شطرنج بود و نبود نظام ۲
سیرک جمعهبازار: آینهٔ نظام
نقش امامان جمعه نظام علاوه بر بازارگرمی برای مریدان ولایت فقیه و نگهداشتن این فضا در سراسر ایران، جلوداری اعلام و ابلاغ خط و سیاست نظام برای نیروهای عام خودی است.
بلندگوی نماز جمعه حکومتی را باید ارگان تلقین مسألهٔ روز حاکمیت ولایت فقیه به حامیانش و از طرفی بازتابی از اصلیترین موضوعات و دغدغههای مبتلابه درون نظام دانست. صورت مسألهٔ روز حکومت در دستور واحدی به کلیهٴ برگزار کنندگان نماز جمعه ابلاغ میشود که خارج از دستور تعیین شده، حرفی نزنند تا کر هماهنگ داشته باشند.
جمعهبازار: رکن تبلیغیِ زمینهساز خفقان
نماز جمعه برای نظام آخوندی بهمثابه بازوی تبلیغاتی سرکوب و ترویج خفقان برای قبضه کردن جامعه است. مثلاً در حوادث فاز سیاسی بین سالهای ۵۸تا اوایل ۶۰که فضای نیمهباز آزادی بیان بود، امامان گماشتهٔ دستگاه خمینی بیشترین نقش را در تهییج و راهاندازی دستهجات لمپن ـ چماقدار برای آتش زدن نشریات و سرکوب گروههای سیاسی داشتند. در بساط جنگ ضدمیهنی با عراق هم همینطور. در جریان اعدامها و قتلعامهای دهههای ۶۰و ۷۰نیز همینطور.
این بازارگرمی که در سالهای اولیهٔ پس از قیام ۵۷تلاش بسیاری برای رونق دادن آن صورت میگرفت، به مرور زمان که دست خمینی و آخوندها ـ حتی برای نیروهای خودشان ـ بیشتر رو شد، به سرعت رو به کسادی و افول گرایید. اکنون بخش عمدهٔ پا منبریهای نماز جمعهٔ حکومتی را ریزهخواران نظام که زندگیشان وابسته به عمر آن است، تشکیل میدهند.
نعرهٔ بلندتر:آدرس جامزهر
این روزها و در شرایط ملتهب کنونی نیز یکی از جاهایی که باید دغدغههای درون نظام را سراغ گرفت، نماز جمعه حکومتی است. از قضا بهدلیل خالی بودن گفتارهای نماز جمعهای از ادبیات دیپلماسی، نکات جالب توجه و رک و راستتری از واقعیت درون نظام بیرون میزند.
اکنون بازتاب شرایط پیچیده برای نظام آخوندی را در سخنرانی ۲۷اردیبهشت ۹۸چند نمایندهٔ حکومتی تحت عنوان امام جمعه، مرور میکنیم. ویژهگی این مرور این است که بهخوبی پیداست نظام آخوندی در چه بنبستی گیر کرده است. این بنبست را تلاش میکند با نعرهٔ بلند کشیدن علیه مذاکره بیان کند، در حالی که از جنگ وحشت دارد و آدرس جامزهر میدهد. ریشهٔ اصلی وحشتش هم از این است که پایگاهی میان مردم ندارد و سمت و سوی اصلی مردم هم انتظار سرنگونی ولایت فقیه در شرایط کنونی میباشد. امامان خامنهای طبق دستوری که گرفتهاند، تمام تلاششان این است که هراس داخلیهای نظام را بپوشانند. این کار را هم مثل همیشه با استفادهٔ مفرط و دجالگرانه از کلمهٔ «مردم» بیان میکنند.
این امامان حکومتی کاری هم ندارند که مردم ـ بهخصوص جوانان ـ از شش جهت در جریان اوضاع و احوالی که دارد رقم میخورد قرار دارند و اوضاع رژیم و سمت و سوی تحولات دستشان است و معرکهگیری نماز جمعه برایشان جز خندهٔ حضار و نشاط در صف جمع دوستان نیست!
موش بدو، آهو بدو!
ــ شاهبیت و لیدر و فرمانده کل امامان جماعت خامنهای و نماینده ویژهاش در مشهد، از حق نگذریم تکخال نماز جمعه این هفته(۲۷اردیبهشت ۹۸) بود. علمالهدی در یک قیاس انطباقیِ دقیق، هم نظام را پس از چهل سال، «موش» معرفی و توصیف نمود و هم کانون هراس لشکر موشها را معرفی کرد. در قیاس دومش هم آدرس دقیق داد که اصلاً هیچ هراسی در نظام نیست، جز فرار برای حفظ جان! با آنکه این شاهبیت و شاهکار مثل توپ در فضای مجازی ترکید ـ و شاید هم روی ترند جهانی برود ـ با این حال ملاحظه بفرمایید: «دیدید یک گربهای موشی را تعقیب میکند؟ این موش همینقدر که چشمش به گربه افتاد، میخکوب میشود. مهم این است که ما نترسیم... میگویند یک سگ تازی از یک آهو تعقیب میکرد؛ هر چی میدوید به این آهو نمیرسید. آهو برگشت به سگ تازی گفت: هر چقدرتو بدوی به من نمیرسی؛ بهخاطر اینکه تو میدوی یک شکار بگیری. تو دنبال شکار میدوی. من دنبال جانم میدوم. تو به من نمیرسی. آمریکا به ما نمیرسه».
دلزدگی مردم از نظام، کار کیست؟
ــ ابراز ناگزیر دغدغهٔ اصلی حکومت که مشکل اصلی در خود ایران و با مردم است. لطفالله دژکام امام جمعه شیراز: «مسؤلان و مدیران کشور هوشیار باشند آمریکا در این راستا تلاش میکند که بین مردم و حاکمیت فاصله بیفتد».
ــ فرافکنی دجالگرانه برای ایز گم کردن در اصلیترین موضوع زندگی مردم و غارت و چپاول حکومتی را تحتالشعاع حمله بیگانگان قرار دادن. واقعیت بیکاری و گرانی و اختلاس حکومتی را که مردم با گوشت و پوستشان حس میکنند، به آمریکا نسبت میدهند. از طرفی پس از چهل سال که مردم اکنون جبههای مقابل نظام شدهاند، گماشتهٔ خامنهای بهطور مضحک مدعی است که آمریکا میخواهد مردم را از نظام دلزده کند. دژکام امام جمعه شیراز: «آمریکا برای اینکه مردم را از حکومت اسلامی دل زده بکند، تمام تلاشش سر چی است؟ وضع اقتصادی مردم بد بشود تحریم میکند. نمیدانم چه فشارهای مختلفی ایجاد میکند و بعد فضاسازی جنگ روانی و رسانهیی که آقا دیگه نابود میشوید، فقر میآید».
اوضاع کنونی واقعی است یا خیالی و روانی؟
ــ امامان خامنهای بسیج شدهاند که واقعیت شرایط کنونی را روانی و خیالی جلوه دهند. انگار مردم نمیدانند که تحریم حکومت، واقعی است و نه خیالی و روانی. انگار مردم نمیدانند که سپاه واقعاً در لیست تروریستی است. انگار مردم نمیدانند ناوهای آمریکا به خیلج فارس آمدهاند. علی رفیعی امام جمعه فاریاب: «فشارهای اقتصادی مثل معافیت هشت کشوری که از ایران نفت میخریدند و تروریست خواندن سپاه و ورود ناو آمریکایی به خلیجفارس از عملیاتهای روانی است».
ــ یک نمونه از دجالگریهای مشابه خمینی قبل از پذیرش آتشبس: «عدهیی دنبال صلحاند. اینها غافلاند که صلح دفن اسلام است» و نیز شدت گرفتن تضادهای درونی و لاعلاجی در مواجه با شرایط فعلی. سیدابوالفضل حسینی امام جمعه بندرگز: «مطرح کردن شبح جنگ با ایجاد ارعاب و ایجاد هراس یک ابزار تو خالی برای هدف قرار دادن اراده مردم و فشار روی نظام برای رفتن پای میز مذاکره است؛...طی روزهای اخیر یک جریان خاص سیاسی در کشور، مردم را از سایه خیالی جنگ میترساند و آدرس مذاکره و سازش میدهد».
کفگیر ابتذال در ته دیگ نظام
ــ در حالی که مسؤلان نظام در ۴۰سال گذشته شیرهٔ جان و مال «محرومان و مظلومان» را کشیدهاند و حکومتیان وضعیت اقتصادی و معیشتی فعلی را بار آوردهاند، گویا این آخوند تازه از غار تاریخ به ایران رسیده است تا دستور «اصلاح نظام بانکی و بودجه کشور» را بدهد. اینجا هم شاهدیم که کفگیر «مردمسالاری» و «مردمگرایانه» مبتذل نظام به ته دیگ خورده است و تهدید اصلی رژیم، از قضا مردم گرسنه و بیخانمان و گرفتار طاعون بیکاری و گرانی هستند. احمد طیبی امام جمعه آستانهاشرفیه: «استکبار در تلاش است تا با ایجاد جنگ روانی و رسانهیی مردم را نسبت بهنظام بدبین کند. لذا از همه مسؤلان میخواهم برای توجه به محرومان و مظلومان و اصلاح نظام بانکی و بودجهای کشور تلاش کنند».
ــ این هم اوج فصاحت سیاسی، بلاغت راهبردی و نگرش استراتژیک یکی از امامان جمعه که لااقل نکرده توجیهات ستاد مرکزی نماز جمعه را درست ادا کند: مهدی پورمحمد امام جمعه ورزقان: «دولت ترامپ مرتباً جمهوری اسلامی را با ۱۲پیششرط به مذاکره دعوت میکند. یکی از شرطها کم شدن برد موشکهای جمهوری اسلامی است. آنها خواستار پایین آمدن دقت موشکها هستند».
آدرس مستقیمِ علت بحران ایران
ــ دادن آدرس بحرانی که رژیم آخوندها در ایران و منطقه ایجاد کرده است. اعتراف به مشکلات اصلی مردم ایران و دنیا با جنایتپروری، تجاوز، توسعهطلبی و نقض حقوق بشر. دست گذاشتن روی اصلیترین مسائلی که مردم ایران بر سر آنها مقابل نظام آخوندی جبهه بستهاند. حبیبالله شعبانی امام جمعه همدان: «اگر بخواهیم با غرب مذاکره کنیم باید در چهار مورد هستهای، موشکی، حقوقبشر و نفوذ منطقهیی صحبت کنیم. در مذاکره برد- برد آنها بردند و امتیازی به ایران نرسید.در مذاکره نفوذ منطقهیی هم دشمن میخواهد حزبالله و سایر یاران را از ما دور کند بنابراین این مانع نیز در برابر دشمن برداشته میشود تا بتوانند هر چه را میخواهند به دست آورند».
ــ اعتراف به جنگطلب بودن و بحرانآفرینی ذاتی نظام در حین جایگزین کردن دجالگرانهٔ «مردم» بهجای «نظام»! گویی این شرایط را «ملت» درست کردهاند و آمریکا هم میخواهد «ملت» ایران را پای میز مذاکره بکشاند.
ادبیات مبتذل و دجالگرانهٔ جلوه دادن مردم بهجای دولت و اسلام بهجای نظام را خمینی راه انداخت تا در یک توهین به شعور همگانی، هم کلیهٴ فعالیتهای ضدبشری و نقض مصادیق حقوقبشر را از جانب مردم ایران جلوه دهد و هم در حسابرسیهای داخلی و خارجی نسبت به جنایاتش، مردم ایران را سوژه و هدف معرفی کند. اینجا هم نعرهٔ بلند «نه» به مذاکره، هم رو به داخلیهای نظام است و هم سرپوش وحشت. ترابی امام جمعه رباط کریم: «چرا دشمن به فکر ترساندن ملت ایران است؟ آمریکا میخواهد دوباره ملت را به پای میز مذاکره ذلتبار بنشاند. هدف مذاکره است».
ویترینی از تسریع شکاف و بنبست
ــ نماز جمعه این هفتهٔ آخوندها ضمناً ویترینی از نمایش تضادها و شکاف عمیق درون نظام بر سر تعیینتکلیف شرایط پیچیدهٔ رو در روی آن هم بود. واقعیت این است توان تحلیل درست شرایط از دست نظام در رفته است. روحانی مدعی بود و هست که برجام سند نجات رژیم و خامنهای هم سخت پشت پیشرفت آن بود و از دولت متبوعش حمایت میکرد. با تحولات جدید، شکاف حاکمیت هر روز بر سر آن عمیقتر میشود و بحران تصمیمگیری از گوشه و کنار بیرون میزند. یکی از این نمایشگاههای بروز هر چه بیشتر تعمیق شکاف و تضادهای درونی و بکشبکشها، صحنههای نماز جمعه است:
محمدعلی قاضی دزفولی امام جمعه دزفول: «برخی خوشخیالهای داخلی میگویند "مذاکره چه عیبی دارد!؟ تا زمانی که آمریکا این است، مذاکره سم است».
علی مهدیزاده امام جمعه بافت: «عدهای که خیال ندارند از کشتی بهگلنشسته برجام پیاده شوند و سال گذشته ادعا میکردند برجام سایه جنگ را از کشور دور کرده است، حالا با کوبیدن بر طبل جنگ خیالی به ملت شریف ایران القاء کنند که از بین رفتن برجام مساوی با جنگ است و اینیکی از مهمترین شگردهای دشمن در این جنگ است».
و هنوز ایران به سوی سرنوشت
آنچه تاکنون بررسی شد، گواه واقعیتی است که در شروع قسمت اول این مقاله به آن اشاره شد: در اهمیت شرایطی که در ایران و پیرامون ایران شکل گرفته هیچ تردیدی نیست. نظام آخوندی غرق در بحران و محاصره از داخل و بیرون گشته است. بیشتر کشورهای منطقه خواستار تعیینتکلیف نظام آخوندی و تجاوزهای سالیانش هستند. آمریکا که یکی از طرفهای اصلی برجام بهمثابه امتیاز دادن کلان به آخوندها بود، اکنون کارش با این نظام به جایی رسیده که ناوگان و زیردریایی به خلیجفارس آورده است. مواضع سیاسی بهطور مستمر بر طبل تحول و دگرگونی میکوبند. سیاست پیرامون ایران گاهی طعم جنگ میدهد، گاهی طعم مذاکره و گاهی حس انتظار را دامن میزند.
تبلیغات نظام آخوندی میخواهد از یک طرف مردم را طرف حساب و قربانی این وضعیت جلوه دهد و از یک طرف تلاش بسیار میکند دست بالا برای مقابله نشان دهد؛ در حالی که واقعیت این است ظریف را در به در دنبال گدایی مذاکره به دور دنیا میچرخاند. درون حاکمیت دچار تلاطم شدید گشته و مدام بهسر و روی هم میزنند که چه بکنند و چه نکنند.
همهٔ شواهد گویای این واقعیت مهم هستند که اوضاع کنونی به هر طرف که میل کند و به سرانجام برسد، برآمد شرایط کنونی، تحولی ناگزیر و تعیینکننده در حاکمیت ایجاد خواهد کرد و بیتردید راه به تعیینتکلیف اوضاع به نفع مردم خواهد برد.
تلاشهای مذبوحانه تبلیغاتی در شطرنج بود و نبود نظام(۱)
سیرک جمعهبازار: آینهٔ نظام
نقش امامان جمعه نظام علاوه بر بازارگرمی برای مریدان ولایت فقیه و نگهداشتن این فضا در سراسر ایران، جلوداری اعلام و ابلاغ خط و سیاست نظام برای نیروهای عام خودی است.
بلندگوی نماز جمعه حکومتی را باید ارگان تلقین مسألهٔ روز حاکمیت ولایت فقیه به حامیانش و از طرفی بازتابی از اصلیترین موضوعات و دغدغههای مبتلابه درون نظام دانست. صورت مسألهٔ روز حکومت در دستور واحدی به کلیهٴ برگزار کنندگان نماز جمعه ابلاغ میشود که خارج از دستور تعیین شده، حرفی نزنند تا کر هماهنگ داشته باشند.
جمعهبازار: رکن تبلیغیِ زمینهساز خفقان
نماز جمعه برای نظام آخوندی بهمثابه بازوی تبلیغاتی سرکوب و ترویج خفقان برای قبضه کردن جامعه است. مثلاً در حوادث فاز سیاسی بین سالهای ۵۸تا اوایل ۶۰که فضای نیمهباز آزادی بیان بود، امامان گماشتهٔ دستگاه خمینی بیشترین نقش را در تهییج و راهاندازی دستهجات لمپن ـ چماقدار برای آتش زدن نشریات و سرکوب گروههای سیاسی داشتند. در بساط جنگ ضدمیهنی با عراق هم همینطور. در جریان اعدامها و قتلعامهای دهههای ۶۰و ۷۰نیز همینطور.
این بازارگرمی که در سالهای اولیهٔ پس از قیام ۵۷تلاش بسیاری برای رونق دادن آن صورت میگرفت، به مرور زمان که دست خمینی و آخوندها ـ حتی برای نیروهای خودشان ـ بیشتر رو شد، به سرعت رو به کسادی و افول گرایید. اکنون بخش عمدهٔ پا منبریهای نماز جمعهٔ حکومتی را ریزهخواران نظام که زندگیشان وابسته به عمر آن است، تشکیل میدهند.
نعرهٔ بلندتر:آدرس جامزهر
این روزها و در شرایط ملتهب کنونی نیز یکی از جاهایی که باید دغدغههای درون نظام را سراغ گرفت، نماز جمعه حکومتی است. از قضا بهدلیل خالی بودن گفتارهای نماز جمعهای از ادبیات دیپلماسی، نکات جالب توجه و رک و راستتری از واقعیت درون نظام بیرون میزند.
اکنون بازتاب شرایط پیچیده برای نظام آخوندی را در سخنرانی ۲۷اردیبهشت ۹۸چند نمایندهٔ حکومتی تحت عنوان امام جمعه، مرور میکنیم. ویژهگی این مرور این است که بهخوبی پیداست نظام آخوندی در چه بنبستی گیر کرده است. این بنبست را تلاش میکند با نعرهٔ بلند کشیدن علیه مذاکره بیان کند، در حالی که از جنگ وحشت دارد و آدرس جامزهر میدهد. ریشهٔ اصلی وحشتش هم از این است که پایگاهی میان مردم ندارد و سمت و سوی اصلی مردم هم انتظار سرنگونی ولایت فقیه در شرایط کنونی میباشد. امامان خامنهای طبق دستوری که گرفتهاند، تمام تلاششان این است که هراس داخلیهای نظام را بپوشانند. این کار را هم مثل همیشه با استفادهٔ مفرط و دجالگرانه از کلمهٔ «مردم» بیان میکنند.
این امامان حکومتی کاری هم ندارند که مردم ـ بهخصوص جوانان ـ از شش جهت در جریان اوضاع و احوالی که دارد رقم میخورد قرار دارند و اوضاع رژیم و سمت و سوی تحولات دستشان است و معرکهگیری نماز جمعه برایشان جز خندهٔ حضار و نشاط در صف جمع دوستان نیست!
موش بدو، آهو بدو!
ــ شاهبیت و لیدر و فرمانده کل امامان جماعت خامنهای و نماینده ویژهاش در مشهد، از حق نگذریم تکخال نماز جمعه این هفته(۲۷اردیبهشت ۹۸) بود. علمالهدی در یک قیاس انطباقیِ دقیق، هم نظام را پس از چهل سال، «موش» معرفی و توصیف نمود و هم کانون هراس لشکر موشها را معرفی کرد. در قیاس دومش هم آدرس دقیق داد که اصلاً هیچ هراسی در نظام نیست، جز فرار برای حفظ جان! با آنکه این شاهبیت و شاهکار مثل توپ در فضای مجازی ترکید ـ و شاید هم روی ترند جهانی برود ـ با این حال ملاحظه بفرمایید: «دیدید یک گربهای موشی را تعقیب میکند؟ این موش همینقدر که چشمش به گربه افتاد، میخکوب میشود. مهم این است که ما نترسیم... میگویند یک سگ تازی از یک آهو تعقیب میکرد؛ هر چی میدوید به این آهو نمیرسید. آهو برگشت به سگ تازی گفت: هر چقدرتو بدوی به من نمیرسی؛ بهخاطر اینکه تو میدوی یک شکار بگیری. تو دنبال شکار میدوی. من دنبال جانم میدوم. تو به من نمیرسی. آمریکا به ما نمیرسه».
دلزدگی مردم از نظام، کار کیست؟
ــ ابراز ناگزیر دغدغهٔ اصلی حکومت که مشکل اصلی در خود ایران و با مردم است. لطفالله دژکام امام جمعه شیراز: «مسؤلان و مدیران کشور هوشیار باشند آمریکا در این راستا تلاش میکند که بین مردم و حاکمیت فاصله بیفتد».
ــ فرافکنی دجالگرانه برای ایز گم کردن در اصلیترین موضوع زندگی مردم و غارت و چپاول حکومتی را تحتالشعاع حمله بیگانگان قرار دادن. واقعیت بیکاری و گرانی و اختلاس حکومتی را که مردم با گوشت و پوستشان حس میکنند، به آمریکا نسبت میدهند. از طرفی پس از چهل سال که مردم اکنون جبههای مقابل نظام شدهاند، گماشتهٔ خامنهای بهطور مضحک مدعی است که آمریکا میخواهد مردم را از نظام دلزده کند. دژکام امام جمعه شیراز: «آمریکا برای اینکه مردم را از حکومت اسلامی دل زده بکند، تمام تلاشش سر چی است؟ وضع اقتصادی مردم بد بشود تحریم میکند. نمیدانم چه فشارهای مختلفی ایجاد میکند و بعد فضاسازی جنگ روانی و رسانهیی که آقا دیگه نابود میشوید، فقر میآید».
اوضاع کنونی واقعی است یا خیالی و روانی؟
ــ امامان خامنهای بسیج شدهاند که واقعیت شرایط کنونی را روانی و خیالی جلوه دهند. انگار مردم نمیدانند که تحریم حکومت، واقعی است و نه خیالی و روانی. انگار مردم نمیدانند که سپاه واقعاً در لیست تروریستی است. انگار مردم نمیدانند ناوهای آمریکا به خیلج فارس آمدهاند. علی رفیعی امام جمعه فاریاب: «فشارهای اقتصادی مثل معافیت هشت کشوری که از ایران نفت میخریدند و تروریست خواندن سپاه و ورود ناو آمریکایی به خلیجفارس از عملیاتهای روانی است».
ــ یک نمونه از دجالگریهای مشابه خمینی قبل از پذیرش آتشبس: «عدهیی دنبال صلحاند. اینها غافلاند که صلح دفن اسلام است» و نیز شدت گرفتن تضادهای درونی و لاعلاجی در مواجه با شرایط فعلی. سیدابوالفضل حسینی امام جمعه بندرگز: «مطرح کردن شبح جنگ با ایجاد ارعاب و ایجاد هراس یک ابزار تو خالی برای هدف قرار دادن اراده مردم و فشار روی نظام برای رفتن پای میز مذاکره است؛...طی روزهای اخیر یک جریان خاص سیاسی در کشور، مردم را از سایه خیالی جنگ میترساند و آدرس مذاکره و سازش میدهد».
کفگیر ابتذال در ته دیگ نظام
ــ در حالی که مسؤلان نظام در ۴۰سال گذشته شیرهٔ جان و مال «محرومان و مظلومان» را کشیدهاند و حکومتیان وضعیت اقتصادی و معیشتی فعلی را بار آوردهاند، گویا این آخوند تازه از غار تاریخ به ایران رسیده است تا دستور «اصلاح نظام بانکی و بودجه کشور» را بدهد. اینجا هم شاهدیم که کفگیر «مردمسالاری» و «مردمگرایانه» مبتذل نظام به ته دیگ خورده است و تهدید اصلی رژیم، از قضا مردم گرسنه و بیخانمان و گرفتار طاعون بیکاری و گرانی هستند. احمد طیبی امام جمعه آستانهاشرفیه: «استکبار در تلاش است تا با ایجاد جنگ روانی و رسانهیی مردم را نسبت بهنظام بدبین کند. لذا از همه مسؤلان میخواهم برای توجه به محرومان و مظلومان و اصلاح نظام بانکی و بودجهای کشور تلاش کنند».
ــ این هم اوج فصاحت سیاسی، بلاغت راهبردی و نگرش استراتژیک یکی از امامان جمعه که لااقل نکرده توجیهات ستاد مرکزی نماز جمعه را درست ادا کند: مهدی پورمحمد امام جمعه ورزقان: «دولت ترامپ مرتباً جمهوری اسلامی را با ۱۲پیششرط به مذاکره دعوت میکند. یکی از شرطها کم شدن برد موشکهای جمهوری اسلامی است. آنها خواستار پایین آمدن دقت موشکها هستند».
آدرس مستقیمِ علت بحران ایران
ــ دادن آدرس بحرانی که رژیم آخوندها در ایران و منطقه ایجاد کرده است. اعتراف به مشکلات اصلی مردم ایران و دنیا با جنایتپروری، تجاوز، توسعهطلبی و نقض حقوق بشر. دست گذاشتن روی اصلیترین مسائلی که مردم ایران بر سر آنها مقابل نظام آخوندی جبهه بستهاند. حبیبالله شعبانی امام جمعه همدان: «اگر بخواهیم با غرب مذاکره کنیم باید در چهار مورد هستهای، موشکی، حقوقبشر و نفوذ منطقهیی صحبت کنیم. در مذاکره برد- برد آنها بردند و امتیازی به ایران نرسید.در مذاکره نفوذ منطقهیی هم دشمن میخواهد حزبالله و سایر یاران را از ما دور کند بنابراین این مانع نیز در برابر دشمن برداشته میشود تا بتوانند هر چه را میخواهند به دست آورند».
ــ اعتراف به جنگطلب بودن و بحرانآفرینی ذاتی نظام در حین جایگزین کردن دجالگرانهٔ «مردم» بهجای «نظام»! گویی این شرایط را «ملت» درست کردهاند و آمریکا هم میخواهد «ملت» ایران را پای میز مذاکره بکشاند.
ادبیات مبتذل و دجالگرانهٔ جلوه دادن مردم بهجای دولت و اسلام بهجای نظام را خمینی راه انداخت تا در یک توهین به شعور همگانی، هم کلیهٴ فعالیتهای ضدبشری و نقض مصادیق حقوقبشر را از جانب مردم ایران جلوه دهد و هم در حسابرسیهای داخلی و خارجی نسبت به جنایاتش، مردم ایران را سوژه و هدف معرفی کند. اینجا هم نعرهٔ بلند «نه» به مذاکره، هم رو به داخلیهای نظام است و هم سرپوش وحشت. ترابی امام جمعه رباط کریم: «چرا دشمن به فکر ترساندن ملت ایران است؟ آمریکا میخواهد دوباره ملت را به پای میز مذاکره ذلتبار بنشاند. هدف مذاکره است».
ویترینی از تسریع شکاف و بنبست
ــ نماز جمعه این هفتهٔ آخوندها ضمناً ویترینی از نمایش تضادها و شکاف عمیق درون نظام بر سر تعیینتکلیف شرایط پیچیدهٔ رو در روی آن هم بود. واقعیت این است توان تحلیل درست شرایط از دست نظام در رفته است. روحانی مدعی بود و هست که برجام سند نجات رژیم و خامنهای هم سخت پشت پیشرفت آن بود و از دولت متبوعش حمایت میکرد. با تحولات جدید، شکاف حاکمیت هر روز بر سر آن عمیقتر میشود و بحران تصمیمگیری از گوشه و کنار بیرون میزند. یکی از این نمایشگاههای بروز هر چه بیشتر تعمیق شکاف و تضادهای درونی و بکشبکشها، صحنههای نماز جمعه است:
محمدعلی قاضی دزفولی امام جمعه دزفول: «برخی خوشخیالهای داخلی میگویند "مذاکره چه عیبی دارد!؟ تا زمانی که آمریکا این است، مذاکره سم است».
علی مهدیزاده امام جمعه بافت: «عدهای که خیال ندارند از کشتی بهگلنشسته برجام پیاده شوند و سال گذشته ادعا میکردند برجام سایه جنگ را از کشور دور کرده است، حالا با کوبیدن بر طبل جنگ خیالی به ملت شریف ایران القاء کنند که از بین رفتن برجام مساوی با جنگ است و اینیکی از مهمترین شگردهای دشمن در این جنگ است».
و هنوز ایران به سوی سرنوشت
آنچه تاکنون بررسی شد، گواه واقعیتی است که در شروع قسمت اول این مقاله به آن اشاره شد: در اهمیت شرایطی که در ایران و پیرامون ایران شکل گرفته هیچ تردیدی نیست. نظام آخوندی غرق در بحران و محاصره از داخل و بیرون گشته است. بیشتر کشورهای منطقه خواستار تعیینتکلیف نظام آخوندی و تجاوزهای سالیانش هستند. آمریکا که یکی از طرفهای اصلی برجام بهمثابه امتیاز دادن کلان به آخوندها بود، اکنون کارش با این نظام به جایی رسیده که ناوگان و زیردریایی به خلیجفارس آورده است. مواضع سیاسی بهطور مستمر بر طبل تحول و دگرگونی میکوبند. سیاست پیرامون ایران گاهی طعم جنگ میدهد، گاهی طعم مذاکره و گاهی حس انتظار را دامن میزند.
تبلیغات نظام آخوندی میخواهد از یک طرف مردم را طرف حساب و قربانی این وضعیت جلوه دهد و از یک طرف تلاش بسیار میکند دست بالا برای مقابله نشان دهد؛ در حالی که واقعیت این است ظریف را در به در دنبال گدایی مذاکره به دور دنیا میچرخاند. درون حاکمیت دچار تلاطم شدید گشته و مدام بهسر و روی هم میزنند که چه بکنند و چه نکنند.
همهٔ شواهد گویای این واقعیت مهم هستند که اوضاع کنونی به هر طرف که میل کند و به سرانجام برسد، برآمد شرایط کنونی، تحولی ناگزیر و تعیینکننده در حاکمیت ایجاد خواهد کرد و بیتردید راه به تعیینتکلیف اوضاع به نفع مردم خواهد برد.
تلاشهای مذبوحانه تبلیغاتی در شطرنج بود و نبود نظام(۱)