دیروز برای بدرقه عزیزی رفته بودیم که وداع با او کار آسانی نبود.
مرجان عزیز، دوست و خواهری صمیمی، همراه و همرزم آزادی، و یار و یاور روزهای سخت بود. زنی آزاده که صدای زیبایش پژواک شادیها و غمهای مردمش بود. او در زمانه ای که خمینی و ارتجاع حاکم دست به سرکوب گسترده و خونین علیه مردم زده بودند، به یاری مبارزان و مجاهدان میهنش شتافت و بهای آن را با دستگیری، زندان و شکنجه پرداخت.
ما زندانیان سیاسی سابق، افتخار همزنجیری و همراهی او را در سختترین شرایط زندان داشتیم و چقدر برایمان ارزشمند بود هنرمندی دوست داشتنی که خاطرات زیادی با صدای زیبایش در ترانه های خاطره انگیزش داشتیم، همزمان در پشت همان حصار سلولهای انفرادی و در بند و زنجیر نیز همراهمان بود. آن نغمه خوان زیبا روی و پاک سیرت که روزی می خواند:
اونی که می خواستی تو غبارا گم شد، مرغی شد و پشت حصارا گم شد...
البته رژیم تصور میکرد که با به بند کشیدن و تحقیر او، به سکوت و کرنش وادارش میکند اما این لاجوردی و دیگر شکنجه گران بودند که در مقابل شخصیت انسانی او منکوب شدند.
رژیم ضد زن و ضد هنر نمی دانست که مرجان، صدای بنفشه های اوین، سلولهای انفرادی، کودکان زندان، مقاومت در مقابل شکنجه ها، منادی رویش ناگزیز جوانه ها و نهایتآ صدای نسل افتخار خواهد شد.
او بعد از پیوستن به مجاهدین و جنش مقاومت برای آزادی در تبعید، در مجامع بین المللی همچون سازمان ملل، کنگره و سنای آمریکا... بعنوان یک هنرمند ملی و مسئول، دادخواه رنج و شکنج همزنجیران و یاران سربدارش شد که ما هم همراه و همدوش او در تمامی صحنه های سیاسی و دیپلماتیک برای روشنگری علیه فاشیسم مذهبی حاکم بر کشورمان بودیم.
مرجان عزیزمان، علیرغم محبوبیت بسیار در بین تمام اقشار مردم، حاضر به تجارت با هنر خود نشد، ساده زیست و تمام استعداد هنری و صدای زیبایش را برای انعکاس فریاد مردم مظلوم و رنج کشیده میهنش بکار برد، زیرا که به معنای واقعی ثروتمند و بی نیاز بود و ثروتش همانا عشق مردم به او و عشق او به میهنش بود. او برای پنج دهه سلبریتی محبوب مردم و دوستدارانش بود، یک سلبریتی مردمی و معترض و آزادیخواه!
مرجان عزیز رفتی و بی تو دل ما پر درده... اما مطمئنیم که تمام خوبیها، مهربانیها و خنده های زیبایت در طنین ترانه های دلنشینت با ما خواهد بود. نمیدانم تاریخ میهنمان زنی آزاده و هنرمند همچو تو نازنین را باز تکرار خواهد کرد یا نه، ولی بی شک در بطن مبارزات چندین نسل از مردم ایران، تو ای خوبترین، در قلب یاران و دوستدارانت جاودانه خواهی بود.
بی تردید روز آزادی میهن اسیر و فتح اوین، مردم ترانه های زیبایت را زمزمه خواهند کرد و ایران بدون زندان و شکنجه و اعدام را با شادی جشن خواهند گرفت. مرجان زیبا و مهربان، بدرود ای عزیز دلها...
مرجان عزیز، دوست و خواهری صمیمی، همراه و همرزم آزادی، و یار و یاور روزهای سخت بود. زنی آزاده که صدای زیبایش پژواک شادیها و غمهای مردمش بود. او در زمانه ای که خمینی و ارتجاع حاکم دست به سرکوب گسترده و خونین علیه مردم زده بودند، به یاری مبارزان و مجاهدان میهنش شتافت و بهای آن را با دستگیری، زندان و شکنجه پرداخت.
ما زندانیان سیاسی سابق، افتخار همزنجیری و همراهی او را در سختترین شرایط زندان داشتیم و چقدر برایمان ارزشمند بود هنرمندی دوست داشتنی که خاطرات زیادی با صدای زیبایش در ترانه های خاطره انگیزش داشتیم، همزمان در پشت همان حصار سلولهای انفرادی و در بند و زنجیر نیز همراهمان بود. آن نغمه خوان زیبا روی و پاک سیرت که روزی می خواند:
اونی که می خواستی تو غبارا گم شد، مرغی شد و پشت حصارا گم شد...
البته رژیم تصور میکرد که با به بند کشیدن و تحقیر او، به سکوت و کرنش وادارش میکند اما این لاجوردی و دیگر شکنجه گران بودند که در مقابل شخصیت انسانی او منکوب شدند.
رژیم ضد زن و ضد هنر نمی دانست که مرجان، صدای بنفشه های اوین، سلولهای انفرادی، کودکان زندان، مقاومت در مقابل شکنجه ها، منادی رویش ناگزیز جوانه ها و نهایتآ صدای نسل افتخار خواهد شد.
او بعد از پیوستن به مجاهدین و جنش مقاومت برای آزادی در تبعید، در مجامع بین المللی همچون سازمان ملل، کنگره و سنای آمریکا... بعنوان یک هنرمند ملی و مسئول، دادخواه رنج و شکنج همزنجیران و یاران سربدارش شد که ما هم همراه و همدوش او در تمامی صحنه های سیاسی و دیپلماتیک برای روشنگری علیه فاشیسم مذهبی حاکم بر کشورمان بودیم.
مرجان عزیزمان، علیرغم محبوبیت بسیار در بین تمام اقشار مردم، حاضر به تجارت با هنر خود نشد، ساده زیست و تمام استعداد هنری و صدای زیبایش را برای انعکاس فریاد مردم مظلوم و رنج کشیده میهنش بکار برد، زیرا که به معنای واقعی ثروتمند و بی نیاز بود و ثروتش همانا عشق مردم به او و عشق او به میهنش بود. او برای پنج دهه سلبریتی محبوب مردم و دوستدارانش بود، یک سلبریتی مردمی و معترض و آزادیخواه!
مرجان عزیز رفتی و بی تو دل ما پر درده... اما مطمئنیم که تمام خوبیها، مهربانیها و خنده های زیبایت در طنین ترانه های دلنشینت با ما خواهد بود. نمیدانم تاریخ میهنمان زنی آزاده و هنرمند همچو تو نازنین را باز تکرار خواهد کرد یا نه، ولی بی شک در بطن مبارزات چندین نسل از مردم ایران، تو ای خوبترین، در قلب یاران و دوستدارانت جاودانه خواهی بود.
بی تردید روز آزادی میهن اسیر و فتح اوین، مردم ترانه های زیبایت را زمزمه خواهند کرد و ایران بدون زندان و شکنجه و اعدام را با شادی جشن خواهند گرفت. مرجان زیبا و مهربان، بدرود ای عزیز دلها...