در روزهاى اخیر تعداد زیادى از هموطنان ما در فرودگاههای امریکا و اروپا سرگردان شدهاند. علت صدور فرمان رئیسجمهوری است که هم با چالشهای قانونى و هم با اعتراضات روبرو شده است. بیگمان هستند افرادى که در زندگى شخصیشان در این برهه به مشکلات جدى گرفتار شدهاند و این عمیقا باعث تأسف و تأثر است.
از طرف دیگر اگر مسئلهی ایران را فقط در این دیدگاه قفل نکنیم و با مرور همین حوادث هفتهی اخیر از فاجعهی پلاسکو، سیل سیستان، بهمن سردشت و قربانى شدن کولبار هاى فقیر، حوادث در ترافیک، اعدامهای علنى، ظلم بر و غارت بیماران کشور، خفهشدگان از هواى پرغبار خوزستان و ... بهراحتی میتوان گفت که مصیبت واردشده بر ایران و ایرانى ابعاد بسیار عظیمتری دارد. رژیم ضد بشرى آخوندى که مستقیم و غیرمستقیم در به خاک سیاه نشاندن ایران و ایرانى نقش اول را در نزدیک به چهل سال، ایفاء کرده و باید اسکار وقاحت و دجالیت را هرسال به او تخصیص داد، در راستاى فرار از مسئولیت در هر موردى و شکستن کوزهی تقصیر به سر مخالفین و مبارزین این ملت میخواهد القاء کند که قوانین سختگیرانهی امریکا از «لابیگری منافقین بیخبر علیه رژیم ایرانپرست جمهورى اسلامى» ناشى شده است. از وقاحت رژیم میتوان متعجب شد ولى نباید! این حکومت را ابتدا به صفت دجالیت باید شناخت! دروغ، نفس اول و آخر آخوندهاست.
کدام سازمان و جنبشى در تاریخ ایران براى آزادى و رفاه مردم خود تا این حد و در این زمان طولانى از سلامت جان، رفاه زندگى، تأمین مالى و نفس کشیدن و آرامش در کنار فرزند و خانواده و ... گذشته که همگان میدانند که اگر میخواستند، میتوانستند بهترینهایش را داشته باشند!.
جنبشى که از اول استقرار فاجعهبار حکومت آخوندى، به خاطر منافع مردم ایران از شریک شدن در قدرت سر باز زد، زندان و سرکوب و اعدام در مقیاسهای هزاران هزار را پذیرفت، حیثیت سیاسى و تشکیلاتى خود را براى نجات کودکان از میادین مین، به میان گذاشت و وارد محاسبات چرتکهای نفع و ضرر متداول نشد، جنبشى که به خاطر نگاهبانى از شعلهی آزادى، هزاران مشعل پرفروغ او در میدانها و زندانها در چند روز سوختند تا داغ ننگ تاریخ و مرگ محتوم را به پیشانى خمینى ضد بشر و نظام او و ایدئولوژى او، مهر کنند و تا انتهاى تاریخ او را رسوا سازند.
این جنبش، این مجاهدین، این رهبرى هر فشار به تکتک ایرانیها در هر جاى دنیا را احساس میکند و براى التیام آن میکوشد و چه کوشش پرشکوه و پایانناپذیری.
به همگان میگوییم که علت اول و اصلى پریشانى ملت و کشور ما چیزى جز حاکمیت سفاک، بیمقدار، انسانخوار و پلید ولایتفقیه نیست. باید تمامى انگشتها و مشتها، قلمها و زبانها، فریادها و سلاحها را به سمت شخص على خامنهای، ولى جنایتکار فقیه، نشانه رفت. او مسئول اول و آخر شوربختى ایرانیان و ایران و باور کنید کشورهاى منطقه هست. او یک جنایتکار جنگى ترسو، توطئه کار و ذلیل است که در یک اتفاق تاریخى از ته چاه به سریر قدرت شیطانى پرتابشده و از هیچ جنایت و خیانتى در مورد ایران و ایرانى کوتاهى نمیکند!.
سرنگونى این رژیم جنایتکار وظیفهی مقدم و مبرم تمامى افراد و احزاب و سازمانهای ایرانى است.