.نمایش انتخابات
بزرگترین نگرانی خامنهای وحشت از قیام مردم ایران است اما دغدغه کنونی و مقدم او در این اوضاع انفجاری جامعه، انتخابات مجلس ارتجاع و خبرگان در اسفندماه آتی است. او دو ماه فرصت دارد و میخواهد هر طور شده این انتخابات را بدون پیشآمد هیچ اعتراض و قیامی از سر بگذارند بهخصوص که تجربه انتخابات پیشین از جمله سال ۸۸ را هم دارد که خودش تبدیل به قیامی بزرگ و چندین ماهه شد. اما امسال قبل ازهر چیز نگران کسادی کامل سیرک انتخاباتش بهعلت تنفر عمومی جامعه از کل نظام است.
بنا به همین وضعیت، دیکتاتور بزرگ علاوه بر بسیج همهجانبه دستگاه تبلیغاتیاش، از شروع دیماه حداقل سهبار حول مقوله «انتخابات» سخنرانی کرده است:
اولین بار در ۲ دی برای رونق دادن به انتخابات کذایی در سلطنت مطلقه فقیه به صحنه آمد و ضمن یک بحر طویل اندر باب «دو کلمه جمهوری و اسلامی» که در نظام ولایت فقیه کوچکترین جایی ندارند با یک فرار به جلو بهطور مضحکی اعلام کرد که «اگر انتخابات در کشور نباشد یا دیکتاتوری است، یا هرج و مرج است، ناامنی است»!
ولیفقیه ِ بیراهحل، چهار روز بیشتر تحمل نکرد و دوباره در ۶ دی در دیدار با تعدادی از زنان بسیجی و رژیمی برای شعبده ورشکستهاش بازارگرمی کرد و مهمترین مأموریت این زنان را «در داخل خانه» دانست که «میتوانند نقش ایفا کنند وادار کنند فرزندان را همسر را در اینکه در زمینه انتخابات فعال باشند»
سر و کلهٔ او یک هفته بعد یعنی در ۱۳ دی نیز پیدا شد و این بار همه تعارفات را کنار گذاشت و در جمع مداحان حکومتی، دست شستن مردم ایران از این نظام و همه نمایشهایش را به زبان روشنتری بیان کرد و گفت: «یک عده نمیخواهند این انتخابات آنچنان که شایسته است انجام بگیرد. تلاش میکنند مردم را مأیوس کنند مردم را بیاعتماد کنند» و در ادامه هم برای همه صداهای مخالف خط و نشان کشید و آن روی اصلی دیکتاتور خود کامه را نشان داد که «هرکس با انتخابات مخالفت کنه با جمهوری اسلامی مخالفت کرده با اسلام مخالفت کرده انتخابات یک وظیفه است».
از مشارکت مردم خبری نخواهد بود!
برای درک وضعیت خلیفه درمانده باید نگاهی به مجموع بحرانهایی که وی با آن دست بهگریبان است، انداخت. در آتشافروزی منطقهیی تیک تاک زمان نگرانش میکند و با طولانی شدن جنگ غزه، نیروهای نیابتیاش از هر طرف زیر ضرب هستند. در برابر اپوزیسیون سازمانیافته و گسترش کانونهای شورشی مستأصل است و در استیصال جز پروندهسازی و تبلیغ و حالا نصب بیلبورد و بنر چارهای نمییابد. اعتراضات کارگران و بازنشستگان و اصناف و اقشار مختلف در حالت قرمز است و موزیک متن قیام در ایران ادامه دارد. برای هیچیک از بحرانها و ابر بحرانهای اقتصادی، اجتماعی مثل گرانی، تورم، بیکاری، فقر، آلودگی هوا، خشکسالی و کمبود آب، فرو نشست زمین و... کوچکترین راهحلی ندارد و جایگاه خودش هم حتی در بین مزدورانش چنان متزلزل شده که مجبور شده است برای بالا بردن قیمتش نزد آنها، هذیان بگوید و لابلای خاطرهگویی دجالانه کفرگویی کند که «زبان من بود حرف خدا بود»! اما همه اینها تاثیری ندارد و دانهدرشتترین آخوندها هم به او گوشزد میکنند که «اگر با این دست فرمانی که تا الآن آمدیم برویم سقوط قطعیست» (دیدارنیوز، ۸ دی ۱۴۰۲).
کاملاً مشخص است که خامنهای، با نزدیک شدن زمان انتخابات موهوم در اسفندماه بسیار هراسان است و این واقعه را جدی گرفته است. او بهتر از هر کسی به پوسیدگی نظامش آگاه است و میداند هر حادثه بزرگ و کوچکی میتواند آخرین جرقه برای آخرین قیام باشد. این هراس را آخوند احمد خاتمی روشنتر بیان کرد و به زبان خودش اذعان کرد که این نمایش میتواند رفراندومی «علیه نظام» شود: «آنچه را که در اغتشاشات بهدست نیاوردند میخواهند در انتخابات ۱۱ اسفند بهدست بیاورند تا بگویند این نظام مردمی نیست رفراندوم است علیه نظام» (تلویزیون آستان رضوی، ۹ دی ۱۴۰۲).
بنابراین ولیفقیه فرتوت در منتهای ذلت و بدبختی، از یکسو مجبور است که بیهوده تیغ بکشد، تهدید کند، همه دم و دستگاه تبلیغاتی خودش را برای «جهاد تبیین» بیشتر یعنی حداکثر پروپاگاندا بسیج کند، دست به دامن زنان خانهدار و مداحان شود، ولی از سوی دیگر خوب میداند کسادی سیرک انتخابات قبل از هر چیز برای هر ناظری نفرت عمومی از این رژیم را نشان میدهد پس مجبور است برای جلب مشتری به هر دری بزند و بازاریابی کند. یکی از جدیدترین مانورهایش جلسهیی بود که رئیسی «با حضور حدود پنجاه نفر از نمایندگان احزاب و گروهها و فعالان» یعنی اصلاحاتیهای سیلیخورده داشت که مثلا «با هدف شناسایی و پیشنهاد راهکارهای افزایش مشارکت مردم در انتخابات» بود اما این «دورهمی» مسخره هم به جایی نرسید و چیزی جز «مجادله» و «تنش و تشنج» نداشت. هر چه اصلاحاتیها التماس و گدایی کردند که «حذف کاندیداها» از سوی وزارت کشور لغو شود جناح غالب قبول نکرد. در نهایت محسن رفسنجانی گفت: «به نظر میرسد این جلسات بیشتر جنبه تشریفاتی دارد نه کاربردی». جواد امام از این جماعت هم تصریح کرد که: «این جلسه نشستی نمایشی است و نمیتواند به میزان مشارکت در انتخابات اسفندماه هیچ کمکی بکند». یک رسانه از باند مغلوب هم نوشت: «در فاصله دو ماه مانده به انتخابات نه از حال و هوای انتخابات و مشارکت میان گروههای سیاسی و احزاب خبری است و نه نشانههای اقبال افکار عمومی به انتخابات هویداست» (بهارنیوز، ۱۳ دی).
اما شاید بهترین نتیجهٔ این دیدار نمایشی را بتوان در صحبت ابطحی دید که گفت: «باید قبول کنیم مردم قهرند. تمام ما هم با هم تلاش کنیم اثری در مشارکت نخواهد داشت» (هممیهن، ۱۳ دی).