سايت هرانا ۲۸/۱۱/۹۵ : « نور احمد حسن زهي، زنداني سياسي بلوچي است كه هم اكنون محكوميت ۲۸ ساله حبس خود را در زندان اردبيل در شرايط تبعيد سپري مي كند. اين زنداني روايت هاي متعددي از تجربه شكنجه هاي جسمي و روحي اعمال شده دارد....نور احمد حسن زهي فرزند نور محمد متولد ۱۳۶۵، متأهل، در تاريخ ۲۳ اسفند ۱۳۸۹ توسط نيروهاي وزارت اطلاعات در شهر زاهدان دستگير شد.
هنگام دستگيري آقاي حسن زهي، خانواده وي شامل همسر، فرزند معلول ۶ ساله و برادر ۱۲ ساله اش نيز بازداشت و در اداره اطلاعات چندين ساعت مورد بازجويي و تهديد قرار گرفتند. ....نوراحمد حسن زهي از زمان بازداشت به مدت ۹ ماه در سلول انفرادي اداره اطلاعات نگهداري و تحت شكنجه و بازجويي قرار گرفت. يك منبع نزديك به اين شهروند بلوچ در مورد شكنجه هاي اعمال شده روايت وي را اين چنين نقل مي كند: “به مدت ۹ ماه در بدترين وضعيت ممكن قرار داشتم. ازجمله تحمل انفرادي تاريك با چشماني بسته و همچنين شكنجههاي جسمي و روحيه رواني شديد كه روزي صدبار آرزوي مرگ ميكردم. يكي از شكنجههاي جسمي اين بود كه من را به تخت ميبستند و خودشان اسمش را تخت معجزه گذاشته بودند. به اين صورت كه روي تخت من را ميخواباندند و دستها را دستبند و پاها را هم محكم با طناب ميبستند و انگشتهاي شست را جداگانه با طناب باريكي به هم محكم ميبستند كه متهم توانايي كوچكترين حركتي را نداشته باشد و با يك كابل ضخيم بهطور وحشيانه بر روي كف پا ضربه ميزدند. طوري كه مغز انسان سوت مي كشيد و بعد از شكنجه كه پاهايم وحشتناك ورم ميكرد و خونآلود ميشد و توانايي يك گام برداشتن را هم نداشتم، ....بازهم ول كن نبودند و با مشت و لگد به جانم ميافتادند ...با چشماني بسته من را به در و ديوار ميكوبيدند و بعد به داخل سلول تاريك ميانداختند ....البته در كنار اين شكنجههاي جسمي، شكنجههاي شديد روحي هم بود ازجمله اينكه تهديد ميكردند اگر اعتراف نكني خانوادهات را مي آوريم و جلويت شكنجه ميدهيم.“
نهايتا بعد از ۹ ماه آقاي حسن زهي با اتهامات اقدام عليه امنيت كشور از طريق محاربه و تبليغ عليه نظام در يك دادگاه فرمايشي به ۲۶ سال حبس و تبعيد به شهرستان خلخال محكوم شد. در تاريخ پنجم خرداد سال ۹۱، زندانيان بند سياسي زندان زاهدان از جمله نور احمد حسن زهي، توسط گارد ويژه زندان شديدا مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. اين زندانيان به دليل توهين هاي مذهبي مسئولان زندان دست به اعتصاب غذاي اعتراضي زده بودند. ضرب و شتم اين زندانيان آنگونه شديد بوده كه گفته مي شد، سر بيش از ۳۰ زنداني شكسته و چشم يك زنداني نابينا شده بود .....اين شهروند بلوچ در تاريخ سيزدهم تيرماه ۹۱ براي اجراي حكم به زندان خلخال واقع در شهرستان اردبيل تبعيد شد.
نور احمد حسن زهي در مورد شرايط خيلي بد زندان خلخال به نزديكانخود روايت كرده: “زندان خلخال وضعيت خيلي بدي داشت. يك بند محكومين داشت. ظرفيت زندان از لحاظ تعداد نفرات ۵۰ نفر بود ولي آمار زندان وحشتناك بود. يعني ۱۳۰ نفر آنهم ۱۳۰ نفري كه بهجرات ميتوانم بگويم ۱۲۰ نفرشان معتاد بودند و كارتنخوابهاي متجاهر بودند. از نظر بهداشتي وضعيت وخيم بود، طوري كه براي آن همه زنداني فقط يك حمام وجود داشت. آن هم اكثر اوقات خراب بود.....تحمل ۳ ساله اين سختي ها باعث شد تا آقاي حسن زهي به همراه علي پژگل ديگر زنداني سياسي بلوچ كه به تازگي به اين زندان منتقل شده بود، در مجموعه اعتراضات زندانيان اين زندان نسبت به شرايط آن محل شركت كنند. نور احمد حسن زهي و علي پژگل، پس از اين قائله به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفتند به نحوي كه تا يكسال جاي ضربات باتوم و شلنگ بر بدنشان مشخص بود و در حال حاضر بعد از بيش از دو سال جاي شوكر برقي بر بدنشان مانده است . اين زندانيان پس از ساعت ها شكنجه به همراه ده زنداني ديگر در تاريخ شانزدهم خرداد ۹۴ به زندان اردبيل منتقل شدند..... در حال حاضر، نور احمد حسن زهي همراه پنج زنداني سياسي در تبعيد به نام هاي علي پژگل، عبدالكريم شه بخش، ماهر كعبي، محمد صابر ملك رئيسي و شيراحمد شيراني در بند معروف به بند مرگ زندان مركزي اردبيل تحمل حبس مي نمايد. ...اين زندانيان همواره به دليل اتهامات، زبان و مذهب متفاوت توسط مسئولين اين زندان مورد تهديد، اهانت و تحقير قرار مي گيرند. اين رفتارها حتي با خانواده هاي اين زندانيان كه از راه هاي بسيار دور براي ملاقات مي آيند نيز انجام مي شود، به طوري كه برخي از اين زندانيان از جمله آقاي حسن زهي از خانواده هاي خود خواسته اند ديگر به ملاقات آنها نيايند ».