ناشنال ريویو ۶/۶/۹۶ : « نويسنده: جان بولتون- گرچه دونالد ترامپ اخيراً توافق اتمي باراك اوباما با ايران را مورد انتقاد قرار داده بود، اما دولت او دوبار تصميم گرفت كه در چارچوب اين توافق باقي بماند. بنابر اين در ماه ژوئيه، طبق قانون، آنها گواهي تاييديه به كنگره دادند. قبل از دومين گواهي، ترامپ همچنان باز چندين بار درخواست راه حل جايگزين ما بازاء تاييد توافق كرده بود، سياستي كه او بوضوح از آن متنفر بود.
اما چنين گزينه اي در دسترس نبود، بجاي آن ”تعدادي تبادل كلامهاي تيز“ بين رئيس جمهور و رايزنان او را شاهد بوديم، مثل نيويورك تايمز و گزارش مطبوعات مشابه كه شاخص آن هستند. خيليها در خارج از دولت متعجب ميشوند كه چطور اين امكان پذير است: آيا ترامپ كنترل خود را حفظ كرده يا رايزنان او كرده اند؟ تدوين كردن يك خروج منطقي از توافق اتمي شكست خوردة اوباما و تعريف يك استراتژي عمل،كار ساده اي است. در واقع استيو بانون Steve Bannon، در ژوئية گذشته از من خواست كه چنين طرحي را براي رئيس جمهور آماده كنم– گزينه اي كه او در اختيار نداشت – و من آماده كردم. اين همان طرح است. فقط داراي 5 صفحه ميباشد، اما خيل ساده است و ميشود آن را به طرحي كاملتر گسترش داد، در صورتي كه دولت تصميم بگيرد كه از توافق با ايران خارج شود، ميشود صدها برگ طرح بر مبناي آن نوشت. نيازي به انتظار كشيدن براي سر فصل بعدي تاييد توافق در ماه اكتبر نيست. ترامپ ميتواند و بايد آمريكا را از اين توافق وحشتناك در اولين فرصت رها كند. من طرح در مورد ايران را علني ميكنم، چرا كه تبادلات بين كارمندان در كاخ سفيد، ارائة آن به رئيس جمهور را غير ممكن كرده است. در حالي كه او يكبار با مهرباني به من گفت كه ”بيا داخل و هر وقت خواستي من را ببين“، اما آن روزها سپري شده اند.
اگر رئيس جمهور هيچ وقت نميتواند اين گزينه را ببيند، بگذار اينطور باشد. اما بگذار هيچ وقت نگويند كه چنين گزينه اي اصلاً وجود نداشته است.
نويسنده طرح : جان بولتن، عضو ارشد موسسة آمريكان اينترپرايز American Enterprise Institute و نمايندة سابق آمريكا در سازمان ملل.
لغو توافق اتمي: راه رو به پيش - پيشينه: از دولت ترامپ خواسته ميشود كه هر 90 روز، به كنگره گواهي دهد كه ايران به توافق اتمي ژوئيه 2015 (برجام) پايبندي است، و اين توافق همخوان با منافع ملي ايالات متحده ميباشد. (اين متن معطوف به برجام است، اما تصميم باطل كردن بايد شامل بيانية پنج عضو دائمي شوراي امنيت و آلمان، ملحق به آن تحت عنوان پيوست B به قطنامة 2231 شوراي امنيت باشد.) در حالي كه يك بررسي جامع سياست ايران در حال انجام است، سياست آمريكا در قبال ايران نبايد متوقف شود. برجام تهديدي بر عليه منافع امنيت ملي ايالات متحده ميباشد كه هر روز تهديد آن افزايش مييابد. اگر رئيس جمهور تصميم به لغو برجام بگيرد، يك برنامة جامع بايد توسعه داده شده و اجراء شود تا حمايت داخلي و بين المللي براي اين سياست جديد ايجاد شود...
رهبري ايالات متحده بخصوص از طريق تلاشهاي آموزشي در سطح ديپلوماتيك و در افكار عمومي حياتي است، تا در مورد تصميم عدم تاييد و لغو برجام توضيح داده شود. مثل هر پروژة جهاني ديگر، بايد قانع كننده، كامل و دقيق باشد. مخالفان، بطور خاص كساني كه در تدوين پيش نويس و اجراء برجام نقش داشتند، با قدرت تمام بر عليه اين تصميم استدلال خواهند كرد، خواهند گفت كه تصميمي بي پروا و غير عاقلانه است و عواقب منفي روي اقتصاد و امنيت ميگذارد.
بنابر اين، ما بايد تهديد جدي بر عليه ايالات متحده و متحدانمان بخصوص اسرائيل را توضيح دهيم. كلمات مبهم و غير دقيق برجام؛ عدم توازن آشكار آن به نفع ايران؛ نقضهاي آشكار ايران؛ و در واقع، ايران رفتار غير قابل قبول خود را بطور فزاينده در سطح استراتژيك ادامه ميدهد و در سطح بين المللي بطور قانع كننده اي مشخص ميكند كه برجام منافع امنيت ملي ايالات متحده را تأمين نميكند. ما ميتوانيم موضوع لغو برجام را با اخبار و با اطلاعات از طبقه بندي خارج شده دربارة رفتار غير قابل قبول ايران در سرتاسر جهان تقويت كنيم.
اما مثل تصميم قبلي رئيس جمهور دربارة خارج شدن از پيمان 1972 ABM ، يك ”حقيقت“ جديد بوجود خواهد آمد. ما نيازمنديم كه به جامعة بين المللي تضمين دهيم كه تصميم ايالات متحده موجب تقويت صلح و امنيت بين المللي خواهد شد، برخلاف برجام كه تحت پوش آن، ايران تلاشهاي جاري خود براي توسعة سلاح اتمي قابل حمل را ادامه ميدهد. دولت بايد اعلام كند كه برجام را بخاطر نقضهاي قابل توجه ايران، رفتار غير قابل قبول ايران در سطح بين المللي بطور عام و بخاطر تهديدي كه برجام براي امنيت ملي آمريكا در بر دارد لغو ميكند. توضيحات دولت در گزارش خود بايد فشار را بر بسياري از امتيازات خطرناكي كه براي به سر انجام رساندن اين توافق داده شده بالا ببرد، مثل مجاز دانستن ايران در ادامه دادن به غني سازي اورانيوم؛ اجازه دادن به ايران براي بكارگيري رآكتور آب سنگين؛ و مجاز دانستن ايران در استفاده و توسعة سانتريفوژهاي پيشرفته در حالي كه برجام درحال اجراء است. همچنين راستي آزمايي و مكانيزمهاي تقويتي كاملاً ناكافي آن و مخالفت ايران با اجازه دادن به بازرسي از سايتهاي نظامي، دلايل مهمي براي تصميم دولت ارائه ميدهند... همچنين توضيحات بايد ارتباط بين ايران و كرة شمالي را نشان دهند...
ما بايد رفتار غير قابل قبول ايران مثل نقش او بعنوان بانكدار مركزي تروريسم بين المللي، شامل سمت و سو دادن و كنترلي كه بر حزب الله دارد و اعمال آن در عراق، سوريه و لبنان را برجسته كنيم. دلايلي كه مبتني بر آنها، در سال 1984 رونالد ريگان ايران را كشور حامي تروريسم ناميد امروز همچنان كاملاً پا برجا است.
دوم- اجزاء برنامة كامپين
چهار عامل پايه براي توسعه و اجراء برنامة كامپين براي عدم تاييد و لغو توافق اتمي با ايران وجود دارد:
1- انجام مشاورههاي اوليه و در آرامش با نقش آفرينان كليدي مثل انگلستان، فرانسه، آلمان، اسرائيل و عربستان سعودي تا به آنها بگوييم كه ما ميخواهيم توافق را بر اساس نقضهاي آشكار و ديگر رفتارهاي غير قابل قبول ايران لغو كنيم و خواهان همراهي آنها هستيم.
2- آماده كردن پروندة مستند استراتژيكي براي خروج از توافق بر اساس گزارشي تفصيلي (شامل اطلاعات از طبقه بندي خارج شدة مناسب) كه توضيح ميدهد چرا اين توافق به امنيت ملي ايالات متحده لطمه ميزند، چطور ايران آن را نقض ميكند، و چرا رفتار ايران از زماني كه توافق صورت گرفته بطور گسترده اي فقط بدتر شده است.
3- يك كامپين گستردة ديپلوماتيك بايد بلافاصله بعد از اعلام آن صورت بگيرد، بطور خاص در اروپا و خاورميانه، و بايد مطمئن شويم كه بطور مداوم تهديد ايران بعنوان يك اولويت بالاي ديپلوماتيك و استراتژيك برجسته شود.
4- توسعه و اجراء تلاشهاي ديپلوماتيك در سطح كنگره و افكار عمومي صورت پذيرد تا پشتوانة داخلي و خارجي براي آن فراهم شود.
سوم – اصول اجرائي و تاكتيكي
1- مشاوره هاي اوليه با نقش آفرينان كليدي در آرامش
اين حياتيست كه تلاشي در سطح جهاني شروع شود تا متحدين، شركاء و ديگران را دربارة رفتار غير قابل قبول ايران مطلع كنيم...
اين تلاش آرام، ماهيت و جزئيات اين نقضها را برخواهد شمرد و نوع رابطه اي كه ايالات متحده در آينده پيش بيني ميكند را نشان ميدهد و در نتيجه پايه گذار اعمال تحريمهاي جديد در رابطه با ممنوعيت انتقال تكنولوژي اتمي و موشكي يا تكنولوژي با كاربرد دوگانه به ايران خواهد بود. با اسرائيل و طرفهاي انتخاب شدة ديگر، ما گزينة نظامي را بحث خواهيم كرد...
2- آماده كردن پروندة مستند استراتژيك
... اين گزارش بايد غير طبقه بندي شده و بيانيه اي كتبي از پرونده هاي دولتي باشد، بي عيب، با دقت زياد نسبت به جزئيات و با خلوص تهيه شده باشد. نبايد منحصراً به ناكافي بودن برجام همان طور كه نوشته شده يا نقضهاي ايران محدود شود، بلكه بايد تمامي رفتار غير قابل قبول ايران در سطح بين المللي را نيز پوشش دهد...
يك بازبيني كامل و استراتژي از طبقه بندي خارج كردن اطلاعاتي كه در حال حاضر طبقه بندي شده، همراه با حفاظت از منابع اطلاعاتي و شيوه هاي آنها ، كه شامل اطلاعات سرويسهاي ايالات متحده و خارجي كه در اختيار ما هستند بايد آغاز شود تا مطمئن شويم كه افكار عمومي اطلاعات كافي دربارة رفتار ايران در اختيار دارد... بطور خاص ما بايد از طبقه بندي خارج كردن اطلاعات در ارتباط با همكاري ايران و كره شمالي و اينكه چطور آنها منافع اساسي همپيمانان و شركاي ما را تضعيف ميكنند را در نظر بگيريم.
3- كارزار بسيار گسترده ديپلماتيك بعد از اعلام
دولت از طريق پروسه شوراي امنيت ملي بايد يك طراحي تاكتيكي كند تا همه ابزارهاي ديپلماتيك در دسترس را استفاده كند تا براي تصميممان حمايت ايجاد كند از جمله اينكه چه اقداماتي ما توصيه ميكنيم كه ديگر كشورها انجام دهند. ....
بعد از توضيح و توجيه كردن تصميم لغو توافقنامه هدف بعدي بايد ايجاد مجدد يك ائتلاف مقابله با تكثير هستهاي براي جايگزيني ائتلافي كه توسط دولت قبلي بر باد داده شد، از جمله متحدين اروپايي ما، اسرائيل و كشورهاي خليج باشد. در اين رابطه ما بايد درخواست پيشنهاداتي براي اعمال تحريمهاي جديد بر عليه ايران بكنيم و اقدامات ديگري در پاسخ به برنامه هاي هستهاي و موشكهاي بالستيك آن، حمايت از تروريسم و بطور عام رفتار خصمانه آن از جمله دخالت آن در عراق و سوريه انجام دهيم.
روسيه و چين مسلماً در كمپين بعد از اعلام لغو توافق نيازمند توجه دقيق به آنها هستند. به آنها ميتوان قبل از اعلام علني لغو توافق بعنوان يك حسن نيت اطلاع داده شوند ولي نبايد بخشي از تلاش ديپلماتيك قبل از اعلام كه در بالا توضيح داده شد، باشند. ما بايد از تعامل كامل آنها براي از بين بردن اين تهديدات استقبال كنيم ولي ما با يا بدون آنها پيش خواهيم رفت....
4- توسعه و انجام تلاشهاي ديپلماتيك در كنگره و بين افكار عمومي
دولت بايد يك برنامه مربوط به كنگره داشته باشد تا اعضاي كنگره را كه هم اكنون درباره ايران نگران هستند مطلع كند و فرصتي براي تحريمهاي گسترده بر عليه ايران، خيلي جامعتر از تحريمهاي مقطعي كه مورد علاقه دولتهاي قبلي بود، ايجاد كند. حمايت قوي كنگره تعيين كننده خواهد بود. ما بايد آماده باشيم كه رفتار ايران در سرتاسر جهان را به هم ربط دهيم از جمله رابطة آن با كره شمالي و فعاليتهاي تروريستي آن. ...
تحريمهاي يك جانبه آمريكا بايد خارج از چارچوب قطعنامه 2231 شوراي امنيت اعمال شود تا مدافعان ايران نتوانند آنها را تضعيف كنند؛ تحريمهاي چند جانبه از طرف ديگران كه ما را حمايت ميكنند ميتواند به سرعت به دنبال آن ادامه يابد. ....
اقدامات ديگر ميتواند شامل اين موارد باشد:
• خاتمه دادن به همه حقوق مربوط به فرود آمدن، پهلو گرفتن براي همه هواپيماها و كشتيهاي ايراني در همه فرودگاهها و بنادر متحدين كليدي؛
• خاتمه دادن به همة ويزاها براي ايرانيان از جمله به اصطلاح ”ويزاي علمي“، ويزاي دانشجوي، ورزشي يا ديگر تبادلات
• خواهان پرداخت پول شدن/ ضرب الاجل تعيين كردن در مورد اجراء رأيهاي برجستة دادگاه فدرال آمريكا بر عليه ايران بخاطر تروريسم از جمله يازده سپتامبر
• اعلام حمايت آمريكا از اپوزيسيون دمكراتيك ايران
• شتان دادن به انتقال بمبهاي سنگر شكن
• اعلام حمايت آمريكا از خواسته هاي ملي كردها از جمله كردها در ايران، عراق و سوريه
• ارائة كمك به بلوچها، عربهاي خوزستان، كردها و ديگران – همچنين به مقاومت داخلي بين اتحاديه هاي كارگري، دانشجويان و گروههاي زنان
• سازماندهي فعالانه مخالفت با اهداف سياسي ايران در ملل متحد
نتيجه گيري - اين تلاش بايد بالاترين اولويت ديپلماتيك دولت باشد و هر زمان ضروري، توجه و منابع را به آن اختصاص دهيم. ما ديگر نميتوانيم منتظر بمانيم تا تهديدي كه توسط ايران ايجاد ميشود از بين برود. توجيه دولت براي تصميمش به دنيا نشان خواهد داد كه ما تهديد براي تمدنمان را درك ميكنيم؛ ما بايد اقدام كنيم و بقيه را نيز تشويق كنيم كه مسئوليتهاي خود را بپذيرند.