سخن روز
همزمان با سقوط ارزش ریال و افزایش قیمت دلار، گرانی لجامگسیختهٔ قیمتها، بهخصوص گرانی مایحتاج اولیهٔ زندگی کارد را به استخوان اقشار محروم رسانده است. یک روزنامهٔ حکومتی از این وضعیت با عنوان «تورم نهادینه شده در اقتصاد کشور» نام میبرد و هشدار میدهد «ریشههای اعتراضات و اغتشاشات پارسال را باید از این زاویه کاوش و جستجو کرد» (فرهیختگان، اول بهمن ۱۴۰۲).
در چنین شرایطی، یک کارشناس حکومتی در مورد روشن شدن «موتورهای تورمی در اقتصاد ایران» مینویسد: «ناترازیهای کلیدی اقتصاد ایران که هر کدام موتورهای تورمی اقتصاد ایران هستند، کاملاً روشنند که شامل ناترازی در بخش آب، ناترازی برق، ناترازی در صندوقهای بازنشستگی و ناترازی در بخش نفت و گاز و ناترازی بنزین و فرو نشست زمین میشود که جزو مهمترین ناترازیهای ایران بهشمار میرود که شدت آنها بهمراتب از ناترازیها در بودجه و بانک بیشتر است و هر یک از اینها به تنهایی روشنکنندهٔ موتور تورمی در اقتصاد ایران هستند» (اعتماد آنلاین۳۰دی).
پیشتر نیز روزنامهٔ حکومتی همدلی (۲۵دی) با درج تحلیل همین کارشناس (وحید شقاقی) نوشته بود: «استاد اقتصاد دانشگاه خوارزمی میگوید: مسأله اصلی ما کسری ٣٠٠هزار میلیارد تومانی بودجه و ناترازی بانکها نیست. امروز مسأله اقتصاد ایران نداشتن ۵٠٠ میلیارد دلار معادل ٢۵هزار هزار میلیارد تومان برای پوشش و جبران ناترازیهای برق، گاز، آب، بنزین و فرو نشستهاست».
وی در ادامه میافزاید: «هنوز از عمق فاجعه خبر نداریم و تا زمانیکه عمق فاجعه را نفهمیم نمیتوانیم موضوع را درمان کنیم. درمان نیازمند شناخت واقعی و عمیق از مسأله است، در غیر اینصورت امکان درمان آن بیماری یا رفع مسأله وجود ندارد... بهدلیل ناترازی برق و گاز به ناچار در زمستان، گاز شرکتها و صنایع و در تابستان، برق آنها را قطع میکنیم اما از آنجا که ناترازیها در حال شدت گرفتن هستند این ناترازیها خانوارها را هم تحت تأثیر قرار خواهد داد».
شقاقی ضمن تأکید بر اینکه «این ناترازیها مانند نم دیوار عمل میکند که پس از مدتی نم کشیدن، به یکباره فرو میریزد»، نسبت به آثار اجتماعی ناترازی برق و گاز و بنزین و صندوقهای بازنشستگی هشدار میدهد و با اشاره به بحران آب و فرو نشست زمین میگوید: «با این سرعت فرو نشست زمین در اصفهان و جنوب تهران و... برخی از شهرها را کاملاً از دست میدهیم. دشت تهران سالانه ١٠٠برابر میانگین جهانی سرعت فرو نشست دارد. ناترازی آب و فرو نشست به یکدیگر متصل هستند اما محل مبارزه و کنترل اینها متفاوت از هم هستند. حتی از فکر کردن به تبعات ناترازی آب هم دلهره میگیریم».
بهاین ترتیب، وی طرح بحرانهایی مانند کسری بودجه و فساد بانکها در افزایش گرانی را «سادهسازی مسأله» میداند و با کنار زدن پردهٔ بحران ناشی از انهدام ساختارها معتقد است «مطرح کردن ناترازی بانکها و ناترازی بودجه، دادن آدرس اشتباه است».
این تنها شمهیی از آثار فساد سیستماتیک ۴۰ساله و بحرانهای ناشی از نابودی ساختارهاست که توسط کارشناسان حکومتی گوشزد میشود؛ بحرانهایی که رژیم قرونوسطایی آخوندها نه میخواهد و نه میتواند از پس حل آنها برآید. از همین رو، خامنهای هر سال با انتخاب عناوین نمایشی مانند «تولید دانشبنیان و اشتغالآفرین» برای سال۱۴۰۱ و «مهار تورم، رشد تولید»، برای سال ۱۴۰۲ و تکرار عبارات میانتهی مانند «جهش تولید»، «پیشرفت» و «قله» سعی کرده انهدام ساختارهای اقتصادی و پتانسیل انفجار اجتماعی را کتمان کند. او امروز هم تلاش میکند با جنگافروزی مانع قیام مردم شود. اما یک اقتصاددان دیگر حکومتی هشدار میدهد: «به نظرم با شرایط اقتصادی فعلی، مسئولان کشور باید از هماکنون مسئولیت ناآرامیهای آینده در کشور را پذیرا باشند» (راغفر، بهار نیوز ـ ۲۵دی ۱۴۰۲).