سخن روز
رژیم آخوندی زیر ضرب بحرانهای چندسویه دست و پا میزند. از فاجعهٔ کرونا و وحشت از «مختل شدن آرامش روانی جامعه» (روحانی-۲۶فروردین) که منظور همان انفجار اجتماعی است؛ تا ضربه مهلک در سایت هستهیی نظام؛ تا مذاکرات وین و قرار گرفتن در دوراهی سر کشیدن «سم مهلک» و رویارویی با جامعه جهانی و افزایش فشارهای خردکننده.
از آنجا که رژیم توان و ظرفیت عبور از این چالشها را ندارد، تنشها به درون خودش سرازیر شده و بهصورت بحران حاد درونی ظاهر میشود.
بهدلیل فاجعهٔ کرونا که حاصل ۱۵ماه سیاست جنایتکارانهٔ تمامیت رژیم است و آنچنان که رئیس بخش عفونی بیمارستان مسیح دانشوری-۲۶فروردین گفت: «به نظر نمیرسد تا ۶ماه اول سال۱۴۰۱ هم بتوانیم واکسیناسیون را تمام کنیم»، اکنون مطالبهٔ اجتماعی برای واکسیناسیون و متوقف کردن سیاستهای غارتگرانه، آنقدر بالا گرفته که دولت خود روحانی هم صحنهٔ جدال و کشمکش شده است. نمکی، وزیر بهداشت، ستاد کرونا به ریاست روحانی را مقصر وضعیت فاجعهبار کنونی میداند، روحانی هم نمکی را به «اظهارنظرها و اطلاعرسانی غلط و هیجانی و موضعگیریهای تند» متهم میکند (۲۶فروردین). وضعیت به آنجا رسیده که «توپ بین وزیر و رئیساش (پیاپی) جابهجا میشود» (روزنامهٔ حکومتی ابتکار-۲۶فروردین). همین تشتت است که روحانی را نگران از پیامدهای اجتماعی فاجعهٔ کرونا نموده و مجبور شده هشدار بدهد «باید با سوءاستفادههای سیاسی از موج چهارم کرونا مقابله کرد» (۲۶فروردین).
در مذاکرات وین نیز، قشقرقی در رژیم برپاست. در شرایطی که «نظام یکی از اسفناکترین شرایط اقتصادی خود را تجربه میکند» (روزنامهٔ حکومتی جهان صنعت-۲۶فروردین) یک باند با اشاره به ضعف نظام در تعادلقوا تأکید میکند که نظام «باید بپذیرد که آن برجام (۲۰۱۵) دیگر دورانش به سر آمده» (بیگدلی، کارشناس حکومتی-روزنامهٔ ستارهٔ صبح-۱۷فروردین) و ضرورت زهرخوری فوری را گوشزد میکند؛ باند دیگر به روحانی میتازد که «تیم مذاکره کننده حق ندارد مسیری را برود که فقط (رفع) بخشی از تحریمها بهعنوان آبنبات چوبی به نظام داده شود» (زاکانی، رئیس مرکز پژوهشهای مجلس ارتجاع-۲۴فروردین).
در این هزارتوی بحران، وقتی با انفجار در حفاظتشدهترین مکان در رژیم یعنی سایت نطنز ضربه مرگبار دیگری بر پیکر نظام وارد میشود و دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام به «آلودگی امنیتی گسترده» در نظام اعتراف میکند (پاسدار رضایی-۲۶فروردین)، بهجای اینکه رژیم خودش را جمعوجور کند و شکافهایش را ببندد، باندهای نظام بیشازپیش بهجان هم میافتند و یکی مینویسد: «معلوم نیست کدام یک از مجریان امنیت نظام باید پاسخ دهند؟ وزارت اطلاعات، سپاه یا نیروی انتظامی؟!» (جهان صنعت-۲۶فروردین). و دیگری ارگانهای نگه دارندهٔ تمامیت نظام را مقصر معرفی میکند که «مسوولیت حفاظت از فضا و آسمان سایتهای نطنز برعهده سپاه» است و «مسوولیت جلوگیری از نفوذ جاسوسان برعهده وزارت اطلاعات است» پس این نهادها هستند که «باید توضیح دهند چرا و چگونه این نفوذ انجام پذیرفته است؟!» (همان منبع).
این تشتت و بحران شدید درونی زنگهای خطر را بهصدا درآورده و رئیس دفتر روحانی هشدار میدهد که «باید از تناقضگویی، اتهام افکنی و سیاسیکاری و فرافکنی دوری کنیم» و «بهتر است از قایقی که همگی در آن نشستهایم حفاظت کنیم» (واعظی-۲۵فروردین) و دیگری هشدار میدهد: «اکنون (نظام) در وضعیت کیش و مات است» (مطهرنیا-جهان صنعت-۲۴فروردین).
رژیم ولایت با چنین وضعیت آشفته و بحرانزده در برابر جامعهیی شورشی و جوشان قرار دارد که یکپارچه خواهان سرنگونی تمامیت نظام است، پیشبینی فرجام رژیم در این بزنگاه سرنوشت، چندان دشوار نیست.