۱۴۰۰ فروردین ۲۷, جمعه

«ایران قوی»


                      آری به جمهوری دمکراتیک

در تمام عالم رسم بوده و هست که در هر انتخاباتی نخست کاندیداها برنامه‌هایشان را اعلام می‌کنند تا مردم به برنامه‌های مطلوب‌شان رأی دهند.

در تمام عالم مرسوم بوده است که مراجع صاحب قدرت سیاسی که از قضا خودشان هم باید مجری و برگزارکنندهٔ انتخابات باشند، از هیچ کاندیدایی حمایت نکرده و علیه هیچ کاندیدایی هم اظهارنظر نمی‌کنند.

در تمام عالم، این دو محور به‌عنوان دو اصل، به قانون تبدیل شده است.

در تمام عالم، تنها در نظام ولایت فقیه است که از خمینی تا خامنه‌ای هیچ‌کدام از دو اصل فوق را رعایت نکرده و از قضا خود قانون، هیچ اعتبار و جایگاهی ندارد. به همین دلیل، انتخابات هم جز نمایشی برای به‌خط کردن شهروندان جهت سوداگری سیاسی و مذهبی با آنان نیست؛ چرا که شخص ولی‌فقیه سمت‌وسو و چگونگی آغاز و سرانجام و نتیجهٔ انتخابات را تعیین می‌کند.

خامنه‌ای در سخنان آغاز سال نو، لیست خواسته‌ها و مطلوباتش را از نمایش انتخابات پایان خرداد امسال اعلام کرد؛ کاری که در تمام عالم نمونه‌اش یافت نمی‌شود. او با ردیف کردن مشخصات فرد دلخواهش ــ که آن را هم در ناگزیری انقباض حکومتش تعیین کرده است ــ نشانی آن کس را که باید رئیس‌جمهور شود، به بازوهای پیش‌برنده اوامرش داد؛ یعنی از همان آغاز سال نو، اتاق تجمیع آراء را تشکیل داد. خامنه‌ای بدین‌وسیله خط کار تبلیغاتی باند خودش و گزینشی بودن فرد مطلوب خودش را مشخص کرد و دستور سیاسی و مذهبی صادر نمود.

وجه دیگر این تصمیم و رویکرد خامنه‌ای، اعتراف پیشاپیش به این واقعیت است که در حداکثر تحریم انتخابات هم، هیچ چاره‌یی جز سر کار آوردن شخصی با شاخصهای اعلام شدهٔ خامنه‌ای نیست. پس، آنها که باید دستور و شاخصهای خامنه‌ای را به‌گوش بگیرند، وظیفه و تکلیف‌شان معلوم شده است که انتخابات را چگونه و برای محقق کردن چه دستوری باید برگزار کنند.

با چنین پیش‌فرض‌ها، شاخص‌ها و دستورات تعیین‌شده از جانب ولی‌فقیه، نامشروع بودن چنین نمایش و سیرکی تحت عنوان انتخابات، از همان شروع سال مهر خورد. حالا آنچه که قرار است نمایش داده شود، حلوا حلوا کردن جسدی باز آورده از اتاق تشریح است.

یکی از بازوهای تبلیغاتی و هیاهو ساز خامنه‌ای در اجرایی کردن چنین دستوراتی، روزنامه کیهان است. کیهان یکی از ارگانهای گماشتهٔ ولی‌فقیه در امر تبلیغات و رسانه می‌باشد که سیاست‌ها و دستورات ولی‌فقیه را پیش می‌برد. همان کیهانی که مردم ایران در قیام سال۱۳۸۸ پرونده آن را کنار همزادش روزنامه رسالت گذاشته و فریاد می‌زدند: «کیهان، رسالت ـ عامل هر جنایت». همین کیهانی که روزنامه حکومتی جمهوری اسلامی با سردبیری مسیح مهاجری، دربارهٔ آن نوشته بود «کیهان کم‌ترین تیراژ فروش را بین مطبوعات ایران دارد». یعنی غیرمستقیم اعلام کرده است که این روزنامه از جانب مردم ایران تحریم شده است.

حالا مدیر مسؤل پاسدار این روزنامه که نماینده خامنه‌ای در آن است، تلاش دارد به همراه به‌اصطلاح «جبهه انقلاب»، اوامر خامنه‌ای را برای گزینش رئیس‌جمهور مطلوب وی پیش ببرند. به‌همین منظور یک نشست مجازی تحت عنوان «الزامات تحقق ایران قوی در انتخابات ۱۴۰۰» تشکیل داده‌اند.

سرکردهٔ کیهان در شروع سخنانش، مضمون اول تا آخر چنین نشستی را تعیین کرد و و آنچه را که باید در نمایش پایان خرداد به‌دست بیاید، از پیش آدرس داد و گفت:

«سخنان رهبری در سخنرانی نوروز، ختم کلام بوده و بر همهٔ ما حجت است» (خبرگزاری فارس، ۲۳فروردین ۱۴۰۰).

پاسدار شریعتمداری بار دیگر این اصل مسلم نظام آخوندی را یادآوری نمود که با وجود اصل ولایت فقیه و شخص ولی‌فقیه، مقامات قانونی و رسمی در این رژیم هیچ اعتبار و اختیاری ندارند:

«در سخنرانی‌های قبل از انتخابات چنان صحبت می‌کنند که انگار تمام اختیارات در ید آن‌هاست» (همان منبع).

این نشست مجازی، بیشتر بیانگر بحرانهای لاعلاج و بن‌بست‌های تودرتوی نظام آخوندی در امر همین انتخابات است تا تعیین «الزامات تحقق ایران قوی». یک قلم مثل اذعان تمام رسانه‌های حکومتی، اعتراف شده است که رژیم دچار قحطی کاندید است. پاسدار شریعتمداری هم زیر این اعتراف را خط می‌کشد و تأکید می‌کند:

«تمام افرادی که اعلام آمادگی کردند، رأی‌آوری ندارند»! (همان منبع)

وجهی دیگر از این نشست مجازی، بازتاب اجتماعیِ جنایات ۴۲ساله از خمینی تا خامنه‌ای و معرفی چهره‌ها و عوامل آن با افشاگریها و روشنگریها توسط مقاومت ایران و قیام‌آفرینان می‌باشد. چنین بازخورد اجتماعی در شرایط کنونی و ربط آن به نمایش پیش روی رژیم، سوختن برگ جلاد قرن ابراهیم رئیسی است؛ جنایت‌کاری که این روزها باند غالب نظام تلاش دارد وی را کاندید اصلی معرفی کند. اما بازتاب تنفر اجتماعی نسبت به جلادی رئیسی در قتل‌عام تابستان ۶۷، کماکان گریبان نظام و پاسداران مجری نمایش انتخابات را گرفته است. به همین دلیل هم پاسدار شریعتمداری در این نشست مجازی مجبور می‌شود نفرین و لعنت مردم ایران را دربارهٔ رئیسی این‌چنین اعتراف کند:

«برخی با آمدن ایشان مخالف‌اند. مخالفان می‌گویند که اگر آقای رئیسی در عرصه انتخابات حضور یابد، تبلیغات سوء علیه ایشان زیاد می‌شود».

مشاهده می‌شود که «ایران قوی» نه در اختیار نظام ولایت فقیه و کارگزاران پیش‌برنده دستور خامنه‌ای برای گماشتن یک پاسدار به‌عنوان رئیس‌جمهور، که در حضور هوشیار و حافظهٔ تاریخیِ مردم و مقاومتی است که پرونده جنایات این رژیم را سال به سال بر هم انباشته و اینک از همه‌سو و همه‌جانبه تحریمش نموده‌اند.

اینک از پس سال‌های ابری و ظلام‌های قیرین ولایت فقیهی، بر «ایران قوی» است که طلوع کند...