۱۴۰۳ فروردین ۲, پنجشنبه

خامنه‌ای؛ ورشکستگی و شاخ شکستگی

                                        سخن روز

پیام نوروزی خامنه‌ای، پیامی بود از درون باتلاق شکستها و بحران‌هایی که دارد در آن دست و پا می‌زند. پیام نوروزی قاعدتاً باید شرح پیروزیها و پیشرفتهای ادعایی باشد، به‌خصوص که خلیفهٔ ارتجاع در باد و بلوف و پیروزی جلوه دادن شکستها، ید طولایی دارد؛ اما این بار شکستها چنان بزرگ و نمایان است که او ناگزیر بلوفهای معمولش را غلاف کرد و ترجیح داد آن را به‌گماشتهٔ ۶کلاسه‌اش بسپارد که از این قیدها خلاص است.

خامنه‌ای در اعتراف صریحی به‌شکست و ورشکستگی اقتصادی رژیم گفت: «نقطه ضعف اساسی کشور عبارت است از مسأله اقتصاد» او به‌رغم تلاش وقیحانه‌اش برای موفق جلوه دادن شعار سال گذشته، اما ناگزیر با اشارهٔ تلویحی به‌شکست مفتضحانهٔ شعار سال قبلش گفت: «در مورد شعار سال۱۴۰۲ که عبارت بود از مهار تورم و رشد تولید کارهای خوبی انجام گرفت در هر دو بخش شعار، کارهایی انجام گرفت پیشرفتهایی هم اتفاق افتاد، البته نه به‌قدر مطلوب».

خامنه‌ای از این اعتراف نتیجه گرفت که: «مسأله تولید بنابراین مسأله مهمی است و به‌همین جهت امسال هم روی مسأله تولید تکیه می‌کنم و توقع دارم انتظار دارم که ان‌شاءالله یک جهشی در کار تولید اتفاق بیفتد امسال و معتقدم به‌جد اعتقاد دارم که این جهش بدون مشارکت مردم و بدون حضور مردم اتفاق نخواهد افتاد».

خلیفه درمانده سپس با یک فقره «اگر درمانی» و کشف و شهود مشعشع افزود: «اگر ما بخواهیم جهش تولید داشته باشیم بایستی اقتصاد را مردمی کنیم باید پای مردم را به‌عرصه تولید به‌نحو محسوسی باز کنیم».

در فرهنگ لغت وارونهٔ دجالیت، همان‌گونه که رشد و جهش تولید به‌معنای نابودی تولید و مهار تورم به‌معنای افسار گسیختن تورم است، مشارکت مردم و مردمی کردن اقتصاد هم دو معنی دارد. یک معنی‌اش دست کردن در جیب مردم و ربودن اندوخته‌هایشان با کلاهبرداری و تزویر و نشان دادن در باغ سبز است، نظیر آنچه ۳سال پیش با بورس و بورس‌بازی بر سر مردم دارای سرمایه‌های خرد آوردند و همه را به‌جیب خودشان ریختند.

معنی دیگر مردمی کردن اقتصاد، چنگ‌اندازی بیش‌از‌پیش سپاه پاسداران بر تتمهٔ ثروتها و منابع ملی و کارخانه‌ها و صنایع کشور است؛ روندی که طی تمام سالهای اخیر جریان داشته و سپاه را به‌بزرگترین کارتل اقتصادی تبدیل کرده است.

بخش دیگری از پیام خامنه‌ای نشان از آثار ضربه پتک‌آسای تحریم سراسری نمایش انتخاباتی او و پیامدهای آن داشت. همان پتکی که با سنگینی ۹۲درصدی مردم ایران بر فرقش فرود آمد. آن‌چنان‌که به‌رغم همهٔ وقاحتی که خلیفهٔ ارتجاع در پیروزی جلوه دادن شکستها دارد، اما این ضربه چنان خردکننده و نمایان بود که او ناگزیر از توصیفات معمول خود در مورد این قبیل نمایشها و حماسه و پرشور نامیدن آن پرهیز کرد و به‌عبارت «برگزاری امن و سالم انتخابات آخر سال» اکتفا نمود.

شاخ شکستگی خامنه‌ای بر اثر تحریم سراسری، خود را در تشدید بحران درونی رژیم و بالا‌گرفتن جنگ و دعوای میان باندهای خالص‌شدهٔ ولایت نشان می‌دهد. ولی‌فقیه ارتجاع در پیام نوروزی از وارد شدن به‌این مقوله خودداری کرد، اما بخش قابل توجهی از سخنرانی خود را در روز اول فروردین به‌تلاش برای دهنه زدن به‌وحوش بیت ولایت که هنوز به‌مجلس نرفته دارند یکدیگر را می‌درند، اختصاص داد. وی در این رابطه گفت: «یک نظری شما دارید یک نظری آن دیگری دارد... اما این موجب نفرت پراکنی نباید بشود، نباید افراد را متنفر از یکدیگر بکند، دشمن یکدیگر بکند».

خامنه‌ای همین نگرانی را روز ۱۷ اسفند در دیدار با خبرگان ارتجاع هم بیان کرده و گفته بود: «آن چیزی که می‌تواند شیرینی مجلس جدید را نابود کند، سخنان اختلاف‌برانگیز، دعوا راه‌ انداختن‌ها و ستیزه‌گریهای دشمن‌پسند است».

شاخ شکستگی خلیفه بر اثر پتک کوبندهٔ تحریم، در این اظهارات عیانتر از آن است که حاجت به بیان داشته باشد.