سخن روز
روزنامهٔ جوان (۲بهمن) ارگان سپاه پاسداران خامنهای در مقالهیی با عنوان «انتخابات فراتر از گزینش افراد» نوشت: «آیا منظور رهبری از حضور مردم، برای رأی آوردن فلان کس است؟ حتماً خیر! رهبری امنیت ایران را گوشزد میکند، پس انتخابات معنایی والا دارد که در ایران والاتر هم جلوه میکند. اولین معنای آن امنیتآوری است... دومین معنای رأی، اصرار بر استمرار نظام جمهوری اسلامی است. اینجا غرب نیست که مشارکت مردم صرفاً رأی بهبرنامههایی نظیر بیمه بیکاری، سن بازنشستگی، نحوه مواجهه با مهاجرین خارجی، قانون کار، تعرفه واردات و صادرات و درمان باشد. اینجا رأیدهندگان بهکسانی رأی میدهند که مورد تأیید نظام سیاسی هم هستند و اینچنین معنای رأی و رفراندوم بهنظام سیاسی هم هست».
واضحتر از این نمیشد، نمایش انتخابات در استبداد مطلقهٔ ولایت فقیه را تعریف کرد و توضیح داد که نمایش انتخابات در رژیم، هیچ مشابهتی با انتخابات بهمعنی رایج کلمه و آنچه در کشورهای دیگر معمول است، ندارد. در اینجا «رأیدهندگان (صرفاً) بهکسانی رأی میدهند که مورد تأیید نظام سیاسی هستند». در اینجا- به نوشتهٔ همین منبع- انتخابات نه بهمعنای «انتخاب زید و عمرو یا اصلاحطلب- اصولگرا»، بلکه یک پروژهٔ امنیتی است که «اولین (هدف) و معنای آن امنیتآوری است». از همین روست که شرکت یا عدم شرکت در این نمایش، بهمعنای تمکین بهرژیم یا ایستادگی در برابر آن است و بهاین جهت است که خامنهای و همهٔ ایادی رژیم از «عدم مشارکت» مردم اینچنین هراسان و سراسیمهاند.
اما این حرفهای بیپرده روزنامهٔ سپاه پاسداران بهمذاق یکی از مهرههای باند خامنهای (به نام محمد مهاجری) خوش نیامده است. او که بهآرایه و پیرایهٔ هیولای مخوف ولایت فقیه کمر بسته، در مقالهیی (در روزنامهٔ حکومتی اعتماد ـ ۳بهمن) تلاش کرده، فاشگویی «جوان» را کمرنگ کند. اما نا خواسته، پرده را بیشتر کنار زده است!
نامبرده مینویسد: «اگر از منظر (روزنامهٔ سپاه) بهانتخابات بنگریم در واقع باید بپذیریم اصولاً مشارکت و صندوق رأی و برگزیدن افراد، اصلاً موضوعیت ندارد و صرفاً طریقیت دارد. یعنی انتخابات صرفاً راه و طریقی است برای رسیدن بهامنیت و استمرار نظام و نظایر آن. خب فرض کنیم این ایده درست باشد. در چنین فرضی، اگر هر وسیلهای فراهم شود که با آن، امنیت و وحدت ملی و استمرار نظام تضمین گردد، میتوان انتخابات را تعطیل کرد و از همان روش مورد نظر بههدف متعالی خود دست یافت».
دقیقاً همین طور است! در استبداد مطلقهٔ ولایت فقیه، «اصولاً مشارکت و صندوق رأی و برگزیدن افراد، اصلاً موضوعیت ندارد و صرفاً راه و طریقی است برای رسیدن بهامنیت و استمرار نظام». بنابراین «اگر هر وسیلهای فراهم شود که با آن، امنیت و... استمرار نظام تضمین گردد، میتوان انتخابات را تعطیل کرد» این یک نتیجهگیری منطقی است. اما وصلهٔ ناجور «انتخابات» بر قبای ولایت مطلقهٔ فقیه را شرایط سیاسی اجتماعی منبعث از انقلاب ضدسلطنتی بهرژیم آخوندی تحمیل کرده است. بنابراین اگر تعطیل این نمایش مزاحم و بحرانزا، خودش معنی امنیتی نداشت، خلیفهٔ ارتجاع تا بهحال ده بار آن را تعطیل کرده بود.
این معنا را که نمایشهای انتخاباتی در این رژیم، صرفاً کارکرد امنیتی دارند؛ یعنی برای حفظ رژیم در برابر نیروی برانداز (عموم مردم ایران) هستند، واقعیتی است که سردمداران و گماشتههای خامنهای پیوسته تکرار کرده و میکنند:
آخوند شاهرخی (خرمآباد ـ ۲۹دی) «انتخابات زره پولادین است، امنیت ساز است... هر انتخاباتی مجموعهیی از بلاها و آسیبها را از این مملکت دور کرده است».
حسینی معاون پارلمانی رئیسی جلاد: «مشارکت حداکثری باعث افزایش، امنیت، اقتدار و توان بازدارندگی کشور میشود» (خبرگزاری فارس ـ ۲۹دی).
آخوند منتظری رئیس دیوان عالی کشور: «انتخابات... میتواند تأمین کننده امنیت کشور باشد و توطئه دشمنان را نقش بر آب کند» (خبرگزاری فارس ـ ۳بهمن).
اما این کدام دشمن است که نمایشهای انتخاباتی بهعنوان پروژهٔ امنیتی بایستی آن را خنثی کند و عقب براند؟ آخوند علمالهدی، پدر زن رئیسی و نماینده و امام جمعهٔ خامنهای در مشهد، یک بار بهصراحت گفت: «کسانی که رأی نمیدهند یا رأی باطله میدهند، رأی به مجاهدین میدهند».
البته این سخن دو سال پیش است. پس از آنکه در نمایش انتخاباتی۱۴۰۰ که رئیسی در آن از صندوق درآمد و بعد از رئیسی بیشترین رقم مربوط بهآرای باطله بود، الآن رژیم بهچنان افلاسی افتاده که آرای باطله را هم روی چشمش میگذارد و گماشتههای خامنهای در جمعهبازارها التماس میکنند: «اگر کاندیدایی را قبول ندارید رأی سفید بدهید چرا که مشارکت در انتخابات از فرد منتخب اهمیت بیشتری دارد» (آخوند بهرامپور ـ دزفول ـ ۲۲دی ۱۴۰۲).
اگر چه نمایش انتخابات در این رژیم، از روز اول و از زمان خمینی، همواره دارای معنی و مضمون امنیتی بوده و هیچ ربطی بهانتخاب و گزینش مردم و رأیدهندگان نداشته، اما این حرف گماشتهٔ خامنهای، بیانگر نهایت ورشکستگی و افلاس سیاسی و اجتماعی رژیم است. وضعیتی که قیامهای سراسری مردم ایران بهرژیم تحمیل کرده و مداوماً عمیقتر و وخیمتر میشود.
حق مطلب همان است که رهبر مقاومت میگوید: «در این رژیم جایی برای ”انتخاب“ نیست، زمان “انقلاب“ است».