سخن روز
خمینی در اصرار ۸سالهاش بر ادامهٔ جنگ با عراق، بارها از این جنگ بهعنوان «مایه حیات» رژیم یاد کرده و «صلح را دفن اسلام» ریایی و رژیم قرونوسطایی خود اعلام کرد. او بهصراحت گفته بود این جنگ «۲۰سال هم طول بکشد» باز هم ادامه خواهد داد و تا یکسال پس از تصویب قطعنامه۵۹۸ و حتی در شرایطی که دیگر قادر بهراه انداختن یک حمله و هجوم بزرگ نبود؛ همچنان بر ادامهٔ جنگ اصرار میورزید. اما ناگهان در ۲۷تیر ۱۳۶۷، در میان بهت و ناباوری همگان، دجال جنگافروز یکباره قطعنامهٔ ۵۹۸ را پذیرفت و پیام داد: از هر چه تا امروز گفته بودم گذشتم و آبروی خود را با خدا معامله کردم و آتشبس را که برایم از زهر مرگبارتر است پذیرفتم. دجال ملعون همچنین گفت که فعلاً کسی از علت چیزی نپرسد، دلایلی دارد که بعداً خواهم گفت. البته خمینی هیچگاه دلیل این چرخش ناگهانی را نگفت ولی بر کسی پوشیده نیست که علت آن شیپور سرنگونی بود که ارتش آزادیبخش در ۲۷خرداد۶۷ با عملیات پیروزمند چلچراغ و فتح شهر مهران بهصدا درآورد و خمینی صدای نابودی رژیمش را در طنین شعار «امروز مهران، فردا تهران» رزمندگان ارتش آزادیبخش شنید. خمینی میخواست با پذیرش آتشبس، مقاومت و ارتش صلح و آزادی را قربانی صلحی کند که خودش پرچمدار آن بود و خودش زهر آن را بهحلقوم خمینی ریخته بود.
اما این مقاومت و ارتش آزادیبخش در حساسترین لحظهٔ سرنوشت، پیشدستی کرد و با تمام توش و توان بهمیدان شتافت و میز توطئهیی را که دجال پلید چیده بود بر سر خودش خراب کرد.
چنین بود که تمام ارتش آزادیبخش، طی یک هفته خود را آماده کرد تا بهمیدان جنگ با تمامیت رژیم بشتابد. در عمل هم اثبات شد و سردمداران و سرکردگان رژیم نیز بهکرات اذعان کردند که ارتش آزادیبخش هم از ارادهٔ سرنگونی، هم از نیروی سرنگونی و ظرفیت و توان آن برخوردار است. چرا که در یک خیز خود را بهعمق ۱۷۰کیلومتری خاک میهن رساند. عمقی که ارتش عراق در طول ۸سال جنگ هرگز بهآن نزدیک هم نشده بود. از سوی دیگر هموطنانمان و مردم منطقه، بهطور گستردهیی بهارتش آزادیبخش پیوستند و دوش بهدوش رزمندگان جنگیدند.
خمینی با شم ضدانقلابی خود خوب تشخیص داد که این جنگ بود و نبود است. بنابراین خودش پیام داد و گفت امروز تمامی اسلام با تمامی کفر روبهرو شده و بهنیروهایش گفت که وجب بهوجب باید بجنگید! او دار و ندارش را بهصحنه آورد... مجلسش را تعطیل کرد. حوزهها را تعطیل کرد و همه را بهجبهه فرستاد.
بنابراین فروغ جاویدان صرفاً یک جنگ نظامی نبود، یک حماسه میهنی و آرمانی بود در یک سرفصل تعیینکننده در نبرد آزادیبخش بود. با توجه بهاین وجه از عملیات عقیدتی میهنی فروغ جاویدان بود که رهبر مقاومت و فرمانده کل ارتش آزادیبخش در نشست تاریخی توجیه عملیات که کلیهٴ رزمندگان در آن حضور داشتند، از آنان خواست «با حسابگری نظامی محض و با حسابگری سیاسی محض»، پاسخ بدهند آیا باید برویم یا نه؟ و هنگامی که همهٔ رزمندگان با شوری انقلابی و میهنی پاسخ مثبت دادند، چنین گفت: «پیشاپیش نتیجه را هر چه باشد بهتک تک شما و بهخلق قهرمان ایران تبریک میگویم».
آری، نتیجهٔ ماندگار حماسهٔ میهنی و آرمانی فروغ جاویدان، یک پیروزی قطعی بود؛ چرا که بهاثبات رسید: نبرد انقلابی و آزادیبخش خلق قهرمان و مجاهدان و فرزندان رشیدش با رژیم جلادان و استبداد دینی که از ۳۰خرداد ۱۳۶۰ شروع شده آتشبسی با استبداد خونآشام دینی ندارد و تمام آنچه در ارتش آزادیبخش ملی ایران موج میزند، اراده پایدار آرمانی و میهنی برای سرنگونی پلیدترین دشمن ایران و ایرانی است و این نیروی انقلابی برخاسته از دامان خلق قهرمان ایران در این مسیر آمادهٔ پرداخت هر بهایی است. سردمداران و سرکردگان رژیم چه در آن زمان چه در سالهای بعد پیوسته گفتهاند که این عملیات بسا فراتر از همهٔ نبردهای جنگ ۸ساله، نابودی رژیم را هدف قرار داده بود. درسهای ماندگار فروغ جاویدان که همواره فرا روی مبارزان و هر آن کس را که در برابر ستم بهپا میخیزد، قرار دارد، از جمله این است که برای هر کس و هر نیرویی که خود را آمادهٔ پرداخت بهای آزادی کرده، هیچ بنبستی متصور نیست. هر بنبستی را میتوان با فدا در هم شکست. بر شالودهٔ همین درس است که شاهد قیامهای پیدرپی در سالهای اخیر و آخرین آن در سال۴۰۱ بودیم.
همهٔ دنیا از شجاعت جوانان و بهخصوص زنان ایرانی که در جریان قیام، با دست خالی در برابر پاسداران میایستادند، شگفتزدهاند، گویا نمیدانند که این روحیه و این رشادت ریشه در مقاومتی ۴۰ساله دارد. این جوانان و زنان اگر خود بهچشم ندیدهاند، اما حکایت زنان رزمنده در فروغ جاویدان را یا از مردم منطقهٔ عملیاتی یا حتی در اعترافات ناگزیر پاسداران شنیدهاند که چطور زنان مجاهد با جنگاوری و قدرتی شگفتانگیز با تیربارهای خود، ارتفاعات را درمینوردیدند و تا آخرین گلوله میجنگیدند.
به این ترتیب فروغ جاویدان یک واقعهٔ مربوط بهگذشته نیست. یک الهامبخش جاودان است. بهکانونهای شورشی در سراسر ایران پیام مبارزه بههر قیمت را میدهد و پیوسته مردم و جوانان و زنان را فرامیخواند که قدم در راه آزادی بگذارند و برای بهدست آوردن آزادی از فدای جان خود پروا نداشته باشند.