بحران مسکن
آخوند روحانی در سخنرانیهایش مدعی است که اقتصاد ایران در دوران او رشد کرده و الآن ایران تحت حاکمیت آخوندها از اقتصاد بسیاری از کشورها جلوتر است و مدعی است که در پاندمی کرونا تنها اقتصادی که رشد کرده اقتصاد ایران است،
اما یک نمونهها از این بهاصطلاح پیشرفتها موضوع مسکن است که دروغ این آخوند شیاد را برملا میکند.مسکن موضوع سرپناه مردم است که یکی از اولین نیازهای آنها و یکی از اصلیترین وظایف حکومتها هم تأمین مسکن و ایجاد سهولت در صاحبخانه شدن شهروندان است.
اما این نیاز ضروری در جامعه ایران به یک معضل تبدیل شده است و تهیه مسکن برای آنها به امری غیرقابل حصول تبدیل شده است.
سایت وزارت علوم رژیم -پژوهشکده مطالعات راهبردی ۱۴مرداد ۹۹ در مورد بحران مسکن مینویسد:
«طبق گزارش بانک مرکزی در خرداد ماه ۹۹ متوسط قیمت هرمتر مربع مسکن در تهران به ۱۹میلیون تومان رسیده یعنی اینکه اگر یک بهطور متوسط یک آپارتمان ۷۵ تا ۸۰متری را بهعنوان نیاز یک خانوار تهرانی در نظر بگیریم این خانوار برای تهیه چنین مسکنی رقمی حدود ۱.۵میلیارد تومان باید بپردازد.
با مقایسه این رقم با متوسط درآمد یک خانوار تهرانی به عمق فاجعه پی میبریم.
اگر متوسط درآمد ماهیانه یک خانوار تهرانی را در حدود ۶میلیون تومان در نظر بگیریم یعنی معادل ۷۲میلیون تومان در سال این خانوار اگر هیچ مخارج دیگری نداشته باشد باید ۲۱سال پسانداز کند تا قدرت خرید یک مسکن منطبق بر نیاز متوسط را داشته باشد.
حال اگر ترکیب هزینههای خالص سالانه یک خانوار شهری را که توسط مرکز آمار ایران در سال۱۳۹۴ تهیه شده در نظر بگیریم و فرض را بر این بگذاریم این ترکیب ترکیب مناسبی برای یک زندگی معمولی است یعنی ۶۶.۳ درصد هزینههای خانوار به هزینههای غیر از مسکن اختصاص یابد آنگاه زمان انتظار خانه مورد نظر برای خرید مسکن بهطور تقریبی تا ۶۶سال افزایش مییابد. البته اگر در این ۶۳سال هیچ هزینه مسکنی نداشته باشد و به رایگان در جایی سکونت کند. این اعداد یعنی مسکن برای خانوارهای ایرانی نه یک هدف بسیار دوردست بلکه تبدیل به رویای دستنیافتنی شده است» (وزارت علوم -پژوهشکده مطالعات راهبردی ۱۴مرداد ۹۹).
ضروری است همین رقم مهندسی شده را با متوسط زمان خانهدار شدن در جهان مقایسه شود تا عمق فاجعه بیشتر مشخص شود.
«مدت زمان انتظار برای خرید خانه در دنیا ۵سال است. سؤال اینجا است که چه عاملی باعث شده است تا مدت زمان برای خرید خانه در ایران با کشورهای دیگر جهان با این همه فاصله همراه باشد واز استانداردهای جهانی دورتر باشیم». (خبرگزاری ایرنا ۷ فروردین۱۴۰۰).
آیا واقعاً ایران کشوری فقیر است، بگذریم که این آمار حتی با فقیرترین کشورها هم قابل مقایسه نیست. آیا این فاجعه بیمسکنی معلول تحریمها است؟
مطلقاً اینچنین نیست زیرا کارشناسان حکومتی آنرا بیتاثیر و یا کم اثرتر از آن میدانند که باعث چنین رشد سرسام آوری در قیمت مسکن گردد.
ایران در تولید نهادههای ساختمانی خودکفا است و بیشتر ساخت و سازها با تکیه برنهادهها، تجهیزات و مصالح ساختمانی تولید داخل است بنابراین تحریمهای به خودی خود هزینه مسکن را بالا نمیبرد.
از دوران احمدینژاد پروژهیی به نام مسکن مهر راه افتاد و از سال۱۳۸۹ سپاه به ساخت مسکن مهر وارد شد و پولهای مردم را گرفت اما اکنون یا خانه تحویل آنها نمیدهند و یا خانهیی را که تحویل میدهند ناقص است و مشکل آب و برق و فاضلاب دارد، و یا مثل مسکن مهر درکرمانشاه با یک زلزله فرو میریزد و هیچ مقاومتی ندارد.
البته مانند تمامی کارهای حکومتی دزدی از مردم رکن اساسی این پروژه است، خبرگزاری تسنیم در جنگ باندی به یکی از این نمونهها اعتراف کرد و در رابطه با مسکن مهر شهرستان دهلران در استان ایلام نوشت: «تعداد زیادی از واحدهای طرح مسکن مهر در استان ایلام از جمله در شهرستان دهلران با وجود سپری شدن بیش از یک دهه از کلنگزنی هنوز به متقاضیان واگذار نشده است. از سوی از سوی دیگر عدم رعایت استاندارد در واحدهای مسکن مهر منجر به خسارتهای بسیاری به صاحبان این واحدها بهویژه هنگام بروز حوادث طبیعی همچون زلزله شده است» (تسنیم ۷ اردیبهشت ۱۴۰۰).
این مجتمعها که در حاشیه شهرها ساخته شده فاقد امکاناتی نظیر آب، برق گاز، تلفن و حتی زیرساختهایی از قبیل فاضلاب هستند.
زلزله کرمانشاه نشان داد در این ساختمانها برای دزدی و چپاول از مواد اولیه نامناسب و نامرغوب استفاده شده که بهلحاظ ایمنی بسیار وضعیت اسفباری دارند.
تنها چیزی که در این پروژه بهخوبی پیش میرود قیمت آن است. در این رابطه سایت اقتصاد نیوز نوشت: «معاون مسکن و ساختمان وزارت راه و شهرسازی از تعیین قیمت مسکن ملی بر اساس هزینههای تمام شده ساخت خبر داده و گفته با توجه به افزایش هزینهها از جمله سیمان و فولاد در نهایت ۵تا ۱۰درصد تغییر در قیمت نهایی مسکن ملی ایجاد میشود». (اقتصاد نیوز ۲۶فروردین ۱۴۰۰).
بهراستی دلیل بیخانمانی بسیاری از مردم و دلیل آشفتگی وضعیت مردمی که در مسکن مهر نشستهاند چیست؟
بسیار روشن است مسکن مهر و هر پروژه دیگری بهعنوان پروژه عمرانی تنها وسیله کسب درآمد آخوندها و سرقت از اموال مردم ایران است.
روزنامه کیهان خامنهای ۲۹مرداد ۹۹ به بخشی از دزدیهای باندی در امر مسکن اعتراف کرد و نوشت: «مگر نه آنکه طبق آمار مجلس دولت هر ساله باید بیش از ۹۰۰هزار واحد مسکونی تحویل مردم بدهند پس این بودجهها و هزینهها دقیقاً صرف چه مواردی شده است. یک کارگر با حقوق پایه و مصوب سال۱۳۹۹ چگونه میتواند صاحب مسکن در تهران شود».
در زمینه بحران مسکن آخوند نبویان عضو مجلس ارتجاع در مصاحبه با تلویزیون حکومتی گفت: «من مورد دیگری برای شما مثال بزنم مسکن واقعاً مسکندار شدن که آرزو بود الآن اجاره مسکن این طور هست، ما اول که وارد مجلس شدیم معاون وزیر مسکن را آوردیم موارد مختلف گفتیم سالانه چند واحد باید مسکن تولید میکردید گفت ۹۰۰هزار واحد چند تا را تولید کردی ۳۰۰هزار، تا الآن ۸سال هست هشت ۶۰۰هزار تا کمتر چهار میلیون و ۸۰۰هزار واحد مسکونی را شما تولید نکردید خب وقتی شما مسکن تولید نمیکنید یک مسکن که تولید نشود یعنی کارخانه سیمان باید ۵۰درصد کار بکند کارخانه کاشی سازی نمیدانم تولید برق تولید یخچال یک خانه نزدیک به ۲۰۰ شغل ایجاد میشود آن وقت مسکن نمیسازیم این وضع بحران مسکن است» (تلویزیون شبکه افق ۲ اردیبهشت ۱۴۰۰).
مشخص است که مشکل مسکن مانند همه مشکلات مردم ایران یک مشکل اقتصادی و اجتماعی یا محصول سوءمدیریت نیست، بلکه معلول یک نظام سیاسی است که استمرار خود را مقدم بر هر چیز دیگری میداند.
بحران مسکن در حاکمیت آخوندی در شرایطی است که در همان ماههای اولیه غصب حق حاکمیت مردم ایران توسط خمینی در بهمن سال۱۳۵۷ خمینی ملعون ادعا کرد که حاکمیتش برای مردم مسکن میسازد.
اکنون پس از گذشت ۴۲سال از این ادعا برای خانوارهای فاقد مسکن سرپناهی ساخته نشد و بسیاری از آنها نیر که سرپناهی داشتند بهدلیل فقر مجبور به فروش خانههای خود و حاشیهنشینی شدند.
مردمی که بسیاری از آنها دیگر توان اجاره نشینی در شهرها را ندارند و به حاشیهنشینی روی، پشتبام خوابی و حتی مقبره خوابی روی آوردهاند، امری که ربط مستقیم با فساد و دزدی نهادینه شده در حاکمیت آخوندی و نهادهای وابسته به آن دارد.
بنابراین راهحل مسکن هم مانند هر بحران دیگری در این رژیم، در نفی حاکمیت فاسد و غارتگر ولایت فقیه خوابیده است که عامل و باعث همه این بحرانهاست. امر مبارکی که مردم و جوانان شورشی ایران طی چند سال اخیر نشان دادند که همان را هدف خیزشها و اعتراضات خود قرار دادهاند.