بهدنبال حملهٔ پهپادی عوامل رژیم به یک پایگاه نیروهای آمریکایی در مرز اردن و سوریه، بار دیگر نگاهها به سمت «سر مار» جنگافروزی در تهران چرخید و بسیاری از کارشناسان و سناتورهای آمریکایی، این اقدام را نتیجهٔ سیاست مماشات با رژیم آخوندی توصیف کردند. طوری که خبرنگار فاکس نیوز گفت: «هر کسی که پیشبینی نمیکرد چنین واقعهیی در پیش است یک احمق بود، ما میدانستیم که چنین چیزی واقع خواهد شد... این اتفاق افتاد، زیرا ما به فعالیتهای معمول ادامه دادیم». سناتور مارکو روبیو از اعضای ارشد کمیتهٔ خارجی سنای آمریکا گفت: «دو ماه پیش هشدار دادم که اگر بایدن عواقب مستقیمی را بر رژیم ایران تحمیل نکند، این حملات فراتر از سوریه و عراق گسترش خواهد یافت و منجر به کشتهشدن آمریکاییها خواهد شد. متأسفانه این اتفاق اکنون همانطور که هشدار داده بودم رخ داده است». سناتور لیندزی گراهام اعلام کرد: «تنها چیزی که رژیم ایران درک میکند زور است. تا زمانی که آنها با زیرساختها و پرسنل خود بهایی را پرداخت نکنند، حملات به نیروهای آمریکایی ادامه خواهد داشت».
از سوی دیگر، سخنگوی وزارتخارجهٔ رژیم در واکنشی ترسان از عواقب ماجرا گفت: «گروههای مقاومت در منطقه در تصمیمات و اقدامات خود از جمهوری اسلامی دستور نمیگیرند و جمهوری اسلامی در تصمیمات این گروهها دخالتی ندارد». سپس، یک گروه مزدور رژیم در عراق اعلام کرد همه عملیات خود علیه پایگاههای آمریکایی را بهحالت تعلیق در آورده است. روزنامهٔ حکومتی همدلی هم در شمارهٔ ۱۰بهمن ضمن ابراز نگرانی از فرجام جنگافروزی بهنقل از یک کارشناس حکومتی مینویسد: «منطقه در آستانه بحران گسترده و جدیدی است که اگر بر مدار مدارا و خویشتنداری به پیش نرود حتماً دچار مشکلات بزرگتری خواهد شد. مسئولان ما اگر سیاست خویشتنداری را در دستور کار نداشته باشند و به سوی سیاستهای انتقام جویانه حرکت کنند، حتماً مسیر اشتباهی را خواهند رفت که آینده قابل پیشبینی نخواهد داشت».
ابراز نگرانی از عواقب جنگافروزی البته مسبوق به سابقه است و دامنهٔ بیشتری دارد. روزنامهٔ حکومتی ستاره صبح (۹بهمن) ضمن برشمردن نتیجهٔ معکوس حمله به پاکستان و اربیل مینویسد: «اقدامی که پاکستان در واکنش به ایران انجام داد به اعتبار امنیتی ایران لطمه وارد کرد... اینگونه رفتار در دنیای امروز بازدارنده نیست و نتیجهٔ مطلوب ندارد. کسانی که فکر میکنند فقط از طریق سخت افزار میتوان مسائل را حل کرد در اشتباه هستند».
کارشناسان حکومتی، جهش قیمت دلار و رسیدن آن به آستانهٔ ۶۰هزار تومان را نتیجهٔ جنگافروزی میدانند. روزنامهٔ حکومتی ستارهٔ صبح (۴بهمن) در این باره مینویسد: «درگیری با پاکستان و اربیل عراق پیامدهای منفی به بازار مخابره کرد و قیمتها را افزایش داد. حملات موشکی به پاکستان و اربیل عراق باعث اعتراض مردمی شد. تظاهر کنندگان خواستار تحریم کالاهای ایران شدهاند. این در حالی است که عراق در شرایط تداوم تحریمها یک فرصت تجاری برای ایران بود تا تجار با صدور کالا برای کشور ارزآوری کنند. اکنون این فرصت محدودشد...».
سایت حکومتی فرارو نیز در مطلبی با عنوان «تحریم کالاهای ایرانی در منطقه زیر سر کیست؟»، مینویسد: «چه اتفاقی افتاده که اعضای اتاق بازرگانی اربیل اعلام میکند که کالای ایرانی نخرید و کالای ترک و سعودی و اردنی را جایگزین کنید. عراق برای اولین بار در سازمان ملل علیه ایران شکایت میکند».
وحشت از پیامدهای جنگافروزی به آنجا رسید که یک سایت حکومتی نوشت: «عملیات ضدتروریستی ایران در پاکستان خطایی استراتژیک در ژئوپلیتیک بحرانزده بوده و نشان داد که تهران نه تنها استاد از دست دادن فرصتهاست، بلکه در راهی گام بر میدارد که دوست را تبدیل به دشمن و فرصتها را بهراحتی تبدیل به تهدید میکند» (دیپلماسی ایرانی ـ ۳۰دی).
این رسانهٔ حکومتی سپس میافزاید: «زبان مقامات اربیل در واکنش اعتراضی به اقدام ایران، نه تلخ که از جنس زهر بود. فاجعهٔ بدتر، تسری این تلخی و مواضع منفی و اعتراضی در سخن مقامات بغداد بود. در کنار محکومیت عملیات ایران توسط اربیل و بغداد، محکومیت ایران توسط اتحایه عرب و بسیاری از کشورها خود حامل پیامی معنادار برای تهران بود