۱۳۹۶ شهریور ۳, جمعه

هراس و آشفتگی از نتایج دیدار نیکی هیلی با مقامهای آژانس، چرا؟


سفر روز چهارشنبه (اول شهریور) نیکی هیلی نماینده آمریکا در سازمان ملل‌متحد به‌وین و دیدار و گفتگوی او با آمانو مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌یی و سایر مقامهای آژانس، نگرانی و واکنشهای هراس‌آلود رژیم را در پی داشته است.
در همین رابطه محمدجواد ظریف وزیر خارجه رژیم طی نامه‌یی به ‌آمانو، نسبت به ‌پیامدهای این سفر بر اجرای موفقیت‌آمیز برجام ابراز نگرانی کرده است. نیکی هیلی در واکنش به ‌نامه ظریف گفت: «اگر حساب آنها پاک است نباید نگران سؤالاتی باشند که من از آژانس می‌پرسم».

در سایر واکنشها، مهره‌ها و رسانه‌های رژیم بارها گفته‌اند که آمریکا نمی‌تواند به‌طور یک جانبه برجام را به‌هم بزند چون این سندی است که توسط ۱+۵ امضا شده و سندی است که به‌تصویب شورای امنیت سازمان ملل رسیده است. در این صورت این سؤال مطرح می‌شود که نگرانی ظریف از پیامهای منفی سفر و دیدار نیکی هیلی با مقامهای آژانس چه جایی دارد؟ واقعیت این است که نگرانی رژیم از فرجام طرحی است که آمریکا می‌خواهد پیش ببرد و انتهای آن ممکن است لغو برجام باشد، اما لغو برجام به‌هزینه خود رژیم و این همان چیزی است که برای رژیم بسیار خطرناک است و رژیم از آن وحشت دارد. این وحشت فراتر از محرومیت از منافع برجام، که به اعتراف برخی مقامهای رژیم «تقریباً هیچ» بوده، بازگشت به‌شرایط قبل از برجام است، شرایطی که رفع آن را روحانی دستاورد اصلی برجام توصیف کرده است. یعنی برداشتن سایه جنگ از سر رژیم. روحانی پیش از این گفته است: «پرونده هر کشوری که به‌فصل ۷شورای امنیت رفت نتوانست از تبعات آن نجات پیدا کند… کشورهایی که به ‌فصل ۷شورای امنیت رفتند یا مانند عراق نابود شدند یا دچار جنگ و تحریمهای نابود کننده شدند». (۱) اما اکنون این تنها دستاورد برجام زیر سؤال رفته است. اگر آمریکا از طریق آژانس بتواند رژیم را متهم به ‌نقض برجام کند، در این صورت رژیم ذیل بند ۷ قرار می‌گیرد و مکانیسم ماشه به‌طور خودکار عمل می‌کند؛ یعنی بدون آن که نیاز به ‌ورود شورای امنیت به‌ مسأله باشد، نه تنها تمام تحریمهای قبلی باز می‌گردد، بلکه رژیم در معرض اقدام نظامی با مشروعیت بین‌المللی قرار می‌گیرد.

اما همه اینها مشروط به ‌آن است که آژانس از نقض و عدم پایبندی رژیم گزارش بدهد، در حالی که تاکنون رژیم به‌شدت مراقب بوده تا دست از پا خطا نکند و آژانس هم تاکنون «گواهی حسن اخلاق» برای رژیم صادر کرده است. پس به‌قول نیکی هیلی اگر رژیم را حساب پاک است، دیگر از «پیامدهای منفی» چه باک است؟ واقعیت این است که در قرارداد برجام که با سیاست مماشاتگرانه اوباما سرهم‌بندی شد، نقاط کور و سیاهی وجود دارد. از جمله این نقاط سیاه، اغماض از پرونده PMD می‌باشد. این پرونده شامل مجموعه مدارک و نشانه‌های به‌دست آمده از سایتها و مراکز رژیم، توسط بازرسان آژانس است که حاکی از ابعاد نظامی پروژه‌های اتمی رژیم می‌باشد از جمله آثاری از اورانیوم بسیار غنی‌شده که تنها برای ساختن بمب اتمی کاربرد دارد. سازمان ملل به‌مدت حدود ۱۰سال از رژیم می‌خواست که به‌ این موارد پاسخ بدهد و رژیم به ‌اشکال مختلف از پاسخ طفره می‌رفت یا به ‌توجیهات سخیف و مسخره‌یی مثلاً در مورد منشأ اورانیوم به‌شدت غنی‌شده متوسل می‌شد تا نهایتاً این پرونده بدون دریافت پاسخی قانع کننده به‌ موارد سؤال و ابهام از جانب رژیم، قبل از امضای نهایی برجام، بسته شد که در همان زمان سؤالها و اعتراضهایی از جانب کنگره آمریکا را به‌دنبال داشت.

یکی دیگر از نقاط سیاه در پرونده برجام، چشم بستن بر آثاری بود که از  سایت پارچین به‌دست آمده بود، چرا که آژانس به‌منظور تعیین تکلیف این موارد، برخلاف معمول همه بازرسیهای رایج در دنیا پذیرفت که خود رژیم، بدون حضور مأموران آژانس از نقاط مورد نظر نمونه‌برداری کند و تحویل بازرسان بدهد.

اکنون نیکی هیلی به‌ وین رفته تا آژانس را به‌ روشن کردن این نقاط سیاه فرا بخواند و به ‌سؤالها و ابهامها در این رابطه، پاسخ بدهد؛ طبعاً پاسخ به‌ این سؤالها مشروط به‌ بازرسی مستقل بازرسان آژانس از مراکز نظامی رژیم و مشخصاً پارچین است. تاکنون رژیم با هرگونه بازرسی از مراکز نظامی خود مخالفت کرده و آن را خط قرمز نظام و نقض حاکمیت ملی خود قلمداد کرده است، در آخرین مورد (روز چهارشنبه اول شهریور) جمالی نوبندگانی عضو هیأت‌رئیسه مجلس ارتجاع مدعی شد که پرونده PMD در برجام بسته شده و آژانس اجازه بازدید از سایتهای نظامی ایران را ندارد.

به هر حال اگر سفر نیکی هیلی منجر به‌ پذیرش انجام بازرسی از طرف آژانس شود، رژیم بر سر یک دوراهی خطرناک قرار خواهد گرفت. اگر به‌ این درخواست جواب منفی بدهد، این امر نقض برجام محسوب می‌شود و رژیم را در معرض بند ۷منشور ملل‌متحد و مکانیسم ماشه قرار می‌دهد، اما اگر تن به‌ بازرسی بدهد، فعالیتهای مخفیانه‌یی که هنگام امضای برجام با زد و بند لاپوشانی کرده، برملا می‌شود و این هم به‌منزله نقض برجام به‌هزینه خود رژیم است. این‌که رژیم در این مخمصه چه خواهد کرد و چگونه از آن رهایی خواهد یافت و آیا اصلاً راهی برای برون‌رفت از این مخمصه متصور است یا نه؟ سؤالهایی است که پاسخ آنها نهایتاً تا اكتبر آینده که آمریکا درباره پایبندی یا عدم پایبندی رژیم به‌برجام گزارش خواهد داد، روشن خواهد شد.