سخن روز
بهگزارش رسانههای حکومتی، پاسدار منتظرالمهدی از طرف نیروی سرکوبگر انتظامی اعلام کرد: «پلیس از امروز ۲۵تیر با گشتهای خودرویی و پیاده، در سراسر کشور با کسانی که هنجارشکنی میکنند برخورد میکند». وی تصریح کرد: «این اقدام در پی تأکید رئیسجمهور و قوه قضاییه صورت میگیرد» (خبرگزاری مهر آخوندی ـ ۲۵تیر).
اعلام رسمی آغاز کار گشتیهای جنایتکار موسوم بهارشاد در حالی است که طی دو سه روز گذشته علاوه بر شبکههای اجتماعی، در رسانههای حکومتی نیز کلیپهایی منتشر شده حاکی از دستگیریها و تهدیدهای سرکوبگرانه علیه زنان و صدور احکام ضدانسانی و سخیف علیه دستگیر شدگان. یکی از این احکام تنفرانگیز، شستن میت بهمدت یک ماه در غسالخانه تهران است.
پس از قتل مظلومانهٔ مهسا امینی در ۲۵شهریور سال گذشته که قیام۱۴۰۱ را جرقه زد، مدتها بود که گشت جنایتکار ارشاد در خیابانها ظاهر نمیشد، اما سرکوبگریهای رژیم، توسط عوامل و مزدوران خامنهای علیه زنان و دختران میهنمان در اشکال مختلف، ادامه داشت، چرا که دیکتاتوری ولایت فقیه قادر نیست حتی یک روز را بدون سرکوب، سرکوبی که نوک تیز آن همواره متوجه زنان و دختران است سر کند.
واقعیت این است که پس از قیام سراسری۱۴۰۲ بنبست و تنگنای مرگباری در تحمیل حجاب اجباری گریبانگیر رژیم شد. زیرا از یکسو نمیتوانست در وحشت از بالاگرفتن قیام و تهاجم شورشگران به گشتهای سرکوبگر، آنها را به صحنه بیاورد و از سوی دیگر تغییر تاکتیک و خط و نشان کشیدنها و تهدیدهای دژخیم رادان که خامنهای او را بر سرکار آورد، نتوانست اوضاع را به قبل از شهریور برگرداند. این وضعیت، جنگوجدال و آشفتگی دامنه داری را در درون رژیم دامن زد که روی روحیه بسیجیان سیلی خورده از قیام هم تأثیر منفی داشت. وجه بارزتر این بنبست و بحران درونی را در ماجرای «لایحهٔ حجاب» میتوان دید که جنازهاش روی دست خلیفهٔ ارتجاع مانده و چند ماه است بین سه قوه نظام پاسکاری میشود و هر یک از آنها از ترس عواقب اجتماعی، آن را همچون آهن تفتهای بهدامن دیگری میاندازد. این لایحه از قضاییهٔ خامنهای بهدولت و در ۹خرداد از دولت بهمجلس تحویل داده شد. مجلس ارتجاع نیز ابتدا با قید دو فوریت آن را در دستور کار خود قرار داد اما در تاریخ ۲۳خرداد دو فوریت آن رأی نیاورد و بهعنوان یک لایحهٔ معمولی بهکمیسیون اجتماعی مجلس سپرده شد. اگر چه پاسدار قالیباف ابراز امیدواری میکند که این لایحه ظرف دو ماه آینده تصویب شود، اما سرنوشت آن مشخص نیست.
رحیمی جهانآبادی از اعضای مجلس ارتجاع آن را «پوست خربزه زیر پای مجلس» توصیف میکند و آخوند علمالهدی بر سر مجلس فریاد میکشد: «این لایحه واقعاً لایحه حجاب است یا لایحه صیانت از بیحجابی است؟» (تلویزیون آستان رضوی ـ ۵خرداد).
این جنگوجدال اکنون دوباره بر سر راهاندازی گشت ارشاد در رژیم بالا گرفته است. یک عده از غلیان بهاصطلاح غیرت دینی ابراز خوشحالی میکنند و عدهٔ دیگری در اینجا و آنجای رژیم نسبت بهعواقب آن هشدار میدهند.
معینالدین سعیدی، عضو مجلس ارتجاع هشدار میدهد: «راهاندازی مجدد گشت ارشاد آثار جبرانناپذیری خواهد داشت... ما شهریور۱۴۰۱ و آن اتفاقات را پشت سرگذاشتهایم؛ این رفتار تازه بسیار عجیب است» (سایت حکومتی انتخاب ـ ۲۵تیر).
روشن است که نه آخوندهای فاسدی از قبیل علمالهدی که فریاد واشریعتا بلند کردهاند، درد شریعت و دین ریایی و دروغین خودشان را دارند و نه باندها و عناصری که با راهاندازی مجدد گشت ارشاد مخالفت میورزند، دردشان چگونگی رفتار با جامعه است. درد و بنبست هر دو مشترک است آنها بیش از چهل سال است که «همه باهم» از اسفند ماه ۱۳۵۷ با عربدههای یا روسری یا توسری از حجاب و دعاوی اسلام پناهانه برای زنستیزی و سرکوب عمومی استفاده میکنند و حالا نیز «همه باهم» با قیام و شورشگرانی روبهرو هستند که سرنگونی تمامیت نظام و به زیر خاک کشیدن ضحاک عمامهدار را اراده کردهاند.
سؤال این جاست که خامنهای و رئیسی که چند ماه است این دست آن دست کرده و ضمن استمرار سرکوب و انواع فشارها برای تحمیل حجاب اجباری، از گشت ارشاد حرفی نمیزدند، اکنون چرا از راهاندازی آن سخن به میان میآورند؟ آیا از سرقدرت و تسلط براوضاع چنین کردهاند یا از سر ضعف و ترس احساس میکنند زمان این دست و آن دست کردن «بی پایان» نیست و ناگزیر از تشدید سرکوب و اعلام گشتهای سرکوبگر هستند؟
پاسخ را بایستی در شرایط حاد و عاجل بحران سرنگونی جستجو کرد. همان شرایطی که مدیر مسئول روزنامهٔ حکومتی جمهوری (۲۵تیر) را وا میدارد علناً هشدار بدهد: «فکر نکنید صبر مردم بیپایان است. از روزی بترسید که لشکر گرسنگان علیه شما قیام کنند... لااقل برای بقای خودتان و حکمرانیتان فکری بکنید».
شیوهٔ شناخته شدهٔ رژیم ولایت فقیه تحتالشعاع قرار دادن یک بحران با یک بحران دیگر است. اما این میتواند یک اشتباه محاسبهٔ مهلک باشد بهخصوص که جامعه در التهاب قیام است و قیامآفرینان و شورشگران برای آزادی بهخوبی میدانند که: «گشت ارشاد ارتجاع آخوندی را هر کجا پیدایش شود باید در همکوبید. باید در برابر آن مقاومت کرد آنقدر که قیام دوباره شعلهور شود و ریش و ریشهٔ دیکتاتوری دینی را بسوزاند» (مسعود رجوی- ۲۵تیر)