سخن روز
کرونا در ایران آخوندزده میتازد. «وضعیت تهران از حالت قرمز هم گذشته» (محرز- عضو کمیتهٴ حکومتی کرونا-۱۸فروردین) و «پیک چهارم کرونا بهسرعت برق و باد چارسوق وطن را در نوردیده»
(روزنامهٔ حکومتی مستقل-۱۸فروردین) و در مورد سرعت گسترش ویروس «قبلا گفتم وضعیت کرونا آسانسوری شده، الآن میگم موشکی شده» (حریرچی-۱۸فرودین).این وضعیت خارج از انتظار نیست. چرا که سیاست خامنهای و روحانی گسترش کروناست تا بهعنوان متحد ولایت، با آن در برابر قیام مردم سد ببندند چرا که «کرونا در حال حاضر مانع (شورش تهیدستان) است» (توکلی-عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام-روزنامهٔ فرهیختگان-۱۸فروردین).
اما با وجود این سپر، بیش از ۳ماه است که دیگر بار اعتراضات سراسری مردم خشمگین آغاز شده است. امروز هم بازنشستگان محروم در دهمین دور اعتراضات سراسری و رو به گسترش خود در ۲۶شهر کشور، در برابر ۴۲سال ستم، غارت و بیداد آخوندی فریاد میزدند: «فریاد فریاد، از این همه بیداد»؛ و بدین ترتیب نشان دادند که تاریخ مصرف سد کرونا در برابر فوران خشم فرو خوردهٔ جامعهیی عاصی رو به پایان است.
اکنون رژیم آخوندی با دو واقعیت روبهروست:
:یکم: شرایط انفجاری جامعه؛ چرا که «وضعیت مردم آنقدر خراب است... که ممکن است آن اتفاقی رقم بخورد که نباید!» (توکلی-۱۸فروردین)؛ و معیشت آنقدر بحرانیست که «روز دوشنبه در فروشگاه افق کورش، حتی بال مرغ هم پیدا نمیشد» (روزنامهٔ حکومتی آرمان-۱۸فروردین)؛ و «وضعیت برای اقشار کمدرآمد جامعه بسیار سخت شده و نرخها هر روز بالاتر میرود» و این «وضعیت نگرانکننده است» (آخوند جنتی-۱۸فروردین). از این رو کارد به استخوان مردم رسیده و جامعه در حال عبور از سد سرکوب و کروناست. مانند آب پرخروشی که پشت سد انباشته شده و در نقطهای آن سد دیگر یارای جلوگیری از حرکت آب را نداشته، بشکند و سیل ویرانگر جاری شود.
دوم: در برابر این شرایط طوفانی، وضعیت بحرانی رژیم هم مزید بر علت است. رژیمی در گلمانده و غرقه در بحرانهای بیدرمان. جنگ گرگها، آن هم در بالاترین نقطهٔ رژیم هر روز اوج جدیدی میگیرد تا آنجا که در مجلس ارتجاع خواستار استیضاح و اعدام روحانی میشوند. نیروهای رژیم هم آنقدر وارفته و دچار ریزش شدهاند که خامنهای مجبور است در یک سخنرانی علنی نسبت به «تنبلی... خسته شدن... ناامید شدن» هشدار دهد (اول فروردین)؛ و کلاف سردرگم برجام هم تنها دو انتخاب در برابر خامنهای قرار داد: زهرخوردن و فروپاشی یا له شدن زیر فشار مگاتنی تحریم و انزوا.
این وضعیت بیش از هر زمان شرایط انقلابی را در ایران مهیا و «ایرانیان را سرشار از خشم و غضب کرده» تا جایی که «فقط نفرین و تهدیدهای خشونتبار میکنند» و «عواقب این شرایط کاملاً هویداست» که چه سرنوشتی برای نظام در پیش است (زیدآبادی، از مهرههای باند مغلوب-روزنامهٔ آرمان-۱۸فروردین)؛ وضعیت طوری است که حتی سردمداران رژیم صراحتاً هشدار میدهند «باید منتظر شورش تهیدستان باشید» (توکلی-۱۸فروردین)، آن هم شورشی بسا فراتر از آبان۹۸ تا حدی که هر روز سران، کارگزاران و رسانههای رژیم قالب تهی میکنند که «درباره سلاح اخبار وحشتناکی به گوش میرسد» (روزنامهٔ حکومتی وطن امروز-۱۸فروردین) و این وضعیت آنقدر خطرناک است که «ضرورت دارد برخوردهای بازدارنده با قاچاق سازمانیافتهٔ سلاح صورت گیرد!» (آخوند رئیسی-۱۷فروردین)؛ اما بهنظر میرسد برای این تلاشها قدری دیر شده است تا آنجا که مهرههای رژیم هم بعید میدانند که رژیم بتواند سال جدید را به پایان ببرد. «با این اوضاع بعید است از سال در شویم!» (زیدآبادی- روزنامهٔ آرمان-۱۸فروردین).