سخن روز
دهنوی،رئیس سازمان بورس رژیم گفت:«بورس درسال گذشته ۶۸۰هزار میلیارد تومان برای اقتصاد (نظام) تأمین مالی کرد؛ بازار (بورس) ابزار تأمین مالی دولت در سال گذشته بوده است» (کلاب هاوس ۲۷فروردین).
این اعترافی تکان دهنده است به غارت بزرگ مردم ایران که بعید است در تاریخ هم بتوان مثل و مانندی برای آن یافت. این اعتراف نشان میدهد یکی از علتهای «کوچک شدن آزار دهنده سفره مردم، رکورد ۱۰ساله شکاف طبقاتی، رشد وحشتناک قیمت مسکن» و «کاهش قدرت خرید مردم به یکسوم، مرغ ۲۴هزار تومانی» (روزنامهٔ حکومتی رسالت-۲۸فروردین) چیست!اعتراف دهنوی رژیم مهر تأیید دیگری است که بورس هم چیزی نیست جز یکی از ابزارهای غارت بیرحمانهٔ مردم و انباشت سرمایه در دست ۴درصدیهای حکومتی. همان که خامنهای که سر اصلی این اژدهای هفتسر فساد و غارت است، به مردم گفت: «در بورس سرمایهگذاری کنید» (آبان ۹۸) و روحانی هم پیاپی مردم را به سرمایهگذاری در بورس تشویق میکرد و میگفت: «مردم بدانند جای سرمایهگذاری بورس است» (۲۲مرداد۹۹)؛ اما پس از جذب سرمایههای مردمی که همهٔ دارایی خود را به امید حفظ آن در بورس گذاشتند، شاخص ساختگی بورس شروع به ریزش کرد و سرمایههای جذب شده به جیب مافیای حاکم سرازیر شد تا بهگفتهٔ دهنوی «بازار (بورس) ابزار تأمین مالی دولت در سال گذشته» باشد (۲۷فروردین). آنچه از این تاراج و دزدی بزرگ تاریخ بر جا ماند، چیزی نبود جز «مردمی که سرمایههای خود را (در بورس) از دست دادهاند و در یک برزخ انتظار، چیزی جز خشم برایشان حاصل نشده است» (روزنامهٔ حکومتی همدلی-۱۹بهمن۹۹).
خامنهای و روحانی در شرایطی که خفگی اقتصادی گریبان نظامشان را گرفته، برای تأمین هزینههای برنامههای ضد ملی هستهیی، موشکی و دستگاه سرکوب، همچنین تأمین مالی یک دوجین باندها و دستجات تروریستی و جنایتکار از حزبالشیطان لبنان تا حوثیهای یمن تا حشدالشعبی عراق و تا باند خونریز حاکم بر سوریه، از شیوهها و ترفندهای مختلف برای مکیدن سرمایههای کشور و مردم استفاده میکنند. شیوههایی مانند بورسبازی؛ چاپ اسکناس و «افزایش ۳۰درصدی سالانه پایه پول ملی» (رسالت-۲۸فروردین)؛ تا صادرات آنچه که از مردم ربودنی و صادر کردنی است، از دام زنده و مواد غذایی تا مصالح ساختمانی تا آب و گاز و برق بهکشورهای دیگر که باعث میشود «چارهٔ دیگری جز مصرف مازوت» برای نیروگاههای برق نداشته باشیم (زنگنه، وزیر نفت رژیم ۱۴دی۹۹) و حاصل آن از یکسو «آلودگی هوا» بر اثر «مازوتسوزی» است که در «افزایش مرگهای ناگهانی» مردم تأثیر مستقیم دارد (روزنامهٔ حکومتی جهان صنعت-۲۱دی۹۹)؛ و از سوی دیگر «از هم پاشیدن... شیرازهٔٔ اقتصاد ایران» (جهان صنعت-۲۸فروردین۱۴۰۰) و «عمیقتر شدن زخمهای اجتماعی یا تشکیل لایههای چندطبقه زیرزمین در حوزه اجتماعی» است (روزنامهٔ حکومتی آرمان-۲۸فروردین).
این غارتهای نجومی و ویرانکننده، شاید بتواند بهعنوان مْسکنی کوتاهمدت خفگی تمامعیار اقتصادی نظام را کمی تسکین دهد و به تأخیر بیندازد، اما به مصداق کباب خوردن از ران خود، پیامدهای مرگباری برای رژیم دارد؛ چرا که «ادامه این روند نگرانیهای جدیتری (برای نظام) ایجاد میکند» (آرمان-۲۸فروردین) و از این رو کارشناسان و روزنامههای رژیم پیاپی اعلام خطر میکنند که «این وضع خطرناکی است و باید چارهای اندیشید، و گرنه ممکن است راهحل (مردم) در جایی دیگر جستجو شود، جاهایی که ممکن است» برای نظام «از ناکجا آباد سر در آورد» (روزنامهٔ حکومتی شرق-۲۸فروردین)
آری، روزنامهٔ حکومتی روشنتر از این نمیتواند به قیام گرسنگان و غارتشدگان و مردم عاصی و جان بهلب رسیده اشاره کند.