و نیز همسر به زندان افتاده یا معتاد و بیکار خویش، دست به کلیهفروشی بزند
زن بودن جرم بزرگ ـ کلیه فروشی زنان
«تاریخچه ۳۹ساله این رژیم، تاریخچه سرکوب زن ایرانی است و حالا زن ایرانی میخواهد این صفحه تاریک را از تاریخ ایران ورق بزند»
مریم رجوی [قسمتهایی از سخنرانی بهمناسبت روز جهانی زن با عنوان «زنان نیروی تغییر، قیام ایران و نقش زنان»]
بظاهر یک بنر است اما در اعماق...
در روز روشن ـ در امامزاده حسن سبزوارـ در حال رد شدن میبینی بنر زدهاند:
«آنها که سنگ مزارشان عکس خانم است در اسرع وقت برای برداشتن عکس اقدام نمایند؛ در غیراین صورت سنگ مزار آنها برداشته میشود!».
با خواندن این جملهٴ مشعشع از نظام آخوندسالار، بیاختیار بر و بر نگاه میکنی و ابتدا باورت نمیشود، بعد که چشمانت را درست و حسابی میمالی و دوباره نگاه میکنی و با دقت کلمات را برانداز میکنی و تلاش میکنی آن را هضم کنی، تازه ناباوریهای بعدی شروع میشود. نمیخواهی قبول کنی که آیا در عصر شیوع اینترنت و شبکههای اجتماعی آیا چنین بنرهایی باز مجال ظهور دارند. بعد از اینکه سرت سفت به واقعیت میخورد و درمییابی که در سرزمین یأجوج مأجوج از این چیزها یافت میشود، به یاد این حرف خامنهای میافتی؛ حرفی که آن را با دهان کف کرده و چشمان سرخ و ورقلمبیده، پشت سر هم تکرار میکرد:
«اینجا جمهوری اسلامی است آقا!».
زن بودن در ایران، واژهیی معادل گناه و جرم
بله تازه درمییابی «اینجا جمهوری اسلامی!» است؛ سرزمینی که در آن همه چیز بگونهیی معکوس رقم میخورد. زن و فقط زن بودن، در این سرزمین واژهیی معادل نحس و گناه و جرم است.
شنیده و دیده بودیم ضدیت هیستریک با موجودیت زنان ـ در قوانین حقوقی این نظام ـ تا آنجا پیش رفته که دیهٔ او نصف دیهٔ مرد، و ارزش شهادت دادن او در دادگاه معادل یک چهارم مردان است. یعنی اگر چهار زن را در یک کفهٴ ترازو بگذاری مساوی یک «مرد!» میشود. عجبا! عجبا!
زن بودن، جرم بزرگ ـ حتی در در هنگام مرگ
شنیده و دیده بودیم که سردمداران این رژیم گفتهاند: «مغز زنان کوچکتر از مردان ساخته شده»؛ و بنابراین زن نمیتواند بسیاری از موقعیتهای اجتماعی ـ سیاسی را احراز کند.
شنیده و دیده بودیم که حتی در سنگسار و هنگام مرگ نیز زنان تا زیر گردن و مردان تا کمر در گودال کاشته میشوند. به این ترتیب مردان امکان فرار احتمالی از مجازات را دارند اما زنان نه.
شنیده و خوانده بودیم که مسئولیت دختران در برابر قانون دستپخت خبرگان این نظم اهریمنی، ۸سال و ۹ماه شمسی (۹سال قمری) است. یعنی دختر بچه هشت ساله در قبال جرم به اندازه یک بزرگ سال مسئولیت دارد و مجازات میشود در حالی که این سن برای پسران ۱۵سال است. اینجاست که تناقض فاحش دستگاه فکری و نظامی حقوقی ولایت فقیه آشکار میشود. اگر زن فاقد قوه تشخیص و بلوغ عقلی برای احراز مسئولیتهای کلیدی اجتماعی ـ سیاسی است، پس چرا وقتی نوبت به پاسخگویی در برابر مجازات میرسد، دختر بچهٴ کمتر از 9سال با پسر 15ساله برابر است؟ به اینجا که میرسد آخوندهای حکومتی خفهخون میگیرند و عامدانه سکوت میکنند؛ زیرا خود بهخوبی میدانند قوانین زنستیزانهٔ آنها از کجا سرچشمه میگیرد.
زن بودن جرم بزرگ ـ رنجی نهفته و ناشناخته
پوشش و حجاب اجباری برای زنان، از دیگر ستمهای رایج و نهادینه شده این نظام به زنان و دختران و میهن ماست. پوشش اجباری و سایر تبعات آن مانند محرومیت از استخدام در ادارات و نهادهای اجتماعی، راهاندازی گشتهای مختلف برای کنترل و استمرار ستم فاحش، همیشه شمشیر داموکلس سرکوب را در بالای سر نیمی از جمعیت ایران نگه میدارد. هنگامی میتوانیم ابعاد ستم وارده بر زنان را لمس کنیم که خود در این نظام زن به دنیا آمده باشیم.
زن بودن جرم بزرگ ـ حجاب اجباری، ابزاری برای سرکوب
شنیده و خوانده بودیم که در این نظام آخوندسالار، زن در خانواده مانند برده به حساب میآید و حقی جز این ندارد که در خدمت مرد و منویات او باشد و وظیفهٔ همسرداری و بچهداری را در چارچوب زندانی به نام خانه به عهده بگیرد.
زن بودن جرم بزرگ ـ خشونت نهادینه شده علیه زنان
شنیده و دیده بودیم که خشونت علیه زنان در ایران تحت انقیاد ولایت فقیه، مرز گسسته و قوانین ظالمانه بگونهیی تدوین شده است که مرد میتواند با صرف یک اتهام، دست به خون همسر خویش بگشاید و از مجازات مصون بماند.
میدانستیم که از شدت فقر و بیپناهی زن ایرانی مجبور است برای به دست آوردن نان بخور و نمیر خود و فرزندان و نیز همسر به زندان افتاده یا معتاد و بیکار خویش، دست به کلیهفروشی بزند
زن بودن جرم بزرگ ـ کلیه فروشی زنان