سخن روز
امسال نمایش و راهپیمایی ۱۳آبان مصادف شده بود با آغاز دور جدید تحریمهای آمریکا. این نمایش را خود خامنهای یک روز جلوتر و در سخنرانیاش برای گروهی از دانشآموزان بسیجی رژیم شروع کرد.
غیر از نمایشهای رسمی تلویزیون که با تصاویر حسابشده تلاش میکرد القاء کند جمعیت زیادی را به خیابانها آورده ولی تصاویری که از طریق اینترنت و شبکههای اجتماعی منتشر شده همه گویای کسادی و ورشکستگی رژیم در تدارک این نمایش بود. نمایشی که دانشآموزان و دانشجویان را با زور به صحنه کشانده بود و تمامی اینها البته در حالی است که کیهان خامنهای از مدتها قبل تبلیغ میکرد که این روز، روز نمایش وحدت مردم و نظام در برابر بهقول خودش «استکبار جهانی» است.
این ادعاها همه در حالی است که رژیم حتی در قطعنامهیی به اسم دانشآموزان مجبور شده بود «استکبار» را ول کرده و برای مسولان روضه وحدت بخواند! همین روضه را هم لاریجانی در انتهای صحبتهای امروز در مجلس ارتجاع به نوعی دیگر خواند و به سران باندها هشدار داد.
این شکافها در حالی بیرون میزند که رژیم تقلا میکند مسیر به بنبست رسیده مماشات را دوباره احیاء کند. بهترین وسیله هم برای این کار این است که با ترتیب دادن این نوع نمایشهای ارزان و کمخرج مدعی گردد که مردم با نظام هستند. در حالی که مردم شعار میدهند: «دشمن ما همین جاست!» بنابراین، آنچه در ۱۳آبان روی صحنه آمد یک نمایش کامل ورشکستگی بود که بهجای خوراکرساندن به رژیم، به دنیا نشان داد که رژیم تا کجا در بنبست و ورشکستگی است و در چه وضعیت فلاکتباری بهسر میبرد.
رجزخوانیهای متناقض سرپاسدارهای نظام
در این مراسم شاهد بودیم که پاسدار جعفری و پاسدار سلامی برای آمریکا رجزخواندند. علمالهدی هم پیشاپیش گفته بود کشتی میگیریم! و احمد خاتمی هم گفت آمریکا رو به زوال است. یعنی به نوعی سخنگویان نظام بهگونهیی حرف زدند که گویی این رژیم است که در اوج اقتدار و توانایی است و بقیه جهان در حال شکست و اضمحلال!
اینکه چنین چهرههایی بیایند و از پشت تریبون، آمریکا و قدرتهای جهانی را سرنگون کنند و خود را بزرگترین قدرت منطقه معرفی کنند البته پدیده جدیدی نیست. آخوندها پیش از این، ادعاهای بیشتر از این هم کردهاند!
همین پاسدار جعفری هنگامی که قرار بود قانون کاتسا در کنگره آمریکا به تصویب برسد تهدید کرد و گفت: «اگر این قانون تصویب شود، آمریکاییها در این منطقه از جهان باید تا ۲هزار کیلومتری از نظام فاصله بگیرند! بعد کوتاه آمد و گفت از ۱۰۰۰کیلومتری نظام نزدیکتر نشوند! قانون کاتسا تصویب شد و امضا شد و صدایی هم از نظام در نیامد! همین پاسدار سلامی که گوبلز نظام در «تبلیغات بسیجینشان» است روز ۶بهمن ۹۶ در نمایش جمعهٔ مشهد برای حفظ روحیه نیروهای نظام که از تنگتر شدن حلقه تحریمها بر گردن رژیم میترسیدند به صحنه آمد و گفت: «مردم تو را خدا آرام باشید. هیچ اتفاقی نمیافتد»!
ترس و تناقض در سخنان خامنهای
تمام مقامات و مهرههای رژیم بسیاری از این تناقضگوییها دارند که فرصت نیست به تمامی آنها اشاره گردد. ولی بزرگترین تناقضگویی متعلق به خود علی خامنهای بود که روز شنبه ۱۲آبان ۹۷ در جمع دانشآموزان و دانشجویان بسیجی به زبان آمد و از یک طرف گفت این تحریمها چیزی نیست ما ۴۰سال است تحریم هستیم و این تحریمها از اول بودهاند. اما بلافاصله اضافه کرد و گفت بزرگترین دغدغهام این است که اقتصاد وابسته به نفت است»!
ملاحظه میشود که شخص اول نظام که علیالقاعده باید بیشتر از هر عنصر دیگری در این نظام، بیشترین آرامش را داشته و کنترل سخنانش را داشته باشد، گوئیا اصلاً حواسش نیست که دارد تناقض میگوید!
خب اگه تحریمها اثر ندارند، پس نفت هم که موضوع اصلی تحریمها است چرا بزرگترین دغدغهات است؟
روشن است اگر نفت تحریم گردد، یعنی رژیم در بنبست کامل خواهد بود و همین بنبست است که خامنهای را به پریشانگویی واداشته است!
بازی نهادهای نظام با لوایح پولشویی
روز یکشنبه ۱۳آبان ۹۷ همزمان از جلسه مجلس آخوندی خبر رسید که شورای نگهبان CFT را رد کرده است.
روشن است که این رد نقطه پایان بحرانی به نام اف.ای.تی.اف در رژیم آخوندی نیست. چرا که اگر رژیم توان پایاندادن به این بحران را داشت همان ۳۰خرداد ۹۷ که خامنهای مجلسیها را جمع کرد، همانجا میگفت اف.ای.تی.اف تمام است! و فرضا مجلس هم وارد نشود! و مسأله را ختم میکرد. در حالیکه همگان بهیاد دارند که خامنهای توپ را در زمین مجلس انداخت که قیمت تصویب شدن و رد شدن این لوایح را خودش ندهد. و همین باعث کشمکش در درون رژیم شد که این کشمکش تا امروز ادامه دارد. مجلس یک چیزی تصویب کرد و آن را به شورای نگهبان حواله داد تا شورای نگهبان آن را رد کرده و دوباره به مجلس برگرداند، مجلس نکات شورای نگهبان را وارد کرد و دوباره آن را به شورای نگهبان برگرداند. شورای نگهبان هم گفت من نکتهیی ندارم اگر مجمع تشخیص تصویب کند، کار تمام است.
از این نقطه دعوا شروع شد. آنهایی که طرفدار تصویب بودند گفتند نیازی نیست به مجمع تشخیص مصلحت نظام برود چرا که اگر مجلس و شورای نگهبان اختلاف داشتند، آن لایحه باید به مجمع تشخیص میرفت، ما که نکات شورای نگهبان را وارد کردیم چرا به مجمع برود؟ لاریجانی هم دور از چشم مجلس، لایحه را فرستاد برای هیات نظارت مجمع و همین کار، دوباره آتش جنگ باندها را برافروختهتر کرد. خلاصه آن که هنوز مجمع نظر نداده، دوباره شورای نگهبان روز ۱۳آبان آمد حرف جدید زد. این البته خودش بهترین نشانه بنبست نظام است چرا که اگر بنبستی نبود بلافاصله خامنهای وارد میشد و این دعوای درون نظام را نقطه پایان میگذاشت و میگفت که وارد این لایحه نشوید! «بنبست» نظام اجازه چنین تعیینتکلیفی را به خامنهای نمیدهد. احتیاج به نمایشاتی مثل ۱۳آبان هم برای سرپوش گذاشتن بر این بنبست است.