مریم رجوی - کنفرانس در سنای ایتالیا با حضور سناتورها و شخصیتهای ایتالیایی
مریم رجوی: سه ماه قیام مملو از فداکاری و خون و رنج، بالاترین دلیل حتمیت سرنگونی رژیم است
آقایان سناتور جولیو ترتزی و سناتور مارکو اسکوریا، قانونگذاران محترم ایتالیا، دوستان عزیز!
در تاریخ ایران، امروز ۱۶ آذر یادآور حمله سربازان شاه در سال ۱۳۳۲، پس از کودتا علیه دولت ملی دکتر مصدق به دانشگاه تهران است. در این روز سه دانشجو در محوطه دانشگاه بهشهادت رسیدند و از آن پس، در تاریخ ایران بهعنوان روز دانشجو بهثبت رسید. طی ۶۹ سال گذشته، دانشجویان و جوانان در این روز، علیه رژیم شاه و رژیم آخوندها دست به اعتراض میزنند.
بههمین مناسبت از دوشنبه تا امروز سراسر ایران با اعتصابات گسترده بازاریان، اعتراض و اعتصاب دانشجویان و دانشآموزان و تظاهرات شبانه مردم با شعار مرگ بر خامنهای در خیزش و خروش است.
مسئولیت ایتالیا و اروپا در قبال قیام ایران
در چنین شرایطی، ابتکار شما برای برگزاری این کنفرانس و حمایت از قیام مردم ایران بسیار ارزشمند است.
ابتکار عمل شما در حقیقت پاسخی به این پرسش اساسی است که وقتی مردم ایران با نثار جانهایشان به مبارزه با دیکتاتوری مذهبی برخاستهاند، اروپا و بهطور خاص ایتالیا چه مسئولیتی دارند؟ من معتقدم که ایتالیا میتواند یک نقش پیشتاز در کمک به مردم ایران در مقابله با رژیمی ایفا کند که جنایاتش مرزهای ایران را در نوردیده و اروپا را نیز مورد تعرض قرار داده و پهپادهایش مردم این قاره را به قتل میرساند.
چند روز دیگر قیام مردم ایران وارد چهارمین ماه خود میشود. سه ماه مملو از فداکاری و خون و رنج، بالاترین و عینیترین دلیل حتمیت سرنگونی این رژیم است.
بازگشتناپذیری وضعیت رژیم
همه وقایع تأیید میکند که رژیم بهنحو بازگشت ناپذیری وارد دوره نهایی خود شده است.
این قیام، یک واقعه ناگهانی و بیریشه نیست. بلکه محصول مبارزه مردم ایران در چهار دهه گذشته است که ۱۲۰ هزار قهرمان آزادی بهخاطر آن جان خود را فدا کردهاند.
در فاصله قیام سال ۹۶ تا بهحال چند واقعه بزرگ، خشم انفجاری عظیمی را برضد رژیم در جامعه ایران انباشته است. ابتدا قتلعام دستکم ۱۵۰۰ تن از قیامکنندگان سال ۹۸، بهدنبال آن ساقط کردن عمدی هواپیمای مسافربری اوکراینی توسط سپاه پاسداران، سپس تلفات ۵۵۰ هزار نفری کرونا که تصمیمهای خامنهای، باعث گستردگی آن شد و بالاخره انتصاب جلاد قتلعام ۳۰ هزار زندانی سیاسی در سال ۱۳۶۷ بهعنوان رئیس جمهور رژیم.
در یک دهه گذشته، رشد اقتصادی صفر بوده، نرخ سرمایهگذاری منفی و ارزش پول ملی ۳۴ برابر تنزل کرده است و در پنج سال گذشته جمعیت فقیر کشور سه برابر شده است. سرکوب وحشیانه زنان و جوانان و تشدید فقر و بیکاری همه مردم را به ستوه آورده است. قیام کنونی، فوران خشم و درد ناشی از همین عوامل است. در نتیجه، بازگشت ناپذیر است، غیرقابل مهار است و بهسوی سرنگونی رژیم در حرکت است.
حلقه مفقوده در سیاست اروپا
حال در چنین شرایطی سوال این است که چرا اروپا فراتر از محکومیتهای کلامی هنوز نتوانسته خود را از زنجیر روابط چهار دهه گذشته یعنی کنار آمدن و امتیاز دادن به این رژیم آزاد کند. در هفتههای گذشته، اتحادیه اروپا، برخی مقامها و یا ارگانهای رژیم را در لیست سیاه قرار داد، اما اینها نه تناسبی با قیامی دارد که پایههای حکومت آخوندها را بهلرزه انداخته است و نه تناسبی با جنایات رژیم دارد که یک قلم آن کشتار ۷۰ کودک ۲ تا ۱۷ساله در سه ماه گذشته است.
حلقه مفقوده در سیاست اروپا بهرسمیت شناختن خواست مردم ایران برای سرنگونی رژیم آخوندی و استقرار یک جمهوری دموکراتیک است. بهنظر میرسد سیاست کنونی اتحادیه اروپا ناشی از این ارزیابی غیرواقعبینانه است که گویا آخوندها میتوانند قیام را مهار کنند و به حاکمیت مرگزده خود ادامه دهند. یعنی درست همان اشتباهی که غرب در زمان شاه مرتکب شد، بار دیگر تکرار میشود.
دیکتاتوری شاه که به یک ارتش ۴۰۰هزار نفری و بسیار مجهز، فخر میفروخت نتوانست در برابر اراده مردم ایران دوام بیاورد. حالا هم، نه سپاه پاسداران اهریمنی، نه انبوه موشکها و پهپادها و نه تروریسم و جنایت در عراق و لبنان و سوریه و یمن هیچکدام نمیتواند خامنهای را نجات بدهد.
متاسفانه مراودات و معاملات کشورهای اروپا با رژیم همچنان ادامه دارد. سفارتخانههای رژیم که مراکز جاسوسی و تروریسم است به عملیات خود ادامه میدهند و حتی مأموران وزارت اطلاعات و ماموران نیروی تروریستی قدس در اروپا آزادانه به فعالیت خود مشغولند.
و متاسفانه علاوه بر منافع کوتاه مدت اقتصادی، سیاست اتحادیه اروپا به امید دستیابی به یک توافق اتمی با آخوندها تنظیم شده است. سیاست گفتگو و مماشات با این رژیم از ابتدا کارساز نبوده است، اما امروز بیش از هر زمان دیگر مخرب است.
خواستههای مردم و مقاومت ایران
تنها با یک سیاست قاطع میتوان با تلاشهای این رژیم برای دستیابی به بمب اتمی و تجاوزهای منطقهیی و تروریسم بینالمللی مقابله کرد. مهمترین شاخص، فعال کردن مجدد قطعنامههای شورای امنیت است.
دو کشور از اتحادیه اروپا و چهار کشور از گروه هفت کشور صنعتی جهان، قدرت فعالکردن این قطعنامهها را دارند. ایتالیا عضو هر دو مجموعه است. ایتالیا همچنین بهعنوان یکی از ۵۴ عضو شورای اقتصادی و اجتماعی ملل متحد میتواند در جلسه ۱۴ دسامبر این شورا، به اخراج رژیم از کمیسیون مقام زن در سازمان ملل رأی دهد و رژیم زنستیز آخوندها را از این جایگاه حذف کند.
این رژیم که علاوه بر کشتار کودکان در همین ماهها صدها نوجوان زیر ۱۸سال را زندانی و شکنجه کرده، باید از یونیسف اخراج شود. ایتالیا میتواند پیشقدم چنین اقدامی شود.
اقدام تعیینکننده دیگری که برعهده اتحادیه اروپا و بهطور خاص ایتالیاست، قرار دادن سپاه پاسداران در لیست گروههای تروریستی است. از سنای ایتالیا میخواهم با گذراندن مصوبه الزامآوری دولت را موظف به پیگیری این هدف کند.
به سوی برپایی یک جمهوری دموکراتیک
قیام مردم ایران بهسوی برپایی یک جمهوری دموکراتیک عاری از زنستیزی و دیکتاتوری دینی پیش میرود. این جنبش به میزان زیادی از سازمانیافتگی برخوردار است که توسط سازمان مجاهدین خلق و شبکه سازمانیافته کانونهای شورشی صورت میگیرد.
سه هفته پس از شروع قیام کنونی، سپاه پاسداران با انتشار تحلیلی اعلام کرد: «سازمان مجاهدین خلق در جریان اغتشاشات اخیر، نقش قابل توجهی در مدیریت و هدایت اعتراضات به سمت ناامنی، تشویش و ارعاب داشته است».
شورای ملی مقاومت ایران بهعنوان آلترناتیو این رژیم، از ۴۱سال پیش مبارزه برای سرنگونی تمامیت این رژیم و برقراری یک جمهوری مبتنی بر آرای مردم و جدایی دین و دولت را پیش برده است. همان خواستهایی که امروز میلیونها ایرانی برای تحقق آن به خیابانها آمدهاند.
ما قویا از آزادیها و حقوق برابر ملیتهای ایران دفاع میکنیم و بر حق خودمختاری در چارچوب تمامیت ارضی ایران تأکید داریم. سازمان مجاهدین در کانون این ائتلاف از همان ابتدا با دفاع از اسلام اصیل و بردبار و دموکراتیک، سوءاستفاده این رژیم از اسلام را افشا و محکوم کرد.
اگر جنبش ما در این چند دهه توانسته در مقابل دیکتاتوری زنستیز آخوندها بایستد به دلیل اعتقادش به آزادی و برابری است. همواره گفتهایم، نه به دین اجباری، نه به حجاب اجباری و نه به حکومت اجباری و در مقابل، آری به جدایی دین و دولت، آری به آزادی پوشش و آری به جمهوری و دموکراسی.
اولین بار پس از اعمال حجاب اجباری توسط رژیم در اسفند ۱۳۵۷ یعنی کمتر از یک ماه بعد از به قدرت رسیدن خمینی، زنان مجاهد که خود روسری داشتند، در کنار سایر زنان بهاعتراض و تظاهرات علیه حجاب اجباری برخاستند. من خودم در این تظاهرات حضور داشتم.
مقاومت ما، از روز اول راه را برای ورود زنان به مبارزه هموار کرد و به نقش تعیینکننده، تغییردهنده و پیشتازانه آنها در تمام عرصههای مقاومت جامه عمل پوشاند. من معتقدم و بارها گفتهام که زن ایرانی، پیشتاز شکست دیکتاتوری مذهبی خواهد بود. آنچه امروز جهان بهروشنی در خیابانهای ایران میبیند، امتداد همین مبارزه طولانی، پررنج، خونبار و باشکوه است.
شورای ملی مقاومت که پارلمان در تبعید مقاومت است و از گرایشهای گوناگون سیاسی تشکیل شده، ۵۷درصد از اعضایش را زنان تشکیل میدهند. طبق برنامه شورای ملی مقاومت، پس از سرنگونی این رژیم، یک دولت موقت اداره امور را بهدست میگیرد که عمر آن حداکثر شش ماه خواهد بود.
در طول این مدت، مجلس مؤسسان و قانونگذاری ملی با یک انتخابات آزاد تشکیل میشود تا هم اداره امور کشور را به دست بگیرد و هم به تدوین قانون اساسی جمهوری جدید بپردازد.
دوستان عزیز!
سخنانم را با گرامیداشت خاطره محمدحسین نقدی نماینده شورای ملی مقاومت در ایتالیا، به پایان میبرم. او به دستور خامنهای و توسط تروریستهای اعزامی رژیم در رم بهشهادت رسید. مسئولان این جنایت مانند دیگر جنایتهای رژیم، همچنان بدون مجازات ماندهاند. امروز هزاران هزار جوان و نوجوان ایرانی در نبرد با استبداد حاکم راه او را ادامه میدهند و این انقلابی است با پیروزی محتوم.
از همه شما متشکرم.
برگرفته از سایت مریم رجوی