سخن روز
شهرهای میهن اشغال شده، باز هم صحنهٔ فریاد خشم و اعتراض اقشار بهجان آمده شد. امروز هم بازنشستگان محروم در یازدهمین دور اعتراضات سراسری و پیوستهٔ خود طی ۳ماه گذشته، در ۲۳شهر به خیابان آمدند و شعار دادند:
«فقط کف خیابون، بهدست میاد حقمون» و «ظلم و ستم کافیه سفرهٔ ما خالیه» آنها سران نظام تبهکار و غارتگر آخوندی را هدف قرار دادند و فریاد زدند «مرگ بر روحانی!».گفته بودیم خامنهای در برابر فوران دوبارهٔ اعتراضات (که بهعلت کرونا ۱۰ماه فروکش کرده بود) باید تصمیم بگیرد که دست به سرکوب مطلق بزند یا به آن تن دهد. او میداند سرکوب مطلق، آن هم در جامعهیی که خشم و نفرت اجتماعی از حد گذشته، خطر رادیکالیسم بیشتر را در پی دارد. نمونهٴ آن را در قیام اسفند۹۹ مردم سیستان و بلوچستان دیدیم که چطور وقتی وحوش سپاه به سمت سوختبران محروم بلوچ شلیک کردند، جرقه زده شد و در کمتر از چند ساعت به حریق و انفجار انجامید و مردم با سلاح وارد میدان شدند.
از این رو تا این لحظه مسیر دوم، یعنی دندان روی جگر گذاشتن را انتخاب کرده است. گزینهیی که گسترش پیوستهٔ اعتراضات را در پی دارد. تا جایی که امروز اقشار دیگر، مانند غارتشدگان بورس همزمان با بازنشستگان دست به اعتراض زدند و خطاب به سرجلاد قضاییه حاکمیت دزد آخوندی خروشیدند «رئیسی، رئیسی دزدی بهاین بزرگی، چطور هنوز ندیدی!».
اعتراضات پیوسته، سراسری و رو بهگسترش اقشار محروم، نشان از باز شدن سر مطالبات فرو خوردهٔ مردم غارت شده دارد. آن هم در شرایطی که رژیم آخوندی در گرداب بحرانهای مختلف، آنقدر ضعیف و شکننده شده که رئیسجمهور نظامش برای روحیهدادن به نیروهای وارفتهٔ نظام مجبور است التماس کند «خودمان را ضعیف نبینیم!» (روحانی-۲۵فروردین)؛ و رئیس دفترش با یأس و سرخوردگی بهپایان دوران فریب و دجالگری اشاره کرده و میگوید «مردم ریاکاریهای (ما را) تشخیص میدهند» (واعظی-۲۵فروردین). رژیمی که از درون آنقدر پوسیده و باندهای تبهکارش چنان به جان هم افتادهاند که بههمدیگر هشدار میدهند «بهتر است از قایقی که همگی در آن نشستهایم حفاظت کنیم» و در آن «منفذ ایجاد نکنیم!» (واعظی-۲۵فروردین). رژیمی که آنقدر در این ۴۲سال زیرساختهای اقتصادی کشور را نابود کرده که «در شرایط حاضر ایران یکی از اسفناکترین شرایط اقتصادی خود را تجربه میکند. بوی بهبودی از درون نیز شنیده نمیشود» (روزنامهٔ حکومتی جهان صنعت-۲۵فروردین) و به خامنهای توصیه میکنند راهی جز عقبنشینی و تسلیم و سرانجام سرکشیدن جامزهر ندارد. «برای در امان ماندن از تبعات اعتراضات ادواری (مردم) و در امان ماندن از تبعات شورش گرسنگان، نظام سخت به یک نرمش قهرمانانه نیازمند است» (همان منبع).
آری، همه چیز گواه این است که صحنهٔ سیاسی اجتماعی و اقتصادی ایران در آستانهٔ یک تحول بزرگ تاریخی قرار دارد. تکرار شعار انقلاب ضدسلطنتی «مردم بهما ملحق شوید» در اعتراضات سراسری امروز، انقلاب و دگرگونی بزرگ پیش رو را نوید میدهد.
واقعیت چنان درخشش خیرهکنندهیی یافته است که حتی رئیسجمهور پیشین نظام هشدار میدهد «فنر وضعیت سخت معیشتی بهزودی در خواهد رفت» (پاسدار احمدینژاد-۲۴فروردین) و مشاورش با اشاره به خطر «آشوبهای اجتماعی» میگوید: «تلقی احمدینژاد این است که جمهوری اسلامی تا ۲۸خرداد۱۴۰۰ سقوط میکند!» (داوری-۲۴فروردین).