۱۴۰۲ اسفند ۲۰, یکشنبه

ضربه‌ٔ کاری و شوک بزرگ گزارش می‌دهند!

ویژ‌گیِ نخست و برجستهٔ نمایش انتخابات ۱۱ اسفند ۱۴۰۲ تماماً متوجه ولی‌فقیه ارتجاع است. تفاوت بارز آن با قبلی‌ها در همین ویژ‌گیِ استثنائی‌ست. خامنه‌ای تا چند روز مانده به شروع تبلیغات کاندیداها، پی‌ درپی فراخوان بشرکت در انتخابات می‌داد.


[یادآوری: یکی از سرمایه‌هایی که خامنه‌ای بسیار روی آن حساب کرده بود، جنگ‌افروزی در غزه و به‌خیال خودش کسب توجه داخلی و بین‌المللی بر سر آن بود. او خواست این مایه را به خمیر انتخابات بزند، اما نتیجه‌اش فطیر شد! این یکی از مؤلفه‌های مهم و بنیادین در تحلیل و شناخت وجوه شکست ولی‌فقیه و سوژه شدن وی در این افتضاح است.]

خامنه‌ای در این نمایش حکومتی از جایی خورد که احتمالاً حسابی روی آن باز نکرده بود. این رسم دیکتاتورهاست که وقتی قیام‌ها و انقلاب‌ها را با حداکثر جنایت، سرکوب خونین می‌کنند، فکر می‌کنند از پل اصلی عبور کرده‌اند؛ در حالی که با هر قیام و انقلابی، معبرهای آن سرزمین، کشتگاه مین و کمین علیه دیکتاتور، ساختار حاکمیت و وابسته‌گانش می‌شود.

خامنه‌ای پیام قیام ۱۴۰۱ را به‌معنی عبور از نظام دریافته بود ولی روی سرکوب آن و توسل به جنگ‌افروزی، سرمایه‌گذاریهای کلان کرد تا به‌زعم خودش این دو را توی جیب انتخابات حکومتی بریزد. ولی به‌سیاق «آن که نامخت از گذشت روزگار ــ نیز ناموزد ز هیچ آموزگار» (۱)، ولی‌فقیه ارتجاع قدرت کوبش ضربه‌‌ی یک جامعه‌ی عبور کرده از نظام را تصور نکرده بود.

وجه برجسته‌ی دیگر نمایش حکومتیِ ۱۱ اسفند، گواهی‌های داخلی و بین‌المللی درباره‌ی این مفهوم است که این انتخابات، گزارش مردم ایران از پیروزی‌شان بر حاکمیت ملایان بود.

ضربه‌ی مردم ایران غافلگیرانه، بنیادی و کاری بود. بی‌شک شاکله‌ی نظام متوقع و مهیای چنین ضربه‌یی نبود؛ اگر بود، این همه به‌خط شدن برای اعتراف به شکست، از چیست؟ با تمام چهره‌سرخ‌کردن نظام از طریق اعلام آمارهای ضریبی، آثار شوک بزرگ، بر رأس تا ذیل حاکمیت و وابسته‌هایش هنوز جریان دارد. توصیف «کابوسی برای نظام» از جانب یک نماینده سابق مجلس (۲)، ژرفا و دامنه‌ی ضربه‌ی کاری و شوک بزرگ را معرفی می‌کند.

مجلسی که رأی نفر اول آن در پایتخت، از رأی نفر پنجاه‌ودوم در انتخابات ۱۳۹۴ کمتر است، این ضربه را از کدام مرجع قدرت‌مند خورده است؟ آیا این نشان نمی‌دهد که این مجلس از منظر اکثریت مردم ایران هیچ مشروعیت قانونی و سیاسی و عرفی ندارد؟ مجلسی که در پایان نمایش انتخابات حکومتی، هنوز ۴۵ درصد کرسی‌هایش خالی و بدون تعیین‌تکلیف است (۳)، از سرمایه‌ٔ اجتماعی تهی‌شده و دیگر هیچ نقشی جز راهزن سر گردنه برای نگهبانی از جنایت و چپاول و به صلیب کشیدن قانون ندارد.

ضربه‌ی بزرگ و کاری بر شاکله‌ی نظام ولایت فقیه، از زبان خودی‌های آن گواهی می‌دهند که بی‌شک ساختار آن متلاطم‌تر از گذشته خواهد شد. کشاکش‌های باندی، رو به تعارض و انشعاب بیشتر میل خواهند کرد. این کشاکش‌ها و تعارض‌ها از قضا در خود این مجلس بسا بیشتر از قبل خواهد بود.

روزنامه همدلی در شماره‌ی ۱۴ اسفند ۱۴۰۲ از عنوان «محصول تمامیت‌خواهی» در وصف نتیجه‌ی انتخابات استفاده کرد. این عنوان از جانب یک رسانه‌ی حکومتی، چه معنایی دارد؟ می‌گوید درون حاکمیت غوغاست. خودشان خوب حالی‌شان است که ساختاری توتالیتر را نگاهبانی می‌کنند و برایش تبلیغات دست‌وپا می‌نمایند. همین عنوان گویای شوک بزرگ ناشی از ضربه‌ی کاریِ مردم بر شاکله‌ی نظام و آثار باز بینیِ آن است؛ آن‌قدر که حتا خودی‌ها را به جنایات، چپاول‌گری‌، سانسور و دجالیت بر اثر ساختاری توتالیتر و پروپاگاندا، به‌اعتراف واداشته است.

جوهر اعتراف البته درست است. این تمامیت‌خواهی‌ست که از خمینی تا خامنه‌ای را پله‌پله منفور مردم ایران و ملعون حافظه‌ی تاریخیِ نسل به نسل ایران‌زمین کرده است. مکافات اتودینامیک آن مثل جرقه‌های فتیله‌یی انفجاری، سال به‌سال و ماه‌به‌ماه و روزبه‌روز خمینی و خامنه‌ای را تعقیب کرد تا هم‌اینک ضربه‌ی کاری و استراتژیک مردم ایران و شوک بزرگ لاعلاج سرتاپای حکومتیان، گویای تحقق موقعیتی به‌غایت متفاوت از قبل از ۱۱ اسفند، به‌معنی شتاب گرفتن تعیین‌تکلیف نهاییِ اشغال‌گران ایران است.

 پانوشت:

۱ ـ از رودکی شاعر نامی ایران.

۱ـ سایت دیدار نیوز، ۱۴ اسفند، به‌نقل از علیرضا بیگی عضو رد صلاحیت شده مجلس.

۳ـ سایت حکومتی خبر آنلاین، ۱۵ اسفند.