۱۳۹۷ آبان ۲۰, یکشنبه

خامنه‌ای به کجا می‌رود؟ (گفتگو با محمدعلی توحیدی)


سؤال: هم‌زمان با تحریم‌های مالی و نفتی علیه رژیم، خامنه‌ای به یک اظهارات کلی مبنی بر این‌که قدرت آمریکا رو به افول است، اکتفا کرد. ولی اعلام رد لایحه سی. اف. تی توسط شورای نگهبان، نوعی جواب از طرف رژیم تلقی شد. از طرفی عناصر باند روحانی گفتند چون شورای نگهبان تاریخ را رعایت نکرده، دیگر مهلتش گذشته و لایحه تصویب است. این بحث در مجلس رژیم هم عنوان شد، ولی لاریجانی گفت که زمانبندی رعایت شده است.                                                                                                                                                                                                                                                                                                              محمدعلی توحیدی 




آقای توحیدی! اجازه بدهید قبل از طرح اولین سؤال، صحنه‌یی از مجلس و پاسخ لاریجانی را ببینیم.

تلویزیون رژیم، جلسه ۱۴آبان ۹۷مجلس، صادقی: «اخباری این روزها در خصوص موضع شورای نگهبان درباره سی. اف. تی مطرح شده؛ در واقع هنوز نظر شورای نگهبان به این کنوانسیون و به‌دست ما نرسیده است. ولی دیروز سخنگو توئیت کرده‌اند و گفته‌اند ما نظر را به مجلس دادیم. خواستم بدانم شما از این موضوع اطلاع دارید؟

لاریجانی: بله. ارسال کرده بودند. من هم برای کمیسیون ارسال کردم.

صادقی: در موعد مقرر بوده است؟ گفته بودند که ما هنوز جمعبندی نکردیم.

لاریجانی: بله، در موعد مقرر بود. دوتا ۱۰روز را معین کردند».

آقای توحیدی! لاریجانی خیلی واضح حرف باند روحانی را رد می‌کند؛ در صورتی که خودش در جلسة تصویب سی. اف. تی تلاش زیادی کرد که این لایحه تصویب بشود. این دو تغییر رویکرد به چه دلیلی است؟

محمدعلی توحیدی: در این‌جا صورت مسأله و تغییر رویکرد عطف به لاریجانی نیست. آن کس که صورت مسأله به آن برمی‌گردد و چیزی را عوض کرده، خود خامنه‌ای است. این هم بحثی بسیار جدی است؛ چون بر سر این ماجرا و آنچه که در مجلس گذشت، نامة‌ خامنه‌ای به لاریجانی را آوردند و صحنه را طوری ترتیب دادند که ۱۴۰نفر رأی دادند. معلوم بود که خامنه‌ای پخت و پز خودش را در شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت و آنچه که دست خودش است، دارد انجام می‌دهد.

اما خامنه‌ای این‌بار و در این‌جا رونمایی کرد. البته چون لاریجانی مهرهٔ میانی و باند میانی است و وسط این‌ها مانور می‌دهد، خود این یک شاخص است. به همین دلیل شکاف باقی نگذاشت و در واقع آنچه را که سیاست خامنه‌ای است، به این نماینده حالی کرد. یعنی چرخش در خامنه‌ای بود و دستش را رو کرد. این‌ها را هم مدتی سر دواند.

جالب است که افراد باند روحانی علم کردند که دیر شده است؛ ولی شورای نگهبان کدخدایی کرد و خیلی صریح گفت که ما بر وفق قانون عمل می‌کنیم و تأکید کرد‌ که مخالف شرع و قانون اساسی نباشد. ۲۲ابهام و ایراد هم گرفت و جواب رد را داد.

 سؤال: اگر این رویکرد، سیاست خامنه‌ای است، چرا خودش علمدار این مسأله نمی‌شود؟ حتی هنوز بحث تشخیص مصلحت هم مطرح است. آیا ممکن است که به سی. اف. تی برگردند؟

محمدعلی توحیدی: این حرف‌ها البته هست. از همان روزی که این موضوع مطرح شد، همان‌طور که در حرف‌های این نماینده دیدیم، بعد از این هم چند نماینده آمدند صحبت کردند و همان حرف‌های ظریف را تکرار کردند که دیگر اروپا و روسیه و چین هم با ما کار نمی‌کنند. مورد دیگری بود که گفتند جهانگیری و ظریف رفته‌اند در جلسة‌ شورای نگهبان تا ابهامات را رفع کردند. یکی از این‌ها گفت که شورای نگهبان گل به خودی زده است و این خیلی به ضرر ما است. می‌بینید که این حرف‌ها هست.

واقعیت این است که خیلی بعید است برگردند. همین امروز نماینده خامنه‌ای در نماز جمعه تهران می‌گفت که «شورای نگهبان توقعات ما را برآورده کرد. سی. اف. تی کاپیتولاسیون است». از همه جالب‌تر این بود که از فردای این ماجرا که خبر آن اعلام شد، نماینده خامنه‌ای در روزنامه کیهان یک سرمقاله نوشت که جملات خیلی روشن و صریحی دارد: «لایحهٔ الحاق به کنوانسیون مقابله با تأمین مالی تروریسم ـ سی. اف. تی ـ را شورای نگهبان خیلی هوشمندانه رد کرده است. با پذیرش این کنوانسیون، نظام بایستی بودجة سپاه پاسداران، نیروی قدس، وزارت اطلاع و وزارت دفاع را قطع و تمامی حسابهای بانکی آنها را مسدود کند. این اقدام، خودتحریمی است. علاوه بر آن باید نظارت بازرسان کنوانسیون انجام شود و اطمینان حاصل کنند. باید دید چه خوابی برای ما دیده‌اند که یک عده‌یی دنبال این هستند که این تصویب بشود؟ متن این لایحه آن‌قدر فاجعه‌بار است که نمایندگانی که به آن رأی داده بودند، می‌ترسند اسمشان اعلام بشود».

این حرفی است که بار تهدید دارد. نشان از این دارد که اگر اسامی اعلام شود، تا ته شقه و تهدید افراد می‌روند. بنابراین هم‌چنان که از قول نماینده خامنه‌ای خواندم، این‌ها اصلاً ظرفیت تن‌دادن به این لایحه را ندارند. فکر نمی‌کنم برگردند و خیلی بعید به‌نظر می‌رسد.

 سؤال: الآن برای رژیم اجباراتی وجود دارد. در گذشته هم دیدیم که خامنه‌ای مجبور شد به زهر اتمی و برجام تن بدهد. الآن هم مجبور است همین کار را بکند. به همین دلیل اجازه بدهید یک نمونه را با هم ببینیم که یادآوری بیانیه شورا در مرداد سال ۹۴است.

سیمای آزادی، ماده ۶بیانیه مرداد ۹۴شورای ملی مقاومت: «با توافقنامة موقت ژنو در روز ۳آذر ۹۲(۲۴نوامبر ۲۰۱۳) جدال‌های درونی حکومت باز هم تشدید شد. جواد ظریف در روز ۱۲آذر ۹۲در دانشگاه تهران به دفاع از توافق ژنو پرداخت. او به وفور به احمدی‌نژاد و از طریق او به خامنه‌ای طعنه زد و از کابوس هسته‌یی سخن گفت و بارها بیهودگیِ ساختن سلاح اتمی را خاطرنشان کرد؛ چیزی که در عین‌حال نشان می‌دهد ساختن سلاح اتمی، سیاست رژیم بوده است. ظریف گفت حتی تصور این‌که جمهوری اسلامی به‌دنبال تسلیحات هسته‌یی است، برای امنیت ما مضر است...غربی‌ها از چهار تانک و موشک ما نمی‌ترسند. آیا شما فکر کرده‌اید که آمریکا که با یک بمبش می‌تواند تمام سیستم‌های نظامی ما را از کار بیندازد، از سیستم نظامی ما می‌ترسد؟...ما همگی در یک کشتی بزرگ که آن را ایران می‌نامیم، نشسته‌ایم. همه با هم یا به سلامت پیش می‌رویم یا با هم به آسیب می‌رسیم. ما همه یا با هم پیروز می‌شویم یا با هم در این حوزه می‌بازیم... حرف‌های ظریف آن هم پس از توافق ژنو، به‌خوبی نشان می‌دهد که گردابی که خامنه‌ای ایجاد کرده، اکنون خود او را گام به گام در خود فرو می‌برد».

آقای توحیدی! ملاحظه می‌کنید که ظریف در سال ۹۲می‌گوید ما مجبوریم جرعهٔ زهر اتمی را بخوریم؛ که در نهایت هم به برجام منتهی شد. ظریف دربارهٔ اف. ای. تی. اف هم می‌گوید اگر امضا نکینم، دیگر حتی بانکهایمان با روسیه و چین هم نمی‌توانند کار کنند.

سؤال این است که پس رژیم چطور می‌تواند سی. اف. تی را رد کند؟ آیا بالاخره به این مسأله برنمی‌گردند؟

محمدعلی توحیدی: اگر از اجباراتی که شما می‌گوید، چیده شود، باید گفت که الآن اجبارات خیلی بیشتر از آن موقع هم هست. اصلاً پرتگاهی است که تمامیت رژیم در آن قرار گرفته است. ظریف هم با غرق شدن در دریا مقایسه کرد. قبلاً هم گفته بود که «اصلاً نظام تخلیة استراتژیک شده است. ما به ته خط رسیده‌ایم و تصور این‌که ما دنبال سلاح هسته‌یی هستیم هم امنیت ما را به خطر می‌اندازد». این حرف‌ها را هم از بابت امنیتی می‌گوید و نه از بابت اصول.

بنابراین الآن هم پرتگاه رژیم به مراتب شدیدتر است. در این‌جا سه نکته وجود دارد:

۱ـ یکی این‌که به نسبت آن موقع، ظرفیت رژیم خیلی پایین‌تر است. پرتگاه بدتر، یعنی ظرفیت کمتر برای مانورهای این‌چنینی.

۲ـ آن موقع رژیم روی فرصتهایی حساب می‌کرد؛ مثل اوباما. یعنی طرف حسابش آمریکا بود. حتی فرانسه و بقیه تعدیل می‌کردند که اوباما به رژیم امتیازات زیادی ندهد!

۳ـ الآن این‌ها تجربه‌ برجام را پشت سر گذاشته‌اند. الآن ظریف دادهای بلندتری می‌زند، ولی جواب‌هایی هم که می‌گیرد، خیلی تند است. جواب‌ها این است که با برجام چه کار کردید؟

بنابراین وقتی این‌ها را کنار هم بگذاریم، من فکر می‌کنم که رژیم نمی‌تواند این کار را بکند. یعنی پرتگاه شدیدتر است و ظرفیت خیلی کمتر که بتواند برگردد و این راه را برود.

سؤال: آیا با کش دادن این شرایط و یکی به نعل و یکی به میخ زدن و کارهایی که الآن دارند دنبال می‌کنند، می‌توانند برای این مسأله زمان بخرند؟

محمدعلی توحیدی: قطعاً تمام تلاش خامنه‌ای و رژیم این است که زمان بخرند. ولی بدبختی رژیم ولایت فقیه در این است که زمان به ضرر و زیانش است. چرا؟ برای این‌که بر اثر قیام و به کف خیابان کشیده شدن مطالبات مردم و به اعتراضات اجتماعی تبدیل شدن این مسائل و مزید بر این شکست در برجام، رژیم در وضعیتی قرار گرفته است که هر راه‌حلی را می‌رود، به زیانش عمل می‌کند و به نفی‌ خودش منجر می‌شود. از زمان نمی‌تواند استفاده کند. حتی تجربه برجام هم این را ثابت می‌کند.

اگر این روزها دقت کرده باشید، تحلیل‌گران رژیم می‌گویند ما آن فرصتهایی را که در دورهٔ اوباما داشتیم و برجام را شروع کردیم، همه را از دست دادیم و نتوانستیم استفاده کنیم. این را همه‌شان دارند می‌گویند. چون زمان به زیانشان است. الآن که زمان به‌طور مضاعف به زیانشان است.



سؤال: آنچه مهم است، این است که خامنه‌ای نمی‌تواند بدون سمت و سو حرکت کند. پس وسط این بحرانها، خامنه‌ای به کجا دارد می‌رود؟

محمدعلی توحیدی: خامنه‌ای در این ایام و چند هفتة اخیر، با نزدیک شدن تحریم‌های جامع، چند بار گفت که ما مشکل زیاد داریم، ولی بن‌بست نداریم! کلمة «بن‌بست» را به‌کار برد. واقعیت این است که رژیم با وضعیتی و شرایطی مواجه می‌باشد که بدتر از بن‌بست است. حالا چرا خامنه‌ای می‌گوید بن‌بست نداریم؟ خامنه‌ای این کلمه را در گردهمایی سرکرده‌های سپاه و بسیجی‌هایی که در استادیوم آزادی جمع کرده بودند، گفت. همیشه هم در سرفصل‌ها و در جنگ هم این کارها را می‌کردند. این‌بار هم آن نیروهای خلص رژیم را جمع کردند و حرف دلش را با آنها زد. حتی گفت که «من تا جان در بدن دارم، اجازه نمی‌دهم که یک عده‌یی در داخل خیانت کنند». منظورش هم سی. اف. تی و راه‌حل‌های این‌چنینی است. تأکید کرد نخواهم گذاشت چنین خیانتی اتفاق بیفتد. یعنی در واقع مسیر خودش را در جهت انقباض، روشن کرد. اسم این مسیر را می‌گذارد «بن‌بست نداریم»!

در ۱۳آبان دیدیم که چند پاسدار را به صحنه فرستاد؛ یکی در تهران که جفعری بود و داستان گروگان‌گیری را گفت و اعتراف کرد که در آن زمان خامنه‌ای پشت این کار بوده است. ادامه هم داد که ما اصلاً باید همین کارها را بکنیم. نفر بعد از جعفری هم پاسدار سلامی در جای دیگری گفت که ما سپاه بین‌الملل درست می‌کنیم! یکی دیگر هم پاسدار ضرغامی بود که گفت برجام که مال آقای روحانی بود، حالا خود آقای روحانی و ظریف عین حزب‌اللهی‌ها حرف می‌زنند.

همهٔ این‌ها نشان‌دهندهٔ سمت انقباض است. این یک‌طرف قضیه است. خامنه‌ای در این‌جا اما با یک ضعف عجیب و غریبی هم مواجه است. وضعیت این‌طوری است که در حین این‌که این را می‌گوید، ولی انگار مثل کنه به برجام اروپایی چسبیده است تا معامله‌یی جور کند و پول به‌دستش برسد. مسألهٔ اصلی‌اش هم رسیدن پول نقد است. می‌خواهد این را با اروپا حل کند. البته هر روز هم می‌گویند ساز و کارش کار نمی‌کند و هیچ کشوری هم حاضر نیست این را بپذیرد.

روزنامهٔ لوموند اخیراً یک مقاله نوشته بود که اروپا در مورد خروج از برجام خیلی با ترامپ مخالف است؛ ولی این‌که می‌گویند باید دست رژیم در منطقه کوتاه بشود، همان چیزی است که تروئیکا اروپا هم می‌گوید.

بنابراین خامنه‌ای با این مشکلات مواجه است. یک مسیر انقباضی در برابرش است. این علائمی که از خودش نشان می‌دهد، معنای همان حرفی است که خودشان می‌گویند «از ترس مرگ نباید خودکشی کنیم».

حالا این وضعیت در چه شرایطی است؟ در شرایط جامعه‌یی که در قیام است. در این‌جا است که تحلیل‌های پایه‌یی محک می‌خورد. انگشت گذاشتن بر مرکز تحولات است. از روز اول هم که رژیم ولایت فقیه بر سر کار بوده، من فکر می‌کنم مقاومت ایران و مجاهدین در این زمینه، یعنی در سمت و سوی انقباضی ولایت فقیه، در بزنگاهها تأکید کرده‌اند. در حالی که خیلی‌ها به‌خصوص برای مسیر سازش و مماشات و کنار آمدن با رژیم، سعی کردند این واقعیت را نبینند. این‌جا صحنه‌ای است که خیلی تحلیل‌ها و واقعیتها به‌طور روشن محک می‌خورد. آنچه که می‌بینیم، همین است. این هم از منتهای ماهیت ضدتاریخی و مرحله و موقعیت سرنگونی رژیم ناشی می‌شود. این واقعیت را باید با چشم باز دید و به جامعه هم منتقل کرد. در راستای چشم و دل بستن به اجزای این رژیم، نباید خاک به روی واقعیتها پاشید. هر کسی این واقعیت را بپوشاند، خاک به چشم مردم می‌پاشد. حداقلش هم این است که درد مردم و درد میهن و جامعه‌ ما را ندارد.