سخن روز
تشتت و بحران در نظام ولایت فقیه اوج بیسابقهای گرفته و هر روز در حال اوجگیری بیشتر است. خامنهای، ۴ماه پیش این روزهای نظام را پیشبینی کرده و بهباندهای متخاصم و گرگهای هار نظام هشدار داده بود: «نباید همصدایی را از بین» ببرید چرا که نظام «تکهتکه» خواهد شد (۲۶ آذر۹۹).
اکنون که به گفتهٔ روحانی رژیم بهخاطر نمایش انتخابات ریاستجمهوری و مذاکرات وین در حساسترین شرایط خود بهسر میبرد، نه تنها نشانی از همصدایی در نظام نیست، بلکه شقه و شکاف به جایی رسیده که وزارتخارجهٔ رژیم مجبور است در مورد حملات سنگین باندی، بیانیه بدهد با عنوان «آنها (۵+۱) تا این حد متحد و ما اینگونه پراکنده!» (۳ اردیبهشت). اکنون هم انتشار سند صوتی ظریف مانند بنزین بر آتش جنگ گرگها، شعلههای این جدال سخت را هر چه بالاتر برده است.
حاصل این وضعیت آشفتگی بیسابقه در نظام است. روحانی روز ۹اردیبهشت در تلاشی عبث برای مهار بحران حسامالدین آشنا را برکنار میکند، کیهان خامنهای ضمن متهم کردن دولت روحانی به «زیر پا گذاشتن خطوط قرمز نظام» که «باعث بهوجود آمدن این همه خسارت شدهاند» به روحانی که از وزارت اطلاعات خواست سارق سند صوتی ظریف را پیدا کند (۸ اردیبهشت)، طعنه میزند: آنها در حالی «دنبال «دزد فایل صوتی» میگردند که دزد در میان خودشان است!» (۹ اردیبهشت).
روزنامهٔ متعلق به ولایتی، مشاور خامنهای هم طلبکاری میکند چرا «بهرغم ۴۲سال داشتن تمامی امکانات و پاکسازی وزارتخارجه، یکی مثل ظریف» که نمیداند چه بگوید و چه نگوید باید «بهترین دیپلماتش» باشد؟! (فرهیختگان-۹ اردیبهشت). پاسدار شریعتمداری گردانندهٔ کیهان خامنهای هم به صراحت روحانی، ظریف و دفتر ریاستجمهوری نظام را کسانی معرفی میکند که «میدانند دست به چه خیانتی زدهاند!» (۸ اردیبهشت).
از آن سو باند روحانی هم با حملات متقابل بر آتش جنگ گرگها میدمند. سخنگوی دولت روحانی باند رقیب را متهم به «توطئهٔ سرقت فایل» ظریف کرده و هشدار میدهد «نباید اجازه داد توطئهٔ سرقت فایل به توطئهٔ بازنمایی فایل مسروقه تکمیل شود» (ربیعی-۸ اردیبهشت)؛ ارگان دولت روحانی هم به باند رقیب هشدار میدهد «فضای تند ایجاد شده پس از» انتشار سند صوتی ظریف «دوقطبیها را در نظام تشدید کرده» و در این بحبوحهٔ مذاکرات وین «بهترین فرصت» را «برای گرفتن امتیاز توسط طرفهای خارجی یا میدان گرفتن آنها برای ضربه زدن به» نظام مهیا کرده است (۹ اردیبهشت).
این تلاطم و بحران در رژیم تصادفی نیست، محصول ساخت و بافت رژیمی است که از ۴۲سال پیش توسط باندهای مافیایی مختلف بنیانگذاری شده است. باندهایی که هر کدام در پی سهم بیشتر قدرت و غارت هستند. و وقتی این ساختار گرفتار مجموعهٔ بحرانهای مرگبار، بهویژه بحران اجتماعی و جامعهیی در آستانهٔ قیامی آتشین میشود، نهتنها نمیتواند آن را مهار کند، بلکه رعشه و کشاکش درونی هر روز اوج تازهیی میگیرد. همان واقعیتی که رهبر مقاومت، مسعود رجوی دربارهٔ آن گفت: «شکاف و شقه در حاکمیت آخوندی مهار کردنی نیست. این علامت احتضار و از لرزههای سرنگونی است» (۵ اردیبهشت۱۴۰۰).