محکومیت تروریست ها در دادگاه آنتورپِ بلژیک
فریاد آی دزد، آی دزدِ اضداد مجاهدین!
۱ ـ آغاز ماجرا:
در تهران اسدالله اسدی دیپلمات تروریست نظام آخوندی یک بمب ویژه را در چمدان دستی اش جاسازی می کند. آنرا با خودش داخل هواپیمای مسافربری میبرد و از تهران به وین، مرکز اتریش و محل ماموریتش می آورد.
۲ ــ مظنون واقع شدن اسدالله اسدی:
در فرودگاه اتریش چمدان دستی اسدالله اسدی از زیر دستگاه کنترل رد می شود. ماموران عکس بمب را روی مانیتور می بینند به و جود چیزی غیر عادی در چمدان او آگاه می شوند. آنها فوری به مقام های مسؤل و بالاتر خبر می دهند و کسب تکلیف می کنند. پاسخ و دستور مقام های بالاتر:
" هیچ حرکتی که باعث هوشیاری اسدی بشود نکنید. بگذارید چمدان را مانند بارهای قبل،تحت پوشش عضو دیپلوماتیک بر دارد و برود!".
۳ ــ سفرِ بمب:
اسدالله اسدی چمدان را برمی دارد و با ماشین سفارت به محل ماموریتش می رود. اما از لحظه ی خروج از فرودگاه وین کلیه رفت و آمدها و تماس های شخصی و غیر شخصی او کنترل نامحسوس می شود. تلفن ها، ایمیل ها، صفحه های مجازی او در اینترنت و همچنین رفت و آمد های او به شهر ها و کشور های مختلف،با همکاری دستگاه های امنیتی اتریش و دیگر کشورهای اروپایی کنترل می شود. آنها می خواهند بدانند اسدی چه برنامه ای دارد و بمب را برای کجا و به چه منظوری از تهران به اروپا آورده است؟ آیا یک هسته ی تروریستی کوچک دارد یا شبکه گسترده ای در اروپا برای عملیات تروریستی و جاسوسی تاسیس شده است؟
۴ ـ هدف بمب گذاری:
در جریان تعقیب ها و کنترل ها، پلیس متوجه تماس های متعدد اسدالله اسد با سه پناهنده ی ایرانی ـــ امیر سعدونی، نسیمه نعامی و مهرداد عارفانی ــــ میشود که چند ویژگی مشترک دارند: هر سه مقیم بلژیک هستند، هر سه به هواداری از سازمان مجاهدین خلق معروفند و هر سه در آکسیون های مجاهدین به شدت فعالند! دستگاه های امنیتی اکنون به هدف بمب گذاری نزدیک شده اند. یا گمانشان در این باره به یقین، بسیار نزدیک شده است!
۵ ــ تشدید تماس ها:
در سال ۲۰۱۸ دستگاه های امنیتی اروپایی شاهد افزایش قابل توجه تماس های این چهار تن هستند. حالا برای آنها معلوم است که اسد الله اسدی در مرکز یک مثلث ترور قرار دارد که به احتمال زیاد باید علیه مجاهدین باشد. همزمان با آغاز کار تدارک برای گردهم آیی بزرگ هر ساله ی مجاهدین در پاریس، و با کنترل تماس های این چهار تن و به احتمال زیاد، تماس های اسدالله اسدی با ترتیب دهندگان اصلی برنامه در تهران، بطور کامل مشخص می شود که بمب اسدالله اسدی قرار است در هفده ژوئن و در گردهم آیی یکصد هزار نفری مقاومت در ویلپنت منفجر بشود با هدف هرچه گسترده تر کشتار بویژه در میان رهبران مقاومت و میهمانان بین المللی آنها و در صدر همگی شان،مریم رجوی!
۶ ــ برنامه واکنش رژیم آخوندی به انفجار:
وزارت اطلاعات رژیم در هماهنگی با وزارت امور خارجه و رئیس جمهور رژیم، در ایران و بیرون از ایران
باید روی این امر مانور بدهند که عمل تروریستی را سه نفر از نزدیکان و وابستگان به مجاهدین و در جریان تسویه حساب های داخلی، انجام داده اند. به زعم آنها قرار نیست سعدونی و نعامی و عارفانی در جریان این حادثه یا جان سالم در ببرند یا اگر زنده ماندند گیر نیفتند. در صورت موفقیت آمیز بودن ترور و راه افتادن حمام خون در ویلپنت، حسن روحانی در یک کنفرانس خبری در اتریش و ظریف در پاریس و وزارت اطلاعات و رادیو تلویزیون رژیم در تهران در بوق کهنه ی "مجاهدین خودشان خودشان را کشته اند"، می دمند .همزمان در چندتا از تلویزیون های فارسی زبان خارج کشوری که اغلب زنبورک خانه ی وزارت اطلاعات هستند، بریده مزدوران و مزدوران به صحنه می آیند و همین ساز را به شکل ها و زبان های مختلف روی آنتن های تلویزیونی می نوازند!
۷ ـ ترکیدن بادکنک طرح و بور شدن نظام آخوندی:
اکنون بویژه پلیس آلمان، بلژیک و لوکزامبورگ دایره ی نامریی دور این مثلث را بطور کامل و حد اکثری تنگ کرده اند. اکنون و نزدیک به نقطه ی صفر، پلیس وارد مرحله عملیات آشکار می شود و هر چهار تروریست را در جاهای مختلف دستگیر می کنند. آنها در وضعیتی به دام می افتند که هیچگونه امکان و فرصتی برای از بین بردن آلات جرم و یا پاک کردن رد و رابطه هایشان را ندارند. بمب، دفتر های یادداشت مخفی اسدالله اسدی، وسایل جاسوسی سه تن دیگر، حساب های بانکی و صورت حساب ها و نقشه ی عمل هر یک از آنها اکنون در اختیار پلیس است!
۸ ــ باقی ماجرا: از پی دستگیری تروریست ها و خنثا شدن طرح جنایتکارانه شان، آنچه را بطور علنی و شفاف رخ داده و منجر به صدور رای محکومیت تروریست ها در دادگاه آنتورپ شده است می دانیم. اما هنوز گفتنی های ناگفته فراوانند!