دریاچه ارومیه
دریاچه اورمیه که زمانی به چشم نیلی ایران معروف بود، در شرایط بحرانیتری از گذشته قرار دارد. بهگفته کارشناسان محیطزیست، سطح تراز دریاچه ارومیه به پایینترین اندازه آن در ۶۰سال گذشته رسیده است. نگرانی در رابطه با خطر خشک شدن دریاچه ارومیه به ابتدای دهه۸۰ میرسد. در بیش از ۲۰سال گذشته کارشناسان محیطزیست بارها در رابطه با خطر خشک شدن دریاچه ارومیه هشدار دادهاند؛ اما سران حکومت آخوندی بدون توجه به این خطرات به سرقت حقآبه این دریاچه ادامه دادهاند.
بر اساس نتایج یک پژوهش دانشگاه صنعتی شریف «تراز دریاچه ارومیه در ۱۳خرداد ۱۴۰۲، کمترین تراز ثبتشده در این روز برای دریاچه ارومیه از سال۱۳۴۳ تاکنون بوده است و حالا حجم آب از سال۹۴ هم کمتر شده است» (روزنامه اعتماد ۳۱تیر ۱۴۰۲).
تلاش مقامات حکومتی برای پنهان نمودن واقعیت
این نتایج با اظهارات مقامات رژیم در رابطه با احیای دریاچه مغایرت دارد. مقامات دولتی تلاش میکنند با ارائه تصاویر مجهول و بدون تاریخ، از بهبود وضعیت دریاچه ارومیه خبر داده و احیای آن را به بارش خوب در سال آبی جدید موکول کنند.
اما باید توجه داشت، کاهش تراز دریاچه ارومیه و رسیدن آن به پایینترین سطح در ۶۰سال گذشته، بر مبنای دادههای کارشناسان طرح تحقیقاتی دریاچه ارومیه است. این دادهها با توجه به نبود شفافیت و ندادن آمارهای تخصصی، توسط سران رژیم و پنهان کردن علت خشک شدن دریاچه قابل اتکا میباشد.
توانایی تبدیل شدن به بمب زیستمحیطی
بنا بهگفته کارشناسان محیطزیست، دریاچه ارومیه پتانسیل تبدیل شدن به یک بمب زیستمحیطی را دارد. خشک شدن دریاچه میتواند آنرا به یک منبع گرد و غبار در شمال غربی کشور تبدیل کند. طوفانهای نمکی که مولد آن دریاچه ارومیه میباشد، توانایی رسیدن به کرج و دشت تهران را نیز دارد. نمک این دریاچه در صورت طوفان خسارتهای مالی فراوانی به کشاورزان و باغداران وارد خواهد کرد. به این صورت کشاورزی در شمال غرب کشور با تهدید جدی مواجه خواهد شد.
ندادن حقآبه، علت اصلی خشک شدن دریاچه ارومیه
سران حکومت آخوندی تلاش میکنند، علت خشک شدن دریاچه ارومیه را تغییر شرایط اقلیمی قلمداد کنند. آنها با ادعای افزایش گرمای ۲ درجه سانتیگرادی دمای کره زمین، قتلعام طبیعت در دریاچه ارومیه را میخواهند پنهان کنند. مقامات دولتی، در یک همایشی با همکاری دانشگاه برلین در رابطه با خشک شدن دریاچه ارومیه، این موضوع را عنوان کردند ولی یک کارشناس سازمان زمینشناسی در مصاحبه با رسانههای حکومتی به رد این موضوع توسط دانشمندان آلمانی اشاره کرده و میگوید:
«در این همایش یکی از متخصصان حوزه تغییر اقلیم به این گزارش اعتراض و اعلام کرد: افزایش دمای ۲ درجه سانتیگراد علمی نیست و اگر این میزان افزایش دما باشد، ما باید آلمان را ترک کنیم و پیشنهاد داد باید عوامل انسانی مورد بررسی قرار گیرد» (روزنامه انتخاب ۲مرداد ۱۴۰۲).
عوامل انسانی مورد بحث همان، سرقت حقآبه این دریاچه در ۲۰سال گذشته است. حقآبه دریاچه ارومیه صرف آبیاری زمینها و باغهایی میشود که صاحبان اصلی آن سران رژیم و فرماندهان سپاه پاسداران و... میباشند.
بنا به اعتراف معاون سازمان حفاظت محیطزیست رژیم کمتر از ۲۵درصد حقآبه تخصیص یافته دریاچه ارومیه به آن سرازیر شده است. وی در مصاحبه با رسانههای حکومتی میگوید:
«از ابتدای سال آبی جاری (اول مهر ۱۴۰۱ تا نیمه خرداد ۱۴۰۲) تنها حدود ۸۰۰میلیون مترمکعب از حقآبه دریاچه ارومیه تخصیص یافته است. این در حالی است که حقآبه تعیینشده توسط سازمان محیطزیست برای این دریاچه، سالانه ۳میلیارد و ۴۰۰میلیون مترمکعب است» (روزنامه جهان صنعت ۳۱تیر ۱۴۰۲)
کارشناسان یکی از اصلیترین علل خشکشدن دریاچه ارومیه را ساختن ۵۷سد در شمال غربی ایران توسط سپاه میدانند. ساختن ۸۲سد در حوضه آبریز تالاب انزلی نیز باعث شده که ارتفاع آب در این تالاب یک تا دومتر کاهش پیدا کند.
در حالی پاسداران تأمین آب آشامیدنی و کشاورزی را بهانه سدسازیهای خود میدانند که سدهای ساخته شده توسط قرارگاه سپاه تنها حدود ده درصد آب مصرفی اراضی کشاروزی را تأمین میکند. و در این در حالیست که سالانه ۴۰درصد از آب آشامیدنی کشور هدر میرود و د ربخش کشاورزی هم سالانه ۳۰درصد هدر رفت آب داریم و مجموع این ۲ هدر رفت، سالیانه رقمی بیش از ۴۰میلیارد مترمکعب آب؛ حدود یکسوم آب مصرفی کشور است.
خشک شدن دریاچه ارومیه یکی از صدها نمونه قتلعام طبیعت توسط سران حکومت است. حکومتی که تمامی ثروتهای کشور را خرج بقای خود کرده، به بهبود وضعیت زیستمحیطی کمترین اهمیتی نمیدهد. به این دلیل ما شاهد مرگ غمانگیز بسیاری از تالابها، رودخانهها و... هستیم. زاینده رود، گاوخونی، مهارلو، کارون، هورالعظیم و... نمونههای کوچکی از این جنایت بزرگ سران حکومت میباشند.