۱۴۰۲ آذر ۱, چهارشنبه

سر گاو ولایت در خمرهٔ جنگ‌افروزی


                                      سخن روز

با گذشت یک ماه و نیم از آغاز جنگ فاجعه‌بار غزه که به‌قیمت نابودی یک شهر و کشته شدن بیش از ۱۳هزار کودک و پیر و جوان و آوارگی یک و نیم میلیون از جمعیت ۲.۳میلیون نفری غزه انجامید، به‌نظر می‌رسد ماه عسل خامنه‌ای خون‌آشام و رژیم جلادان به‌پایان رسیده است. خلیفهٔ ارتجاع و گماشتگان درگاه که تاکنون از خرابی و کشتار در غزه، به‌مثابه سد و مانع قیام، قند در دلشان آب می‌کردند و از این‌که با تیر غزه توانسته‌اند چند نشان داخلی و منطقه‌یی و بین‌المللی را بزنند، با دمشان گردو می‌شکستند، اکنون با سؤالاتی جدی، هم در درون رژیم، هم در جامعه و هم در منطقه مواجهند و برای پاسخ به‌آنها، رطب و یابس و آسمان و ریسمان به‌هم می‌بافند و راه نجات می‌جویند.

گماشته‌های خامنه‌ای از نمایشهای جمعه و جماعت تا رسانه‌های جورواجور حکومتی با طرح برخی از این سؤالات، مذبوحانه تلاش می‌کنند پاسخ‌هایی جور کنند و به‌خورد نیروهای مسأله‌دار ولایت بدهند.

یکی از سؤالات به روایت آخوند سعیدی ـ رئیس دفتر سیاسی عقیدتی خامنه‌ای در سپاه (تلویزیون رژیم ـ۲۷آبان)، این است که مگر ما نمی‌گفتیم که نظام ما ام‌القرای دنیای اسلام، «قطب عالم اسلام، قطب عالم انقلاب و نظام اسلامی است که دارد این جریان را توی دنیا هدایت و رهبری می‌کند» پس چرا الآن که غزه با ساکنانش دارد نابود می‌شود، برای دفاع از مسلمانان فلسطینی وارد جنگ نمی‌شویم؟

گماشتهٔ خامنه‌ای در نمایش جمعهٔ یزد با طرح برخی از این سؤالها از جمله این‌که «ایران تحریک کننده و عامل اصلی برافروخته شدن آتش جنگ در فلسطین و منطقه است» در توجیه این‌که چرا نظام حالا خودش را کنار می‌کشد؟ می‌گوید: «اگر این به‌معنای آتش‌افروزی باشد یعنی برافروختن شعله‌های آتش مظلومان در برابر ظالمان عالم، آری! ولی اگر به‌معنای این باشد که ما بی‌قاعده و قواره در خلاف چارچوبها حرکت می‌کنیم مطلقاً این‌طور نیست و شرایط جدید هم این را نشان می‌دهد».

معلوم نیست نظام ولایت از کی تا به‌حال مبادی «قاعده و قواره» و پایبند حرکت در «چارچوبها» ی بین‌المللی شده؟! جواب «شرایط جدید» است!

روزنامهٔ حکومتی اعتماد (۲۸آبان) این «شرایط جدید» را قدری باز کرده و می‌نویسد: «ایران به‌خاطر انواع چالشهای داخلی و بین‌المللی فاقد ظرفیت کافی به‌عنوان تنها متولی آزادسازی فلسطین است در نتیجه بهتر است ایران با تمسک به‌سیاست‌های اصولی و شناخته شده‌اش نسبت به‌مسأله فلسطین، بیشتر در پی همکاری با دیگران در راستای راهبرد آزادی فلسطین باشد».

اما نیروهای کودنی که یک عمر شعر و شعارهای «عالم اسلام» و «ام‌القرا» در گوششان فرو رفته و این دجالبازیها را جدی گرفته‌اند، بعید است با این توجیهات لب فرو ببندند. یکی از بازجو ـ خبرنگارهای رژیم گفته است از این همه موشکی که داریم الآن اگر نخواهیم استفاده کنیم، با آهن پاره چه فرقی دارند؟

این غر و لندها چنان بالا گرفت که خامنه‌ای ناچار حداد عادل را به‌صحنه فرستاد تا بگوید: «به اشخاصی که خواهان ورود ایران به‌جنگ غزه هستند باید گفت شاید این، همان چیزی باشد که اسراییل می‌خواهد، یعنی تبدیل نبرد غزه به‌جنگ ایران و آمریکا. اگر این اتفاق بیفتد، آن‌که جان سالم به‌در می‌برد، اسراییل خواهد بود» (تلویزیون رژیم ـ ۲۷آبان).

اما این توجیهات آن هم از زبان کسانی که تا به‌حال در شیپور ضداستکباری می‌دمیدند و می‌خواستند کاخ‌سفید را به‌حسینیه تبدیل کنند، تنها موجب تمسخر بیشتر شد. یکی از مهره‌های باند رقیب در پاسخ او نوشت: «حالا حتماً باید جنگ خونین غزه به‌راه می‌افتاد و "سوپر انقلابی‌ها"ی حکومت را برای ورود به‌این جنگ تحت فشار می‌گذاشتند تا این نکتهٔ روشن بر آقایان مکشوف شود؟».

در این سیاه‌بازی روحوضی که در بیت ولی‌فقیه جریان دارد مقام‌های به‌اصطلاح رسمی رژیم هم شرکت دارند. از جمله عبداللهیان وزیر خارجهٔ خامنه‌ای که مدتهاست تکرار می‌کند «در صورت ادامه حملات اسراییل به‌غزه، درگیری منطقه‌یی اجتناب‌ناپذیر است». این ژست دوغکی حتی در درون رژیم هم اسباب تمسخر شده است. در این رابطه یکی از مهره‌های باند مغلوب طی یادداشتی با عنوان «برای بار "n"ام!» نوشت: «به‌نظرم بسیار مناسب است که آقای امیرعبداللهیان توضیح دهد که منظورش از سه عبارتِ"ادامه حملات اسراییل به‌غزه"،"درگیری منطقه‌ای"و"اجتناب‌ناپذیر"چیست؟ چون آنچه ما در این ۴۰روز شاهد آن بوده‌ایم،"حملات اسراییل به‌غزه"ادامه داشته اما از آنچه آقای امیرعبداللهیان"اجتناب‌ناپذیر"دانسته فقط"اجتناب‌پذیر" بودنش به‌منصهٔ ظهور رسیده است!» (احمد زیدآبادی ـ بهار نیوز ۲۷آبان).

ما اگر برملا شدن ژستهای «ام‌القرا» یی خلیفهٔ ارتجاع و گماشتگانش به‌جوک و مسخره عام و خاص تبدیل شده، در گل گیر کردن حمار دجالیت خلیفهٔ ارتجاع بسیار جدی است و به‌نظر می‌رسد آنچه که خامنه‌ای از آن حذر می‌کرد و می‌ترسید که دود جنگ‌افروزی‌هایش به‌چشم خودش برود، اکنون دارد واقع می‌شود. به‌نظر می‌رسد زمان آن فرا رسیده که آنچه او تاکنون از قبل جنگ غزه خورده را، پس بدهد. هم‌چنان که رهبر مقاومت گفت: «اکنون زمان وصول قیمت از خامنه‌ای است. زمان فراخواندن به سرنگونی است. زمان تهاجم حداکثر است... میزی را که او چیده باید بر هم ریخت و بر سر خودش آوار کرد» (مسعود رجوی ـ ۱۵آبان ۱۴۰۲).