۱۳۹۹ خرداد ۱۸, یکشنبه

روحانی؛ «چاره‌ای نداریم»!

سخن روز
                                                     سخن روز
آخوند روحانی روز شنبه (۱۷خرداد) طی سخنانی در ستاد کرونا، ناگزیر از اعترافات مهمی شد نخست صراحتاً به‌شکست و بن‌بست رژیم در برخورد با کرونا اعتراف کرد؛ با این عبارت که «ما در این شرایط چاره‌ای نداریم یعنی هیچ راه دومی نداریم». این علاوه بر اعتراف به‌بن‌بست و این‌که رژیم قادر به‌گشودن راه به‌جلو نیست و اعتراف به‌این که وضع موجود، وضعیت خوبی نیست و رژیم از ناچاری به‌آن تن داده است.

این اعتراف را مقایسه کنید با ادعاهای وقیحانهٔ قبلی روحانی اما اکنون به‌ندرت از این ادعاها می‌کند و همان حرفهایی را که قبلاً خودش می‌گفت به‌مردم نسبت می‌دهد و می‌گوید این ویروس خیلی خطرناک است خیلی پیچیده است و مردم نباید آن را دست‌کم بگیرند و غافل شوند... اما در عین‌حال باز هم خط بازگشایی را ادامه می‌دهد، از راه‌اندازی دوباره طرح ترافیک تهران تا دستور به‌وزیر علوم و وزیر گردشگری که فعالیت‌های عادی خود را شروع کنند، تا بازگشایی مساجد، ادارات و باشگاههای ورزشی... این تناقض را خود روحانی این طور توضیح می‌دهد که «چاره‌یی نداریم. باید کارخانه‌ها فعال باشد، باید مغازه‌های ما باز باشد باید رفت و آمد در جامعه... ادامه پیدا کند».
درمانده از افشاگریهای مقاومت در مورد کرونا
آخوند روحانی، هم در سخنان روز شنبه و هم در اظهارات روزهای اخیر چند بار آه و ناله کرده که مردم به‌تبلیغات دشمنان و ضد انقلاب گوش نکنند. وی این بار با کلافگی اعتراف کرد که حتی رسانه‌های حکومتی نیز «حرفهای شب قبلی رسانه‌های معاند را شب بعد تکرار می‌کنند».

واقعیت این است که رژیم روی تبلیغات دجالگرانه خود و سانسور واقعیتها و وارونه جلوه دادن آنها حساب کرده بود که مردم را سر کار می‌فرستیم، هر قدر هم که مبتلا شدند، شدند؛ هر قدر هم که مردند، مردند، آن را مدیریت می‌کنیم. یعنی خبرهای آن را پنهان و سانسور می‌کنیم. ۱۰مورد و ۲۰مورد جانباخته را یکی اعلام می‌کنیم و بعد ادعا می‌کنیم بیماری را کنترل و مدیریت کرده‌ایم، دیگران باید بیایند از ما یاد بگیرند! اما این طرح و نقشهٔ شیطانی شکست خورد و روی سر خود رژیم خراب شد. زیرا با اعلام آمار مستمر مبتلایان و جان‌باختگان توسط مجاهدین و مقاومت ایران که هر روز به‌تفکیک استانها اعلام می‌شود، مردم و همه دنیا مطلع می‌شوند که کم و کیف کرونا در ایران تحت حاکمیت آخوندها از چه قرار است. رژیم ابتدا سعی می‌کرد آمار ارائه شده توسط مجاهدین را تکذیب کند، اما هر قدر بیشتر تلاش کرد بیشتر رسوا شد و تناقض آمار ساختگی خودش بیشتر برملا شد. تا آنجا که سخنگوی وزارت بهداشت رژیم مجبور شد در تلویزیون رژیم ظاهر شود و در برابر سؤال مجری تلویزیون که کسی این آمارها را قبول ندارد، قسم و آیه خورد که ما از جایی دستور نمی‌گیریم و با سر هم کردن اباطیل مسخره و ضد و نقیض‌گویی دست و پا می‌زند تا آمار مربوطه را رفع و رجوع کند.

روحانی از این شکست تبلیغاتی که سرآغاز شکستهای بعدی رژیم در رابطه با کروناست کلافه است. از این‌که حتی رسانه‌های خود رژیم هم به‌آمارها و اطلاعات منتشره از جانب مجاهدین و مقاومت ایران استناد می‌کنند. از این‌که در دنیا هم آمار و اطلاعات مجاهدین و مقاومت ایران مرجع و سند است، به‌خود می‌پیچد و با وحشت‌زدگی به‌مقام‌های خود رژیم هشدار می‌دهد: گفتن «پیک دوم درست شد، پیک ‌سوم درست شد» باعث «به هم ریختن جامعه» می‌شود.
درماندگی رژیم قاتلان در ارائهٔ آمار شهیدان قیام آبان
این قضیه عیناً در مورد شهیدان قیام آبان هم اتفاق افتاده است، رژیم در ارائهٔ آمار شهیدان، ۶ماه این دست و آن دست و امروز و فردا کرد. چرا که ارائه آمار ۱۵۰۰شهید توسط مقاومت ایران، راه رژیم را در مسکوت گذاشتن این جنایت یا انکار آن سد کرده است. به‌خصوص که مجاهدین اسامی و مشخصات ۷۶۵تن از شهیدان را اعلام کرده‌اند. نتیجه این‌که بعد از ۶ماه جان کندن‌، تازه وزیر کشور روحانی آمد تا با لکنت زبان و حقه‌بازی جواب سؤالات و ابهاماتی را که نه تنها عموم مردم، بلکه حتی مهره‌ها و رسانه‌های خود رژیم را هم در بر گرفته، بدهد و در این رابطه تلویحاً آمار قلابی ۲۰۰ تا ۲۵۰نفر را عنوان نمود و آخوند ذوالنوری از اعضای مجلس ارتجاع، رقم ۲۳۰نفر را اعلام کرد، اما خودش با ناشیگری علت را هم لو داد و گفت: «دشمنان در تلاشند آمارهای ۱۵۰۰ و تا ۱۰هزار را مبنای جوسازی در اجلاس حقوق‌بشر سازمان ملل در اواخر خرداد قرار دهند و لازم بود که توطئهٔ آنها خنثی شود».

به این ترتیب همین آمار قلابی را هم که رژیم اعلام کرده از ترس مطرح شدن و رسمیت یافتن آمار مجاهدین در سازمان ملل عنوان شده است.


اکنون روشن‌تر می‌توان علت عجز و کلافگی آخوند روحانی را دریافت. این واکنش در برابر دشمن برانداز و پر اعتباری است که از هر طرف راه را بر رژیم بسته و نقشه‌های رژیم را یکی پس از دیگری بر سر خودش خراب می‌کند.