۱۴۰۱ دی ۲۶, دوشنبه

بحران گاز، تنگنای مردم خشمگین، وقاحت دولت جلادان


                                   سخن روز

مصائب ناشی از بحران گاز، هم‌چنان در ۲۱استان کشور بیداد می‌کند و جان مردم را به‌لب رسانده است. برخی استان‌ها مانند خراسان رضوی و خراسان شمالی، پنجمین روز تعطیلی کامل خود را پشت سر گذاشتند؛ جریان گاز در اغلب شهرها و روستاها قطع شده و مردم با درماندگی در جستجوی سایر امکانات گرمایشی برآمده‌اند. وضعیتی که پیش‌بینی می‌شود چند روز دیگر ادامه داشته باشد.

این وضعیت با کم و بیشی اختلاف دامن‌گیر سایر استان‌ها و مناطق کشور است و مردم در تأمین اولیه‌ترین نیازهای خود مانند نان هم، سخت به‌زحمت افتاده‌اند.

این وضعیت در کشوری است که دارندهٔ دومین ذخایر عظیم گاز در جهان است. مردم ایران در واقع بر روی اقیانوسی از گاز و نفت زندگی می‌کنند، اما به‌دلیل فساد و تبهکاری حکومتی که جز دزدی و سرکوب و اعدام هنر دیگری ندارد، از سرما به‌خود می‌پیچند و بسیاری از محرومان هم جان‌شان را از دست می‌دهند.

در همین حال سردمداران رژیم با دروغگویی‌ها، دجالگری‌ها و اظهارات سخیف و پروقاحت، نمک بر زخم مردم به‌ستوه آمده و خشمگین می‌پاشند.

رئیسی جلاد ضمن بازدید «سرزده» از شرکت ملی گاز با تشکر از تلاش‌ها و زحمات وزیر نفت و کارگزاران دولت خودش ادعا کرد: «فقط در نقاط محدودی گاز قطع شد»(تلویزیون رژیم ۲۵دی).

پاسدار وحیدی وزیر کشور رئیسی نیز که از ترس قیام ستاد بحران گاز آنلاین با استان‌های کشور تشکیل داده، تقصیر این وضعیت را به‌گردن مردم انداخت و گفت: «راه اصلی عبور از بحران انرژی صرفه‌جویی و تغییر شیوهٔ مصرف است!»(همان منبع).

اوجی وزیر نفت نیز با بیان این‌که تعطیل مدارس تهران کمک بزرگی به‌ تأمین گاز کشور کرد! افزود: «تا به‌این لحظه ما هیچ‌گونه قطعی گاز در بخش خانگی و تجاری در هیچ کجای کشور گزارش نداشتیم»(روزنامهٔ حکومتی آرمان ملی ۲۴دی).

از دیگر دروغ‌های رژیم آن است که می‌کوشد قطع واردات گاز ترکمنستان را به‌عنوان یکی از علل بحران کنونی برجسته کند، صرف‌نظر از آن‌که بیان این موضوع، برای رژیمی که ادعا می‌کرد می‌تواند با قطع صادرات گاز به‌ اروپا، این قاره را فلج کند، یک تف سربالا محسوب می‌شود، اما باید دانست که حجم گاز در قرارداد سوآپ با ترکمنستان روزانه ۵ تا ۶میلیون متر‌مکعب است و این میزان، نسبت به‌ مصرف گاز کشور که روزانه بالغ بر ۶۰۰ تا ۷۰۰میلیون متر‌مکعب است، اصلاً به‌حساب نمی‌آید.

واقعیت آن است که رژیم آخوندی با انهدام همهٔ زیرساخت‌های کشور، مسبب همهٔ مصائب گریبانگیر مردم ایران، از جمله بحران کنونی است. تنها ذکر یک نمونه در این مورد کافی است. معاون سابق سازمان محیط‌زیست رژیم فاش کرد: «با هدر رفت ۱۰۰میلیون متر‌مکعب گاز در فرایند استخراج ناشی از سوءمدیریت و بی‌بر‌نامگی می‌توان گاز مورد نیاز حداقل ۱۱میلیون ایرانی را تأمین کرد و مشکل زمستان سخت نداشت»(سایت حکومتی چندثانیه ۲۴دی).

دروغ و دجالگری مهم‌تر رژیم آن است که از چند ماه پیش سردمداران رژیم خط و نشان می‌کشیدند که با در پیش بودن «زمستان سخت اروپا» اروپایی‌ها را با قطع صادرات گاز چنان در منگنه قرار خواهند داد که آنها مجبور می‌شوند به‌ شرایط رژیم در مذاکرات برجام تن بدهند. اوجی وزیر نفت با لودگی می‌گفت: «امسال چه زمستان سختی در پیش است، برای دنیا! به‌خصوص کشورهای واردکننده انرژی! به‌خصوص اروپایی‌ها، خودشان دارند به‌ خودشان ظلم می‌کنند دولت‌ها دارند به‌ مردمشان ظلم می‌کنند!»(تلویزیون رژیم ۳۱مرداد ۱۴۰۱).

اکنون زمستان سر رسیده و روسیاهی به‌ زغال و زغال به‌سران حاکم مانده است. در حال حاضر «همه انبارهای ذخیره گاز مایع اروپا کاملاً پر شده... و قیمت گاز سیر نزولی در پیش گرفته»(روزنامهٔ حکومتی مردم‌سالاری ۲آذر) و تئوری «زمستان سخت اروپا» بر سر دجالکان دزد و نالایق خراب شده است؛ «آنها حتی از اطلاعات پیش‌پاافتاده بیخ گوششان که حتی شهروندان معمولی به‌خوبی از آن آگاه هستند بی‌بهره بودند و نمی‌دانستند که ایران برای گذراندن زمستان در خوش‌بینانه‌ترین حالت، روزانه حداقل ۲۰۰میلیون متر‌مکعب کمبود دارد»(همان منبع).

در همین حال، امیرعبداللهیان وزیر خارجه رژیم که به‌ لبنان و سوریه سفر کرده، در لبنان، سوخت ارزان را به‌ لبنانی‌ها تعارف کرده و می‌گوید: «هر زمان مقامات لبنانی آمادگی خودشان را برای دریافت سوخت اعلام کنند، آماده صادرات هستیم»(روزنامهٔ حکومتی همدلی ۲۵دی) وی در سوریه نیز از «گفتگو بین وزیران نیروی دو کشور برای ایجاد نیروگاه‌های برق در این کشور» صحبت کرد و گزارشگر تلویزیون حکومتی نیز گفت: «حالا فرصت مناسبی برای سرمایه‌گداران ایرانی برای شرکت در بازسازی سوریه فراهم شده»(۲۵دی).

در این بحبوحه، مخبر معاون رئیسی به‌ اوجی وزیر نفت، لقب «مدیر تراز مکتب قاسم سلیمانی» را می‌دهد. لقبی که شایستهٔ امیرعبداللهیان و دیگر اعضای دولت رئیسی جلاد هم هست که به قیمت نابودی حرث و نسل ایران، می‌کوشند خط خلیفهٔ ارتجاع مبنی بر «عمق استراتژیک» را پیش ببرند. دیکتاتوری که همزمان با دمیدن در بوق «اقتدار منطقه‌یی» بر طبل میان‌تهی «دانش‌بنیان» هم می‌کوبد تا درگل‌ماندگی حکومتش را پنهان کند؛ اما همان‌گونه که رهبر مقاومت گفت: «به‌ این رژیم باید در مورد گاز هم درس آتشین و شعله‌وری مانند بنزین در قیام آبان ۹۸ داد»(مسعود رجوی ۲۴دی ۱۴۰۱).