سخن روز ـ ضرب شدن بحرانها در هم
شمار بحرانهای گریبانگیر رژیم روزبهروز بیشتر میشود. بحرانهایی که در فرهنگ رژیم گاه به چالش و «ابرچالش» از آنها یاد میشود. سردمداران رژیم مثلاً جهانگیری، لاریجانی یا رحمانی فضلی تا ۳۰ابر چالش هم شمردهاند که منظور از ابر چالش بحرانهای بزرگ است. اما میتوان شماری از مهمترین بحرانهایی را که در همین هفته فعال بودهاند به شرح زیر بر شمارد.
منظومه بحرانهای اقتصادی
بحران اقتصادی. بحرانی که خودش مرکب از چندین بحران دیگر است مانند:
بحران بیکاری که اکنون دیگر سردمداران خود رژیم به ۸میلیون بیکار در کشور اذعان میکنند و برخی اقتصاددانان این آمار را بیش از ۱۵میلیون نفر میدانند.
بحران نقدینگی که ناشی از چاپ بدون پشتوانه است و به گفته منابع رژیم روزانه هزار میلیادر تومان به حجم نقدینگی اضافه میشود که میزان نقدینگی در حال حاضر از ۱۶۰۰هزار میلیارد تومان فراتر رفته و این حجم از نقدینگی مثل موج حاصل از سونامی به هر جا برخورد کند، ویرانی به بار میآورد.
بحران رکود که با تعطیل زنجیروار روزانه کارخانهها و کارگاهها دیگر میرود که چیزی به نام تولید داخلی و صنعت داخلی موضوعیت خود را از دست بدهد.
اختلاف فاحش طبقاتی که در تمام دنیا بیمانند است و به نوشته منابع رژیم از جمله سایت مشرق از باند خامنهای ۷۵درصد سپرده بانکی در دست ۷درصد از افراد است و در مقابل از میان رفتن طبقه متوسط در ایران و فرو ریختن آنها به زیر خط فقر و وجود بیش از ۳۰میلیون نفر فقیر مطلق که قادر به تأمین حداقلهای زندگی خود نیستد و تازه همه اینها در آینده نزدیک بسا شدیدتر هم خواهد شد کما اینکه روز پنجشنبه ۲۲شهریور ۹۷ رئیس اتاق بازرگانی تهران گفته است: «اگر وضعیت اقتصادی به این شکل پیش رود، تا سه ماه آینده قحطی را در بازار خواهیم داشت»!
این فرد از رسوب ۱۳۹هزار کانتینر در بنادر یاد کرده است، وی تکرار کرد: «اگر وضعیت اقتصادی به این شکل پیش رود، تا سه ماه آینده قحطی را در بازار خواهیم داشت»
منظومه بحرانهای اجتماعی
به این بحرانها بایستی بحرانهای اجتماعی را هم اضافه کرد از قبیل:
بحران آب
بحران زیست محیطی
بحران اعتیاد و گسترش انواع مفاسد ناشی از فقر
بیماریهای ناشی از سوءتغذیه و...
سردمداران رژیم تنها در زمینه اجتماعی از دهها ابر چالش نام میبرند. طبعاً این بحرانها خود را در شرایط انفجاری جامعه و عبور تودههای وسیع مردم از آستانه تحمل نشان میدهد و به درون رژیم میریزد.
بحران ضربدر بحران =؟!
پرسشی که اینک مطرح است این است که: همین ابرچالشها از سالهای قبل هم وجود داشته و نتایج آنها هم همیشه به درون رژیم سرریز میکرده است، آیا در این مورد ما با کیفیت جدیدی مواجه هستیم؟
پاسخ این است که بحرانهای درونی رژیم وارد مدار تازهیی شدهاند. قبلاً تا زمان انتخابات قبلی رژیم و حتی تا سال گذشته اساساً بحرانها ناشی از جنگ بر سر قدرت و چپاول بود. اکنون آن «جنگ قدرت» کماکان به جای خود هست اما جنگ بر سر حفظ نظام و بود و نبود نظام هم به آن ضریب زده و آن را وارد مدار تازهیی کرده است.
مثلاً تاجزاده از مهرههای باند موسوم به اصلاحطلب که زمانی معاون وزیر کشور رژیم بود، دو روز پیش آن چنان که در رسانههای حکومتی منعکس شد، گفته است: «الان ۸۰درصد مردم از وضع موجود ناراضی هستند. اگر این درصد به ۹۰درصد افزایش پیدا کند و اذهان عمومی تحریک شود، ممکن است خدای ناکرده وارد چرخه شومی شویم که خروج از آن بسیار پر هزینه خواهد بود». خوب این نشان میدهد که در حال حاضر موضوع اصلی جنگ درونی و بحران درونی رژیم بر سر چیست.
علت ارتقای کیفی بحرانها
دو عامل مشخص و عمده را میتوان بهعنوان علت تشدید کیفی بحرانهای رژیم ذکر کرد:
اول: شرایط انفجاری جامعه که بعد از قیام دی ۹۶ همه معادلات را تغییر داده و جامعه ایران را وارد دوران تازهیی کرده است. حتی روحانی گفت از تاریخ ۵دی ۹۶ همه چیز تغییر کرد.
دوم: شرایط بینالمللی و منطقهیی بهطور خاص پایان یافتن دوران مماشات و باج دادن به رژیم.
باید به این نکته نیز توجه کرد که این روزها رژیم با سه سرفصل جدی مواجه است:
یکم) سرفصل ۴مهر که جلسه شورای امنیت به ریاست ترامپ برگزار میگرد و موضوع اصلی آن اجلاس، مسائل مربوط به ایران و برخورد با رژیم ایران بهویژه حسابرسی در مورد دخالتهای منطقهیی آن است.
دوم) سرفصل دوم ۹مهر، زمان پایان مهلت کنوانسیون اف.ای.تی.اف به رژیم است که اگر تصویب نکرده باشد، وارد لیست سیاه آن خواهد شد و این مسأله آن طور که کارشناسان خود رژیم میگویند، بهمعنی قطع رابطه بانکی با عموم کشورها (نزدیک ۲۰۰کشور عضو اف.ای.تی.اف) است.
سوم) سرفصل سوم ۱۳آبان، زمان شروع سری دوم تحریمهای آمریکا شامل تحریمهای نفتی و بانکی است. که رژیم را به مرحله قبل از برجام پرتاب میکند و البته با وجود تحریمهای دیگر، فشار بر رژیم بسا بیشتر از قبل از برجام خواهد شد.
برآیند بحرانها
این عوامل، باعث تشدید بحرانهای درونی هم از نظر تعداد و هم از نظر سطح و عمق هستند.
همه این عوامل موجب میشوند که بحرانها در شرایط کنونی، کما و کیفاً و بهلحاظ آثار و عواقب، به کلی متفاوت با قبل عمل کرده و رژیم را در راستای سرنگونی حرکت دهند.
شمار بحرانهای گریبانگیر رژیم روزبهروز بیشتر میشود. بحرانهایی که در فرهنگ رژیم گاه به چالش و «ابرچالش» از آنها یاد میشود. سردمداران رژیم مثلاً جهانگیری، لاریجانی یا رحمانی فضلی تا ۳۰ابر چالش هم شمردهاند که منظور از ابر چالش بحرانهای بزرگ است. اما میتوان شماری از مهمترین بحرانهایی را که در همین هفته فعال بودهاند به شرح زیر بر شمارد.
منظومه بحرانهای اقتصادی
بحران اقتصادی. بحرانی که خودش مرکب از چندین بحران دیگر است مانند:
بحران بیکاری که اکنون دیگر سردمداران خود رژیم به ۸میلیون بیکار در کشور اذعان میکنند و برخی اقتصاددانان این آمار را بیش از ۱۵میلیون نفر میدانند.
بحران نقدینگی که ناشی از چاپ بدون پشتوانه است و به گفته منابع رژیم روزانه هزار میلیادر تومان به حجم نقدینگی اضافه میشود که میزان نقدینگی در حال حاضر از ۱۶۰۰هزار میلیارد تومان فراتر رفته و این حجم از نقدینگی مثل موج حاصل از سونامی به هر جا برخورد کند، ویرانی به بار میآورد.
بحران رکود که با تعطیل زنجیروار روزانه کارخانهها و کارگاهها دیگر میرود که چیزی به نام تولید داخلی و صنعت داخلی موضوعیت خود را از دست بدهد.
اختلاف فاحش طبقاتی که در تمام دنیا بیمانند است و به نوشته منابع رژیم از جمله سایت مشرق از باند خامنهای ۷۵درصد سپرده بانکی در دست ۷درصد از افراد است و در مقابل از میان رفتن طبقه متوسط در ایران و فرو ریختن آنها به زیر خط فقر و وجود بیش از ۳۰میلیون نفر فقیر مطلق که قادر به تأمین حداقلهای زندگی خود نیستد و تازه همه اینها در آینده نزدیک بسا شدیدتر هم خواهد شد کما اینکه روز پنجشنبه ۲۲شهریور ۹۷ رئیس اتاق بازرگانی تهران گفته است: «اگر وضعیت اقتصادی به این شکل پیش رود، تا سه ماه آینده قحطی را در بازار خواهیم داشت»!
این فرد از رسوب ۱۳۹هزار کانتینر در بنادر یاد کرده است، وی تکرار کرد: «اگر وضعیت اقتصادی به این شکل پیش رود، تا سه ماه آینده قحطی را در بازار خواهیم داشت»
منظومه بحرانهای اجتماعی
به این بحرانها بایستی بحرانهای اجتماعی را هم اضافه کرد از قبیل:
بحران آب
بحران زیست محیطی
بحران اعتیاد و گسترش انواع مفاسد ناشی از فقر
بیماریهای ناشی از سوءتغذیه و...
سردمداران رژیم تنها در زمینه اجتماعی از دهها ابر چالش نام میبرند. طبعاً این بحرانها خود را در شرایط انفجاری جامعه و عبور تودههای وسیع مردم از آستانه تحمل نشان میدهد و به درون رژیم میریزد.
بحران ضربدر بحران =؟!
پرسشی که اینک مطرح است این است که: همین ابرچالشها از سالهای قبل هم وجود داشته و نتایج آنها هم همیشه به درون رژیم سرریز میکرده است، آیا در این مورد ما با کیفیت جدیدی مواجه هستیم؟
پاسخ این است که بحرانهای درونی رژیم وارد مدار تازهیی شدهاند. قبلاً تا زمان انتخابات قبلی رژیم و حتی تا سال گذشته اساساً بحرانها ناشی از جنگ بر سر قدرت و چپاول بود. اکنون آن «جنگ قدرت» کماکان به جای خود هست اما جنگ بر سر حفظ نظام و بود و نبود نظام هم به آن ضریب زده و آن را وارد مدار تازهیی کرده است.
مثلاً تاجزاده از مهرههای باند موسوم به اصلاحطلب که زمانی معاون وزیر کشور رژیم بود، دو روز پیش آن چنان که در رسانههای حکومتی منعکس شد، گفته است: «الان ۸۰درصد مردم از وضع موجود ناراضی هستند. اگر این درصد به ۹۰درصد افزایش پیدا کند و اذهان عمومی تحریک شود، ممکن است خدای ناکرده وارد چرخه شومی شویم که خروج از آن بسیار پر هزینه خواهد بود». خوب این نشان میدهد که در حال حاضر موضوع اصلی جنگ درونی و بحران درونی رژیم بر سر چیست.
علت ارتقای کیفی بحرانها
دو عامل مشخص و عمده را میتوان بهعنوان علت تشدید کیفی بحرانهای رژیم ذکر کرد:
اول: شرایط انفجاری جامعه که بعد از قیام دی ۹۶ همه معادلات را تغییر داده و جامعه ایران را وارد دوران تازهیی کرده است. حتی روحانی گفت از تاریخ ۵دی ۹۶ همه چیز تغییر کرد.
دوم: شرایط بینالمللی و منطقهیی بهطور خاص پایان یافتن دوران مماشات و باج دادن به رژیم.
باید به این نکته نیز توجه کرد که این روزها رژیم با سه سرفصل جدی مواجه است:
یکم) سرفصل ۴مهر که جلسه شورای امنیت به ریاست ترامپ برگزار میگرد و موضوع اصلی آن اجلاس، مسائل مربوط به ایران و برخورد با رژیم ایران بهویژه حسابرسی در مورد دخالتهای منطقهیی آن است.
دوم) سرفصل دوم ۹مهر، زمان پایان مهلت کنوانسیون اف.ای.تی.اف به رژیم است که اگر تصویب نکرده باشد، وارد لیست سیاه آن خواهد شد و این مسأله آن طور که کارشناسان خود رژیم میگویند، بهمعنی قطع رابطه بانکی با عموم کشورها (نزدیک ۲۰۰کشور عضو اف.ای.تی.اف) است.
سوم) سرفصل سوم ۱۳آبان، زمان شروع سری دوم تحریمهای آمریکا شامل تحریمهای نفتی و بانکی است. که رژیم را به مرحله قبل از برجام پرتاب میکند و البته با وجود تحریمهای دیگر، فشار بر رژیم بسا بیشتر از قبل از برجام خواهد شد.
برآیند بحرانها
این عوامل، باعث تشدید بحرانهای درونی هم از نظر تعداد و هم از نظر سطح و عمق هستند.
همه این عوامل موجب میشوند که بحرانها در شرایط کنونی، کما و کیفاً و بهلحاظ آثار و عواقب، به کلی متفاوت با قبل عمل کرده و رژیم را در راستای سرنگونی حرکت دهند.