۱۳۹۵ بهمن ۱۴, پنجشنبه

کشتن کولبران محروم؛ چرا؟!


4 کولبر در زیر آوار بهمن در سردشت جان باختند. آیا این آخرین غم کولبران است؟ کولبران زحمتکشانی که پیوسته در خطرند. هر روز خبر از کشتار آنها توسط نیروی انتظامی و اطلاعاتی در مرزهای کردستان به گوش می‌رسد.


دیر زمانی است که کولبران با سختی و محنت مآنوسند، رنجی که در چهره و آوایشان تنیده شده، همواره بیم آن دارند که از پشت سنگی آتشی زندگی‌اشان را بگیرد یا این‌که برای همیشه سربارشان کند، اینها البته برای اندوختن مال دنیا قدم به این سفر نمی‌گذارند و نه برای تفریح، بلکه برای آن که کودکان معصومشان گرسنه سر بر بالین نگذارند.

کولبری در عرف به‌معنی حمل بار بر روی کول برای لقمه‌ای نان است، اما در واقع یک خطر کردنی است سنگین برای نان،

تعدادشان آن‌قدر زیاد شده که همین واژه برای این قشر محروم جا افتاده، «کولبر». آمارهای غیررسمی خبر از وجود 350 تا 500هزار کولبر می‌دهند.

البته همین واژه «کولبری» خود لکه ننگی بر پیشانی آخوندهای حاکم بر میهنمان است، چرا که مردم مناطق مرزی به‌خصوص مناطق کرد نشین به‌دلیل نبود کار، برای لقمه‌یی نان باید جانشان را به خطر بیندازند.

خطراتی که کولبران را تهدید می‌کنند زیاد است، از جمله:
کشته شدن کولبران با شلیک مستقیم نیروی انتظامی
رفتن روی مین
سقوط به داخل رودخانه و دره در فرار از نیروی انتظامی
سرما زدگی و یخ زدن
غرق شدن
زخمی شدن بر اثر ضرب ‌و شتم و تیر اندازی نیروی انتظامی
و حتی خود کشی کولبران بعد از این‌که هست و نیست آنها توسط نیروی انتظامی غارت می‌شود.

اما مهمترین خطری که کولبران را تهدید می‌کند کشتار توسط نیروی انتظامی است،

اول بهمن 1395 در اثر کمین‌گذاری مأموران برای کولبران، یک کولبر کشته شد، سه تن در اغما به‌سر می‌برند،
جوانی ٢٨ ساله به نام عباس آتش‌بریک در منطقه پیرانشهر با آتش نیروهای رژیم جان باخت.
لطیف علیخانی و رئوف علیخانی بر اثر شلیک مستقیم نیروهای نظامی ایران در مرز سردشت جان خود را از دست دادند

یحیی خسروی بر اثر شلیک نیروهای انتظامی جان خودش را از دست داد،

فهرست این کشتارها بسیار زیاد است به‌طوری‌که عفو بین‌الملل هم به رژیم ایران اعتراض کرد که دست از کشتار کولبران بردارد، و طی سالیان اخیر صدها نفر از این مردم محروم به‌دست نیروهای مسلح رژیم کشته شدند.

این در حالی است که، تعداد زیادی از این کولبران زخمی می‌شوند، که باعث درد مضاعف برای آنان است چون که از کار می‌افتند، هزینه درمان و دارو هم دارند و نان‌آوری هم برای خانواده اشان نیست.

به‌راستی داستان این کولبران و کشت و کشتار آنها چیست؟ از یکطرف مرگ بر اثر حوادثی نظیر بهمن و از طرف دیگه کشتار توسط نیروهای سرکوبگر، چرا وقتی حتی خود خامنه‌ای هم در این رابطه موضع گرفت و گفت کولبرها را نکشند باز هم این کشتار ادامه دارد؟

واقعیت این است که حرف خامنه‌ای البته اشک تمساح است که هم سوژه را می‌خورد و هم برایش اشک می‌ریزد. خامنه‌ای ابتدای امسال گفت: «البته منظور از مبارزه با قاچاق کالا، مقابله با کوله‌برهای ضعیفی که در برخی مناطق اجناس کوچک را وارد می‌کنند، نیست، »، این اما یک عوامفریبی و یک دغل بازی سیاسی بود، چرا که کشتار کولبران مظلوم ادامه پیدا کرد، تابه‌حال دهها نفر، حتی صدها نفر از این کولبران با شلیک مستقیم نیروهای مسلح رژیم کشته شده‌اند، البته درد آنهایی که به‌دست جنایتکاران نیروی انتظامی و سپاه زخمی می‌شوند بمراتب بدتر است، رژیم به بهانه این‌که با قاچاق کالا می‌خواهد مبارزه کند این افراد زحمتکش را به گلوله می‌بندد، این در حالی است که بر اساس آمار خود رژیم 95 درصد کالاهای قاچاق از مبادی رسمی کشور یعنی اسکله‌ها، فرودگاهها و گمرکات وارد می‌شود، حتی آمارهایی وجود دارد که که می‌گوید ۹۹.۵ درصد، یعنی کولبران برای یک لقمه نان، کالاهای ناچیز وارد می‌کنند که اصلاً در مقابل قاچاق سپاه و قاچاق دولتی به حساب نمی‌آید.

اخیراً مشخص شد که سه معاون ارشد آخوند جنایتکار حسین طائب فرمانده اطلاعات سپاه در مفاسد کلان اقتصادی از جمله در قاچاق دست داشتند.

یعنی اگر قرار باشد با قاچاق مبارزه شود که باید با سردمداران این رژیم برخورد شود که البته چاقو دسته خودش را نمی‌برد.

ممکن است در مواردی علت برخورد با کولبران گرفتن رشوه و اخاذی پاسداران جزء از آنها باشد، ولی بنیاد موضوع اصلاً اخاذی و رشوه نیست بلکه موضوع ایجاد رعب و وحشت ‌است، میزان تلفات کولبران با شلیک مستقیم هم اثبات کننده این موضوع است چرا که اگر می‌خواهی مال و اموال کسی را بگیرند دیگر نیازی نیست که او را بکشند، از طرف دیگر بر اساس قوانین همین رژیم، نیروهای مسلح حق ندارند که بلافاصله به کسی که مظنون هستند شلیک کنند، اما ابعاد کشتارها نشان می‌دهد که اینها بی‌مهابا کولبران را می‌کشند.

واقعیت این است که رژیم از این‌که مردم گرسنه این مناطق که به مرز هم متکی هستند، علیه این رژیم بلند شوند، وحشت دارد، چون خودش می‌داند که این مردم محروم آتش زیر خاکسترند، بنابراین هر روز با کشتار آنها سعی می‌کند، این جو رعب و وحشت را حفظ کند، کاری هم ندارد که اصلاً کسی جرمی مرتکب شده یانه، خامنه‌ای برای امنیت خودش و نظامش نیاز به خونریزی دارد. سپاه بسیاری از جنگلهای مناطق مرزی را به همین منظور آتش زده است.