۱۳۹۹ بهمن ۱۵, چهارشنبه

بحران بودجه؛ آیینهٔ بن‌بستها

 

پس از ماه‌ها کشمکش میان دولت روحانی و مجلس ارتجاع بر سر لایحهٔ بودجهٔ ۱۴۰۰، روز ۱۴بهمن مجلس با ۱۴۸ رأی کلیات لایحه بودجه ۱۴۰۰ را رد کرد. در حالی که پیش از این آخوند روحانی برای مجلس خط و نشان کشیده بود که تنها «اگر شاکلهٔ بودجه بهم نخورد، با مجلس همکاری می‌کنیم» (۸بهمن)؛

و درست پیش از رأی‌گیری در مجلس ارتجاع بر سر کلیات بودجه، باز هم روحانی در جلسهٔ ستاد اقتصادی همین هشدار را تکرار کرد که: «تغییر در شاکلهٔ بودجه صدمات جدی در پی دارد!» (۱۴بهمن).

پس از رد کلیات لایحهٔ بودجه هم، نوبخت، معاون روحانی که در مجلس حضور داشت، گفت: «مگر گزارشهای به‌کلی سری و محرمانه را نمی‌خوانید؟ مگر از در‌آمدهای نفتی خبر ندارید؟!» وی آنگاه تلاش کرد پای قالیباف، رئیس مجلس را وسط بکشد و با یادآوری بدبختی‌ها و شرایط خفگی نظام او را در تنگنا قرار دهد و گفت: «قالیباف می‌داند درآمد چند صدهزار میلیاردی ما به چند دلار رسیده است!». اما قالیباف در پاسخ، قمپزهای روحانی را به رخ معاون او کشید که: «اگر می‌دانید که در صادرات نفت در شرایط حداقلی هستیم، پس چطور دولت ۲میلیون و ۳۰۰هزار بشکه نفت برای فروش پیش‌بینی کرده است؟!».

آنگاه سایر اعضای مجلس خامنه‌ای، باند روحانی را شلاق‌کش کردند که «لایحهٔ بودجهٔ دولت به‌هیچ عنوان قابل دفاع نبوده و نیست» (فراهانی)؛ و «لایحهٔ بودجهٔ دولت یک لایحهٔ سیاسی و غیرعملیاتی است» (آصفری)؛ و «برآورد غیردقیق، کسری بودجه و وابستگی زیاد به نفت ایرادات به لایحهٔ بودجه است» (قالیباف)؛ و «۹۸درصد نماینگان مجلس مخالف عملکرد روحانی هستند» و البته به‌خاطر شرایط نظام «طرح استیضاح و عزل روحانی به صلاح نیست، بنابراین مجبوریم بین بد و بدتر، بد را انتخاب کنیم و خلأها را پر کنیم!» (قاضی‌زادهٔ هاشمی-نایب‌رئیس مجلس ارتجاع).

کشاکش بر سر بودجه، آن هم در بستر جنگ انتخابات۱۴۰۰ به بحرانی در نظام تبدیل شده که پیاپی بر شدت جنگ گرگها می‌افزاید. چرا که هر چند «مجلس لایحهٔ بودجه را اصلاح کرد» اما بی‌شک «دولت روحانی با آن مخالفت خواهد کرد» (قالیباف-۱۴بهمن). و جالب این‌که رد لایحهٔ دستکاری شده توسط کمیسیون تلفیق به دولت نرسید و خود مجلس آن را رد کرد و تابش نمایندهٔ پیشین مجلس ارتجاع، آن را خودزنی مجلس توصیف کرد (تلگرام چندثانیه ـ ۱۴بهمن).

بحران بی‌راه‌حلی

لایحهٔ بودجه اکنون به یک بحران جدی درون نظام تبدیل شده، اما ریشهٔ این کشاکش و بحران بسا عمیق‌تر از موضوع بودجه است. ریشه به بحران بی‌راه‌حلی در نظام ولایت برمی‌گردد که باعث می‌شود هر موضوعی، عامل تنش و بحران بیشتر در نظام گردد.

بر اثر تحریم‌های خفه کننده و البته فساد نهادینه، «درآمد نفت از سفره» نظام «برچیده شده و کفگیر در‌آمدی دولت به‌ته دیگ خورده است» (روزنامهٔ حکومتی جهان صنعت-۱۴بهمن)؛ آن هم در «شرایط حساس کشور» (آصفری-۱۴بهمن) که باید باز هم «منتظر وقوع تورم‌های بی‌سابقه در سال‌های آتی باشیم» (روزنامهٔ حکومتی دنیای اقتصاد-۱۴بهمن).

برای خلاصی از این وضعیت خفگی، رژیم دو راه‌کار دارد:

راه اول: تن‌دادن به مذاکرهٔ زهر‌آلود برای رفع تحریم‌ها

ساز و کار این راه، بی‌چون و چرا وارد شدن به مذاکره با دولت جدید آمریکاست؛ که البته «آنچه که از سخنان صریح بایدن و اعضای تیم او آشکار است، این است که همگی بر القاء نظام به‌عنوان حامی تروریست، محدود کردن برنامه موشکی و منطقه‌یی و حفظ تحریم‌ها اتفاق‌نظر دارند» (کیهان-۱۲بهمن)؛ بنابراین روشن است خبری از برجام آغشته به مماشات و امتیازهای سال۲۰۱۵ نیست و همین باعث شد آب سردی بر سر بالاترین مقامات نظام ریخته شود و بگویند: «موضع دولت بایدن در قبال نظام ناامید کننده بود!» (قالیباف-۱۲بهمن). سرانجام این مسیر تن‌دادن به سرکشیدن جامهای زهر مرگبار بعدی و پذیرفتن برجام‌های دیگر است.

راه دوم، غارت ته مانده سفرهٔ محقر مردم

در این راه‌کار، آخوندهای حاکم برای تأمین کسری فاحش بودجه و تهیه پول برای هزینه‌های کلان تروریسم، تغذیهٔ نیروهای مزدورشان در منطقه و دستگاه سرکوب در داخل، و برای پر کردن بیشتر جیب‌های گشاد خود، باید هر چه بیشتر دست در جیب مردم کنند. آن هم مردمی که به‌خاطر ۴۲سال غارت وحشیانه، از شدت فقر و نداری حتی «مجبور به فروش قلب خود» هستند تا «بتوانند شاید سقفی برای زن و بچهٔ خود فراهم کنند» (خبرگزاری حکومتی دانشجو-۱۴بهمن).

اما این اقدام هم برای رژیم خطری بس جدی در پی دارد. خطر آتشفشان گرسنگان و به حرکت در آمدن «لشکر بیکاران» «در شرایطی که (دشمن) انتظار داشت در تابستان گرم امسال مردم به ستوه بیایند» (نوبخت-۱۴بهمن) و از این رو زنگ‌های هشدار را به‌صدا در آورده‌اند که «دوستان حواستان باشد ما دچار این بحرانها نشویم، اغتشاشات سال۷۲ دقیقاً از افزایش ارز شروع شد. از بودجه۹۸ بحران بنزین درآمد از بودجهٔ ۹۹ بحران بورس درآمد» (ایزدخواه-عضو مجلس ارتجاع-۱۴بهمن).

به این ترتیب رژیم آخوندی در بن‌بستی که هیچ برون‌رفتی برای آن متصور نیست، گرفتار آمده است. یا باید جامهای زهر را یکی پس از دیگری سر بکشد و پای برجام‌های ۲ و ۳ و... برود، که در این صورت به گفتهٔ خامنه‌ای، سرنوشتش «تنزل بی‌پایان» و چشم‌اندازش مرگ نظام است؛ یا رو به‌غارتگری بیشتر بیاورد که باید با آتش خشم خلقی کارد به استخوان رسیده و عاصی روبه‌رو شود. این بن‌بست و بحران بی‌راه‌حلی باعث شده تضادها درون خود نظام سرریز کند و باندهای مافیایی نظام به جان هم بیفتند و نتوانند یک خط و استراتژی مشخص را در پیش بگیرند. کشاکش و جدال بر سر لایحهٔ بودجهٔ ۱۴۰۰نیز یکی از برجسته‌ترین این موارد است که البته خودش عامل بحرانهای شدید بعدی خواهد شد و آنچه روز ۱۴بهمن شاهدش بودیم، تازه یک آغاز است. البته آغاز مرحله پایانی رژیم.