۱۳۹۶ مرداد ۲۲, یکشنبه

مقاومت ایران جنبش دادخواهی قتل عام 1988 را تا سرنگونی نظام ولایت فقیه ادامه می‌دهد


سایت البشائر ۱۹/۵/۹۶ : «  سیمای آزادی (تلویزیون ملی ایران) مصاحبه ای با آقای محمد محدثین مسئول امور خارجی شورای ملی مقاومت در رابطه با كمپین دادخواهی قتل عام 1988 انجام داده است‌كه در زیر گزیده هایی از آن می‌آید:
سوال: چرا رژیم آخوندها برغم سپری شدن 29سال نمی‌تواند از سنگینی بار جنایت و كشتاری كه در سال 1367مرتكب شده رها شود و كماكان پیامدهای آن این رژیم را دنبال می‌كند؟






محمد محدثین: در واقع قتل عام زندانیان سیاسی از سال 1981 شروع شد و در سال 1988به اوج خود رسید. 2حقیقت وجود دارد كه اجازه نمی‌دهد قتل عام 1988 فراموش شود. این 2واقعیت انكار ناپذیر اینها هستند: واقعیت اول ابعاد این جنایت و ابعاد پلیدی شخص خمینی و جنایتی است كه به فرمان او انجام شد. به فتوایی كه خمینی برای این قتل عام صادر كرد مراجعه كنید. می‌بینید كه این فتوا به اندازه ای ددمنشانه و شنیع است‌كه بعد از گذشت 29سال، این رژیم تا به امروز از انتشار آن اجتناب كرده است. بخصوص كه فتوای خمینی در تاریخ اسلام -چه شیعه و چه سنی و چه ملتها و چه ادیان مختلف- نمونه مشابهی ندارد.... اما عامل دوم سازمان مجاهدین خلق است. فتوی خمینی بر روی این سازمان متمركز است و به رغم اینكه مجاهدین حتی قبل از صدور این فتوا هم، هر جایی كه یافت می‌شدند مهدور الدم بودند، می‌گوید باید تمامی مجاهدین كشته شوند. ولی این فتوا اختصاص به زندانیانی داشت كه خود رژیم احكام حبس را برای آنها صادر كرد بود و در حال گذراندن زندان خود بودند. واقعیت اینست‌كه خمینی و آخوندها و رژیم ولایت فقیه نابودی و زوال خود را در وجود مجاهدین خلق دیده و می‌بینند. وقتی این دو واقعیت یعنی آن فرمان بی سابقه و نیز مجاهدین را، كه این رژیم نتوانست آنها را از بین ببرد كنار هم می‌گذارید، موضوع باور نكردنی می‌شود.
چرا می‌گویید جنبش دادخواهی بخشی جدایی ناپذیر از جنگ اصلی برای سرنگونی تمامیت رژیم است؟
محمد محدثین: این رژیم بر روی 2پایه استوار است: پایه های این حاكمیت بر سركوب و كشتار مردم در داخل ایران و همچنین صدور تروریسم و بنیاد گرایی به خارج از ایران استوار است. در واقع ما با كمپین دادخواهی اعدام و شكنجه وكشتار كه پایه های اصلی حفظ این نظام هستند را هدف قرار داده و می‌دهیم.  اگر سال گذشته را بدقت بررسی كنید (متوجه می‌شوید كه) هدف قرار دادن پایه های سركوب و اعدام در جریان این جنبش، موجب بحران و درگیری در داخل این رژیم شد. همانا شكست مفتضحانه خامنه ای در مهندسی نمایش انتخابات و عدم موفقیت وی برای بیرون آوردن رئیسی جلاد از صندوقهای نمایش انتخابات شكست دردناكی بود كه جنبش دادخواهی به این رژیم وارد كرد و این یكی از آثار مهم این جنبش بود. اما در خارج حرف ما رو به سطح بین المللی اینست‌كه به این رژیم امتیاز ندهید و روابط خود را با آن قطع كنید. این رژیم 120هزار نفر اعدام سیاسی انجام داده است. این رژیم 30هزار زندانی سیاسی را در خلال قتل عام جمعی نابود كرده است. نبایستی با آن روابط و تجارت داشت و از نظر حقوق بین الملل این پیام ما به طرفهای بین المللی است. ما می‌خواهیم رژیم را سرنگون و تمامی مسئولین این رژیم را به دادگاههایی كه مردم ایران را نمایندگی می‌كنند و بر اساس قوه قضائیه مستقل و دولت مشروع بنا می‌شود، بسپاریم. واگر رژیم را مجبور كنیم كه كاسه سم حقوق بشر را سر بكشد راه به نحوی باز خواهد شد و اگر اینكار انجام نشود این رژیم جنایتهای بیشتر انجام خواهد داد و راه را از طرف دیگر در مقابل مردم باز خواهد نمود و این جنبش دادخواهی به سرنگونی این رژیم پیوند خورده است. در پایان می‌گویم كه این رژیم بر 2پایه استوار است: نقض حقوق بشر و قتل و اعدام و شكنجه و سركوب در داخل و همچنین بر پایه صدور تروریسم به خارج.  اهرم اجرایی این 2پایه، رژیم ولایت فقیه است و بازوی اصلی (آن) سپاه پاسداران می‌باشد و مقاومت ایران بموازات جنبش دادخواهی بدنبال وارد كردن سپاه پاسداران در لیست سازمان های تروریستی بوده است و خوشبختانه قدمهایی هم در رابطه با این موضوع برداشته شده و بعضی از خواسته های مردم و مقاومت ایران محقق گردیده است. ما خواستار اجرای فوری و همه جانبه و بدون استثنای قانونی هستیم كه اخیرا بر علیه سپاه پاسداران و به منظور تحریم رژیم آخوندی تصویب و امضا شده است. از الزامات این قانون بیرون كردن سپاه پاسداران و شبه نظامیان جنایتكار آن از سوریه و عراق و لبنان و یمن و كشورهای دیگر است. بیرون راندن سپاه و این رژیم از این صحنه از طرفی و جنبش دادخواهی از طرف دیگر پایه های این رژیم را خواهد لرزاند و راه را برای سرنگونی این رژیم بدست مردم و مقاومت ایران باز خواهد نمود. ».