۱۴۰۲ بهمن ۱, یکشنبه

آثار جنگ‌افروزی و ضربه‌های سنگین بر سپاه خامنه‌ای

                                               سخن روز

در حالی‌که در هفته پایانی دی، همگان شاهد آثار جنگ‌افروزی و سر مار ولایت در حملات موشکی و پهپادی رژیم به‌کشورهای عراق و سوریه و پاکستان بودند، صبح روز ۳۰دی، در یک حمله هوایی به‌مقر سرکردگان سپاه پاسداران رژیم آخوندی در دمشق، سرکرده اطلاعات نیروی تروریستی قدس، سرتیپ پاسدار حاج صادق امیدزاده، و معاون وی به‌هلاکت رسیدند. سپاه پاسداران در اطلاعیه‌یی با تسلیت به‌خامنه‌ای اعلام کرد که در این حمله، ۴تن از مستشاران نظامی سپاه کشته شدند. سپاه بعداً تعداد پاسداران به‌هلاکت رسیده را، به۵تن رساند.

این چندمین ضربه سنگین نظامی به‌نیروها و سرکردگان سپاه خامنه‌ای در سوریه، لبنان و عراق طی هفته‌های اخیر است. یکی از سنگین‌ترین این حملات روز ۴دی‌ماه به‌وقوع پیوست و در جریان آن سرتیپ پاسدار رضی موسوی که قدیمی‌ترین و ارشدترین سرکردهٔ سپاه در سوریه و از نزدیکان قاسم سلیمانی ملعون بود، به‌هلاکت رسید. خامنه‌ای شخصاً بر جنازهٔ او نماز خواند.

پس از آن، یک پهپاد آمریکایی در روز ۱۴دی مقر پشتیبانی لجستیک حشدالشعبی در وزارت کشور عراق را در بغداد، هدف قرار داد که در جریان آن یکی از بالاترین سرکردگان حشدالشعبی به‌هلاکت رسید.

در قبال ضربات سنگین دریافتی، سرکردگان نظام ولایت که با جنگ‌افروزی در برابر قیام مردم ایران سد بسته‌اند، از رئیسی تا فراشباشی وزارت‌خارجه رژیم، هر بار نعره تلافی و پاسخ سخت سر می‌دهند، اما ترس و ضعف از سرتاپای نظام ولایت هویداست.

یکی از مهره‌ها و تحلیلگران رژیم به‌نام مسعود اسداللهی که از او به‌عنوان فردی نزدیک به‌قاسم سلیمانی نام می‌برند، در شبکهٔ حکومتی افق (۲۶دی) گفت: «در این یک سال اخیر تعدادی که کم نبودند از برادران عزیز جنوب کشور به‌شهادت رسیدند، باید پاسخی داده می‌شد... اما هیچ اقدام عملی برای پاسخ ندادیم. این وضعیت خطرناکی را برای ما ایجاد کرده بود و آن این بود که توان بازدارندگی ما را، نه (فقط) از نظر تسلیحاتی، (بلکه) از نظر اراده سیاسی زیر سؤال برده»... .

این مهرهٔ حکومتی سپس فهرستی از ضرباتی را که بر رژیم وارد آمده برشمرده و می‌افزاید: «در اسفندماه ۱۴۰۰، دو نفر از برادران سپاه را... در دمشق به‌شهادت رساندند ولی پاسخی ندیدند؛ ۳ماه بعدش آقای صیاد خدایی را در تهران ترور کردند باز پاسخی ندیدند. در فروردین‌ماه امسال دوباره دو تا از برادران سایبری سپاه را ترورکردند... باز پاسخی داده نشد در آذرماه دوتا از برادران خوب و بسیار متخصص ما را در زمینه فنی به‌شهادت رساندند، وقتی پاسخی ندیدند، سردار سید رضی موسوی را به‌شهادت رساندند. این نشان می‌داد که واقعاً قدرت بازدارندگی ما زیر سؤال رفته و واقعاً من خودم شخصاً بسیار نگران این قصه بودم».

به نظر می‌رسد همین اعتراضها بود که خامنه‌ای را واداشت برای روحیه دادن به‌پاسداران و بسیجی‌ها، طی دو روز، به‌ادلب در سوریه و اربیل در اقلیم کردستان عراق و سپس به‌پاکستان حمله موشکی و پهپادی کند.

پاکستان بلافاصله سفیر خود را از تهران فراخواند و به‌سفیر رژیم هم که در آن زمان به تهران رفته بود، خبر داد که فعلاً به‌پاکستان برنگردد. دولت پاکستان به‌این اقدام تند سیاسی و دیپلماتیک اکتفا نکرد و دو روز بعد از حمله اول رژیم به‌خاک پاکستان، با نیروی هوایی خود، به۷نقطه در مناطقی در اطراف شهر سراوان حمله کرد.

در جانب عراق نیز واکنش تند و شکایت این کشور به‌شورای امنیت ملل متحد، برای رژیم که عراق را حیاط خلوت خود تلقی می‌کرد، غیرمنتظره و ناگوار بود. نتیجه این‌که، رژیم از این حملات خود نتیجهٔ معکوس گرفت و نه تنها باعث تقویت روحیهٔ نیروهایش نشد، بلکه واکنش‌های ترسان و نق زدن در درون رژیم را هم به‌دنبال داشت. از جمله، روزنامهٔ حکومتی جمهوری اسلامی در شماره ۳۰دی خود نوشت: «عراق و پاکستان، حملات موشکی ایران در خاک این دو کشور را محکوم کرده و به‌آن واکنش نشان دادند. واکنش پاکستان، علاوه بر اقدامات سیاسی، حمله به‌داخل خاک ایران هم بود... در شرایط حساس کنونی که منطقه به‌خاطر جنایات رژیم صهیونیستی ملتهب است، انجام عملیات نظامی در ۳کشور، نمی‌تواند منطقی باشد. عجیب است که این حجم از بار سنگین برانگیختگی علیه خود را در سطح بین‌المللی فراهم نمائیم».