سخن روز ۲۱
۱۰روز از برگزاری مضحکهٔ انتخاباتی خامنهای میگذرد و شاهد بالاگرفتن جنگوجدال در رژیم هستیم؛ چه در میان بازندهها و برندههای این نمایش و چه حتی در میان راهیافتگان بهمجلس ارتجاع با یکدیگر. آنها همدیگر را بهتقلب، ریختن آرای تقلبی در صندوقها، خرید و فروش آرا و پولپاشی متهم میکنند. این جنگ و دعواها تا آنجا شدت یافت که خامنهای در اولین باری که پس از نمایش انتخابات در صحنه ظاهر شد، بهآنها هشدار داد که کام نظام را با این «دعوا راه انداختنها و ستیزهگریها» تلخ نکنند.عجبا که محصول کارخانهٔ خالصسازی بهجای شهد و عسل، زهر و حنظل از کار در آمده است. در حالی که تقلب همیشه برای مقام ولایت کارساز بوده و شیرینی و شیرینکامی بهبار میآورد.
با تقلب بود که خمینی مانع از آن شد که پای حتی یک مجاهد یا یک نفر از نیروهای ترقیخواه و ضدارتجاعی بهمجلس دورهٔ اول برسد.
کمااینکه جانشین او خامنهای هم با تقلب بود که توانست گام بهگام حکومتش را یکدست کند.
در سال ۱۳۸۴ در دور اول نمایش انتخابات ریاستجمهوری رژیم، رفسنجانی از احمدینژاد بالاتر بود ولی خامنهای در دور دوم با تقلب احمدینژاد را از صندوقهای شعبده بیرون کشید.
در سال ۱۳۸۸ هم بار دیگر با تقلب احمدینژاد را با آرای میلیونی از صندوقهای شعبده بیرون کشید. تقلبات در آن انتخابات چنان بود که رفسنجانی هم با درماندگی نالید که «از دست این همه تقلب، بهخدا پناه میبرم».
در واقع، خامنهای همواره با تقلبات خرِ خود را از پل انتخاباتها گذرانده و بهریش مدعیان و معترضان خندیده است. اما این بار بهنظر میرسد وضع متفاوت است؛ از یکسو مهندسی انتخابات بهجای شیرینی و شیرینکامی، تلخی و تلخکامی بهبار آورده و از سوی دیگر صدای مدعیان بلندتر شده و گنداب تقلبات هر روز بیشتر بههم میخورد و تعفن آن همه جا را فراگرفته است.
زیدآبادی از مهرههای باند مغلوب با اشاره بهگستردگی تقلبات گفت: چه بسا روزی فرا رسد افرادی با ۲۰رأی اعضای خانواده، نماینده تهران شوند» (تلگرام چند ثانیه ـ ۱۸اسفند).
عس عبدی یکی دیگر از مهرههای باند مغلوب هم با تأکید بر اینکه میزان مشارکت ۳۰درصد است و رقم ۴۰درصد شوخی است» خاطرنشان کرد که از این آرا، حدود ۶ تا ۷درصد، آرای باطله است که از آن کم میشود. یک تعدادی هم همین رأیهایی است که با کارتهای ملی داده شده». نامبرده با طعنه بهرأیگیری با کد ملی افزود: «همین الآن خودم نمیدانم که رأی دادهام یا ندادهام!» (تلگرام چند ثانیه ـ ۱۸اسفند).
روزنامهٔ حکومتی ستاره صبح (۱۹ اسفند) در مورد انواع شیوههای تقلب که در نمایش انتخاباتی اخیر بهکار گرفته شده، مینویسد:
«اخذ رأی با کارت ملی، گواهینامه رانندگی و پاسپورت تاکنون در هیچ انتخاباتی سابقه نداشته است. از آنجا که کارت ملی افراد در اختیار نهادهای حاکمیتی، مدارس و... است، احتمال سوءاستفاده از آن وجود دارد که نمونههای آنهم دیدهشده است. پرسش این است که چرا وقتی افراد شناسنامه دارند اجازه اخذ آرا با مدرک شناسایی دیگر داده میشود. افکار عمومی در این باره قانع نیست و شبهه دارد».
جالب توجه آنکه استفاده از کد ملی برای رأی دادن، بهعنوان یک شیوهٔ کلان تقلب را رژیم از ابتدا عمداً و آگاهانه برای رقم سازی، بهکار گرفت. شاهد این مدعا، نامهٔ مدیرعامل شرکت ارتباطات سیار (با نام تجاری همراه اول) است که توسط کانال تلگرامی قیام تا سرنگونی افشا گردید.
وی این نامهٔ محرمانه را در تاریخ ۲۷دی ۱۴۰۲ برای پاسدار وحیدی وزیر کشور رژیم نوشته و رونوشتی از آن را هم برای پاسدار قالیباف رئیس مجلس ارتجاع ارسال کرده است.
در این نامه میخوانیم: «در صورتی که بهجای مهر کردن شناسنامه، صرفاً بهاحراز هویت آنلاین بسنده شود، یک رأیدهنده با کارت ملی خود میتواند بهچند صندوق مراجعه کرده و چند رأی بدهد. رأی دهنده سپس میتواند فیلم آنرا در فضای مجازی منتشر کند و صحت و سلامت کل انتخابات را زیر سؤال ببرد.
خواهشمند است علاوه بر اتخاذ شیوهٔ برخط (آنلاین) احراز هویت، در تمامی شعب اخذ رأی از شیوه احراز هویت غیربرخط (آفلاین) و مهر کردن شناسنامهها نیز استفاده شود. در غیراین صورت بدیهی است که این اپراتور نمیتواند هیچگونه مسئولیتی را در قبال تبعات احتمالی این موضوع پذیرا باشد».
علاوه بر فضیحت تقلبات انتخاباتی که مجلس ارتجاع را هنوز تشکیل نشده، میدان جنگوجدال باندهای حکومتی کرده، مشروعیت خبرگان ارتجاع و نظام ولایت نیز از جانب آخوندهای حکومتی زیر سؤال رفته است. یکی از آخوندهای دانهدرشت حوزهٔ قم بهنام سروش محلاتی در پست تلگرامی خود، با اشاره بهاین نکته که در قانون اساسی رژیم، مشروعیت ولیفقیه و حتی خود خمینی بهاعتبار کسب آرای «اکثریت مردم» است، مینویسد: «فقط یک انتخابات است که با مشروعیت نظام ارتباط مستقیم دارد و کاهش آرا در آن، خلل در ارکان مشروعیت نظام پدید میآورد و آن انتخابات خبرگان است... ولیفقیهی که منتخب یک خبرگان ۴۰درصدی باشد نمیتواند در جایگاه ولایت، تصدی امور کشور و مسئولیتهای رهبری را بهعهده گیرد».
این اما و اگرها، نشان میدهد که خلیفهٔ ارتجاع در مهندسی خبرگان هم که گفته میشود وظیفهٔ تعیین جانشین برای ولیفقیه رو بهموت را برعهده دارد بهزمین سنگی برخورده است.
اما سؤال مهم این است که چرا با وجود این کلان تقلبات و رساندن رقم مشارکت از ۸.۲درصد به۴۰درصد، یعنی ۵برابر کردن آن، این بار تقلب نه تنها کارساز نبوده، بلکه گلوگیر خامنهای شده است.
خانم مریم رجوی دربارهٔ پیآمد رفراندوم تحریم قاطع انتخابات خامنهای در همان روز۱۱ اسفند گفت: «بدون شک خامنهای و رژیم ولایت فقیه از این نمایش بهمراتب ضعیفتر و شکنندهتر بیرون میآیند و روند سرنگونی تسریع میشود. در چنین وضعیتی تقلب هم دیگر فایده و اثر ندارد و باعث آبروریزی هر چه بیشتر و تمسخر مردم میشود».