روزنامه آرمان(رژیم) ۱۳/۳/۹۹ : « نعمت احمدی حقوقدان و وکیل دادگستری - اولینبار پس از گذشت حدود 7 ماه از حوادث تلخ آبان 98 یکی از مقامات رسمی کشور از آمارهای مربوط به این حوادث سخن گفت و وعده داد بهزودی این آمارها به همراه جزئیات آن منتشر شود.
با این وجود نکتهای در سخنان وزیر کشور وجود داشت که بررسی آن نیاز به انتشار اطلاعات بیشتری دارد. وزیر کشور در سخنانش گفت «حدود 40 یا 45 نفر یعنی حدود 20درصد کشتهشدگان، افرادی بودند که با سلاحهایی کشته شدند که سلاح سازمانی نبود و آنها شهید شدند». باید دید مقصود از این سلاح غیرسازمانی چیست. با توجه به اینکه بر اساس قوانین موجود، حمل اسلحه در ایران ممنوع بوده و کسی حق نگهداری بدون مجوز سلاح گرم را ندارد، این سخنان احتمالا به این معناست که گروهی از مخالفان نظام جمهوری اسلامی در داخل مرزها مسلحند و امنیت مردم در خطر است؛ چراکه محدودیت و ممنوعیت در قوانین عادی ایران در این خصوص تنها افراد عادی جامعه را مورد اشاره قرار نمیدهد، بلکه قانونگذار قانونی را با عنوان قانون بهکارگیری سلاح توسط مامورین نیروهای مسلح در موارد ضروری در سال 73 به تصویب رساند و در این قانون سعی کرد به کارگیری و حمل سلاح را حتی برای ضابطین دستگاه قضا و مامورین امنیتی با محدودیتهایی روبهرو کند تا این افراد هم برای استفاده و حمل سلاح خود را ملتزم به رعایت قانون بدانند. با توجه به گفتههای رئیسجمهور مبنی بر وجود دوربینهای امنیتی در تمام سطح شهر، انتظار میرود نیروهای امنیتی کسانی را که در تجمعات بهصورت مسلح حضور داشتند و آغازگر مبارزهای مسلحانه با پلیس و دیگر ماموران حاضر در صحنه بودند، بازداشت کرده و امنیت را در کشور برقرار کنند. تصمیم ندارم گزارش وزیر کشور را زیر سوال ببرم اما این سوال مطرح است که این افراد مسلح که حدود 40 الی 45 نفر از شهروندانمان را به شهادت رساند، اکنون کجا هستند و اسلحههای آنها کجاست؟ باید این موارد بهطور شفاف برای جامعه مطرح شود که نگرانیهایی در این باره در میان افکار عمومی به وجود نیاید. ارائه آمار امری ضروری است. با این حال آنچه از خلال اظهارات دولتیها و غیردولتیها در مورد دو حادثه مهم چند ماه اخیر برمیآید، تنها ابراز بیاطلاعی، بعضا سکوت یا پاسکاری به نهاد یا سازمان دیگر است. مسالهای که باعث میشود که زمین اطلاعرسانی به کانالهای تلگرامی یا رسانههای خارجی واگذار شود. همچنین دستکم این شیوه اطلاعرسانی و پیگیری تنها منجر به از دست رفتن اعتماد عمومی خواهد شد. تاخیر در ارائه آمار باعث میشود که اعتماد جامعه رنگ ببازد. به هر روی جانباختگان حوادث آبانماه 98 خانوادهای داشتند که بهدست آوردن آمار قطعی کشتهشدگان برای دولت کار سختی نیست و برای جلب اعتماد مردم باید این مساله زودتر اعلام میشد
با این وجود نکتهای در سخنان وزیر کشور وجود داشت که بررسی آن نیاز به انتشار اطلاعات بیشتری دارد. وزیر کشور در سخنانش گفت «حدود 40 یا 45 نفر یعنی حدود 20درصد کشتهشدگان، افرادی بودند که با سلاحهایی کشته شدند که سلاح سازمانی نبود و آنها شهید شدند». باید دید مقصود از این سلاح غیرسازمانی چیست. با توجه به اینکه بر اساس قوانین موجود، حمل اسلحه در ایران ممنوع بوده و کسی حق نگهداری بدون مجوز سلاح گرم را ندارد، این سخنان احتمالا به این معناست که گروهی از مخالفان نظام جمهوری اسلامی در داخل مرزها مسلحند و امنیت مردم در خطر است؛ چراکه محدودیت و ممنوعیت در قوانین عادی ایران در این خصوص تنها افراد عادی جامعه را مورد اشاره قرار نمیدهد، بلکه قانونگذار قانونی را با عنوان قانون بهکارگیری سلاح توسط مامورین نیروهای مسلح در موارد ضروری در سال 73 به تصویب رساند و در این قانون سعی کرد به کارگیری و حمل سلاح را حتی برای ضابطین دستگاه قضا و مامورین امنیتی با محدودیتهایی روبهرو کند تا این افراد هم برای استفاده و حمل سلاح خود را ملتزم به رعایت قانون بدانند. با توجه به گفتههای رئیسجمهور مبنی بر وجود دوربینهای امنیتی در تمام سطح شهر، انتظار میرود نیروهای امنیتی کسانی را که در تجمعات بهصورت مسلح حضور داشتند و آغازگر مبارزهای مسلحانه با پلیس و دیگر ماموران حاضر در صحنه بودند، بازداشت کرده و امنیت را در کشور برقرار کنند. تصمیم ندارم گزارش وزیر کشور را زیر سوال ببرم اما این سوال مطرح است که این افراد مسلح که حدود 40 الی 45 نفر از شهروندانمان را به شهادت رساند، اکنون کجا هستند و اسلحههای آنها کجاست؟ باید این موارد بهطور شفاف برای جامعه مطرح شود که نگرانیهایی در این باره در میان افکار عمومی به وجود نیاید. ارائه آمار امری ضروری است. با این حال آنچه از خلال اظهارات دولتیها و غیردولتیها در مورد دو حادثه مهم چند ماه اخیر برمیآید، تنها ابراز بیاطلاعی، بعضا سکوت یا پاسکاری به نهاد یا سازمان دیگر است. مسالهای که باعث میشود که زمین اطلاعرسانی به کانالهای تلگرامی یا رسانههای خارجی واگذار شود. همچنین دستکم این شیوه اطلاعرسانی و پیگیری تنها منجر به از دست رفتن اعتماد عمومی خواهد شد. تاخیر در ارائه آمار باعث میشود که اعتماد جامعه رنگ ببازد. به هر روی جانباختگان حوادث آبانماه 98 خانوادهای داشتند که بهدست آوردن آمار قطعی کشتهشدگان برای دولت کار سختی نیست و برای جلب اعتماد مردم باید این مساله زودتر اعلام میشد