همزمان با بنبست برجام در درون رژیم، روز جمعه چهارم اسفند 96 یک مقام آمریکایی صحبت از چند شرط جدید آمریکا برای ادامه برجام کرد.
به گفته این مقام آمریکایی رئیسجمهور شش زمینهیی که او از اروپائیها میخواهد با ایالات متحده کار کنند را ارائه کرد تا با تشکیل جبههیی واحد، از ایرانیها بخواهند رفتارشان را تغییر دهند» این شش شرط یا زمینه، شامل سه شرط جدید حقوقبشر، تهدیدات سایبری و فعالیتهای مالی سپاه پاسداران میشود.
پیش از این، در جریان اولتیماتوم 120روزه ترامپ برای ادامه برجام، چهار شرط مطرح شده بود:
1- بازرسی فوری از همه سایتهای مورد درخواست بازرسان بینالمللی.
2- تضمین نزدیک نشدن به تسلیحات هستهیی.
3- حذف تاریخ انقضا تعهد (در صورت عدم پایبندی ایران به هر یک از مفاد، تحریمهای هستهیی آمریکا بهصورت خودکار باز میگردند)
4- هر توافقی باید صریحاً موشکهای دوربرد را غیرقابل تفکیک از تسلیحات هستهیی بداند و توسعه و آزمایش موشکی ایران را تحت تحریمهای شدید قرار دهد.
اما معنای سیاسی سه شرط جدید ـ مسأله حقوقبشر، تهدیدات سایبری و فعالیتهای اقتصادی سپاه پاسداران ـ این است که علاوه بر تنگتر شدن حلقه انزوای رژیم، شرایط برای توافق و ادامه برجام با حضور آمریکا دشوارتر میشود. به عبارت دیگر اگر تا پایان مهلت 120روزه، رژیم تن به شرایط و خواستههای آمریکا بدهد و خلاصه اگر توافقی حاصل شد، نتیجه تسلیم رژیم به شرایطی است که پیش از این نزدیکش هم نمیشد و این نشان میدهد حکومت آخوندی تا کجا در تعادلقوای بینالمللی پایین آمده که ناگزیر سرخترین و حیاتیترین مرزهایش را هم زیرپا میگذارد که طبعاً دارای پیام روشنی است. در صحنهٴ داخلی هم بهرغم همه دود و دمهای قدرتنمایانه، دچار دستبستگی بیشتری خواهد شد و تیغ سرکوب باز هم کندتر میشود، بهخصوص که محتوای محورهای جدید حقوقبشر، تهدیدات سایبری و محدود شدن فعالیتهای سپاه پاسداران بهعنوان بازوی اصلی سرکوب رژیم در داخل و جنگافروزی در خارج کشور است.
ترامپ که در یک کنفرانس سیاسی مربوط به جمهوریخواهان صحبت کرد و در آنجا برجام را یک توافق وحشتناک توصیف کرده و از پرداخت پول به رژیم که تنها یک مورد آن تحویل یک میلیارد وهشتصد میلیون دلار پول نقد به رژیم بود اظهار تأسف کرد و افزود من با کسی که شعار مرگ بر آمریکا بدهد، توافقی امضا نمیکنم. البته این حرف، شرط ترامپ نیست اما یک موضعگیری جدید محسوب میشود و اگر آمریکا بخواهد روی آن پافشاری کند، موافقت با آن، برای رژیم از سایر شروط مشکلتر است زیرا این شعار از زمان خمینی و حتی در زمانی که با آمریکا مراودات پنهانی داشت رایج بود و همان معاملات پنهانی و خائنانه هم با پوش همین دود و دم و شعارهای دجالگرانه اجرا میشد. بهنحوی که حتی یک بار میرحسین موسوی، نخستوزیر خمینی گفت که شعار مرگ بر آمریکا بیش از مجموعه ارگانهای امنیتی در مقابله با معاندان نظام به رژیم خدمت کرده است و البته فراموش نکردهایم که رژیم در پناه این شعار بهترین فرزندان مردم ایران را، تحت عنوان مزدوران آمریکا، در دستههای دهتایی و صدتایی و... به جوخة اعدام سپرد و در حال حاضر هم این شعار را به دینامیسم نیروهایش در داخل و خارج کشور تبدیل کرده است.
در نتیجه اگر رژیم در منتهای ضعف و با هدف حفظ نظام به شرایط جدید تن بدهد، بلافاصله دامنهٴ تأثیرات آن گسترش یافته و رژیم در مسیر همان "تنزل بیپایان" که سال گذشته خامنهای مطرح کرد قرار میگیرد.
اما اگر به این نتیجه برسد که تندادن به شرایط جدید روند سرنگونی را تسریع میکند و میز مذاکره را چپ کند، در این صورت باید به شرایط بسا خطرناکتر از قبل از برجام و تحریمهای خفهکننده برگشت. در این حالت با پذیرفتن خفگی اقتصادی که خارج از ظرفیت و تحمل جامعه است لاجرم باید به شرایط جدید قیام تن بدهد. شرایطی که رژیم با ارتشی از بیکاران و گرسنگان روبهرو خواهد شد و بارها سردمداران رژیم از آن صحبت کردهاند از جمله جنتی دبیر شورای نگهبان رژیم که چندی قبل اعتراف کرد که گرسنگی از حد قابلتحمل گذشته است.
بنابراین اگر در برجام اتمی، عامل فشار خفگی اقتصادی، رژیم را مجبور کرد به قول خودش روی زانوان خونین پشت میز مذاکره قرار بگیرد، این بار یک عامل فشار بسیار قویتر یعنی وحشت از توفان و طغیان اجتماعی هم به آن اضافه شده است.
اشتراک گذاری:
به گفته این مقام آمریکایی رئیسجمهور شش زمینهیی که او از اروپائیها میخواهد با ایالات متحده کار کنند را ارائه کرد تا با تشکیل جبههیی واحد، از ایرانیها بخواهند رفتارشان را تغییر دهند» این شش شرط یا زمینه، شامل سه شرط جدید حقوقبشر، تهدیدات سایبری و فعالیتهای مالی سپاه پاسداران میشود.
پیش از این، در جریان اولتیماتوم 120روزه ترامپ برای ادامه برجام، چهار شرط مطرح شده بود:
1- بازرسی فوری از همه سایتهای مورد درخواست بازرسان بینالمللی.
2- تضمین نزدیک نشدن به تسلیحات هستهیی.
3- حذف تاریخ انقضا تعهد (در صورت عدم پایبندی ایران به هر یک از مفاد، تحریمهای هستهیی آمریکا بهصورت خودکار باز میگردند)
4- هر توافقی باید صریحاً موشکهای دوربرد را غیرقابل تفکیک از تسلیحات هستهیی بداند و توسعه و آزمایش موشکی ایران را تحت تحریمهای شدید قرار دهد.
اما معنای سیاسی سه شرط جدید ـ مسأله حقوقبشر، تهدیدات سایبری و فعالیتهای اقتصادی سپاه پاسداران ـ این است که علاوه بر تنگتر شدن حلقه انزوای رژیم، شرایط برای توافق و ادامه برجام با حضور آمریکا دشوارتر میشود. به عبارت دیگر اگر تا پایان مهلت 120روزه، رژیم تن به شرایط و خواستههای آمریکا بدهد و خلاصه اگر توافقی حاصل شد، نتیجه تسلیم رژیم به شرایطی است که پیش از این نزدیکش هم نمیشد و این نشان میدهد حکومت آخوندی تا کجا در تعادلقوای بینالمللی پایین آمده که ناگزیر سرخترین و حیاتیترین مرزهایش را هم زیرپا میگذارد که طبعاً دارای پیام روشنی است. در صحنهٴ داخلی هم بهرغم همه دود و دمهای قدرتنمایانه، دچار دستبستگی بیشتری خواهد شد و تیغ سرکوب باز هم کندتر میشود، بهخصوص که محتوای محورهای جدید حقوقبشر، تهدیدات سایبری و محدود شدن فعالیتهای سپاه پاسداران بهعنوان بازوی اصلی سرکوب رژیم در داخل و جنگافروزی در خارج کشور است.
ترامپ که در یک کنفرانس سیاسی مربوط به جمهوریخواهان صحبت کرد و در آنجا برجام را یک توافق وحشتناک توصیف کرده و از پرداخت پول به رژیم که تنها یک مورد آن تحویل یک میلیارد وهشتصد میلیون دلار پول نقد به رژیم بود اظهار تأسف کرد و افزود من با کسی که شعار مرگ بر آمریکا بدهد، توافقی امضا نمیکنم. البته این حرف، شرط ترامپ نیست اما یک موضعگیری جدید محسوب میشود و اگر آمریکا بخواهد روی آن پافشاری کند، موافقت با آن، برای رژیم از سایر شروط مشکلتر است زیرا این شعار از زمان خمینی و حتی در زمانی که با آمریکا مراودات پنهانی داشت رایج بود و همان معاملات پنهانی و خائنانه هم با پوش همین دود و دم و شعارهای دجالگرانه اجرا میشد. بهنحوی که حتی یک بار میرحسین موسوی، نخستوزیر خمینی گفت که شعار مرگ بر آمریکا بیش از مجموعه ارگانهای امنیتی در مقابله با معاندان نظام به رژیم خدمت کرده است و البته فراموش نکردهایم که رژیم در پناه این شعار بهترین فرزندان مردم ایران را، تحت عنوان مزدوران آمریکا، در دستههای دهتایی و صدتایی و... به جوخة اعدام سپرد و در حال حاضر هم این شعار را به دینامیسم نیروهایش در داخل و خارج کشور تبدیل کرده است.
در نتیجه اگر رژیم در منتهای ضعف و با هدف حفظ نظام به شرایط جدید تن بدهد، بلافاصله دامنهٴ تأثیرات آن گسترش یافته و رژیم در مسیر همان "تنزل بیپایان" که سال گذشته خامنهای مطرح کرد قرار میگیرد.
اما اگر به این نتیجه برسد که تندادن به شرایط جدید روند سرنگونی را تسریع میکند و میز مذاکره را چپ کند، در این صورت باید به شرایط بسا خطرناکتر از قبل از برجام و تحریمهای خفهکننده برگشت. در این حالت با پذیرفتن خفگی اقتصادی که خارج از ظرفیت و تحمل جامعه است لاجرم باید به شرایط جدید قیام تن بدهد. شرایطی که رژیم با ارتشی از بیکاران و گرسنگان روبهرو خواهد شد و بارها سردمداران رژیم از آن صحبت کردهاند از جمله جنتی دبیر شورای نگهبان رژیم که چندی قبل اعتراف کرد که گرسنگی از حد قابلتحمل گذشته است.
بنابراین اگر در برجام اتمی، عامل فشار خفگی اقتصادی، رژیم را مجبور کرد به قول خودش روی زانوان خونین پشت میز مذاکره قرار بگیرد، این بار یک عامل فشار بسیار قویتر یعنی وحشت از توفان و طغیان اجتماعی هم به آن اضافه شده است.
اشتراک گذاری: