قریب سه ماه به برگزاری نمایش انتخابات در درون دیکتاتوری ولی‌فقیه باقی مانده است، اما تمامی شواهد و داده‌های حکومتی سخن از شوره زاری دارند که در منطق خود به سرخوردگی تمامی باندهای رژیم راه برده است.
به یقین دلیل اصلی این سرخوردگی در دو فاکتور مهم نهفته است. نخست ابعاد انزجار و تنفر مردم از کلیت نظام آخوندی با نخ نباتی بنام «خواست سرنگونی» و دیگری سوخته شدن باند های قلابی نظام از فردای قیام بهمن ۹۶ با شعار «اصللاح طلب، اصولگرا، دیگه تمامه ماجرا».
دختر رفسنجانی در تازه‌ترین مصاحبه خود ضن اعتراف به این واقعیت از جمله می گوید: «حتی در احزاب و جریانات سیاسی خودشان، هدف حفظ خود در کنار نظام است، به داخل نظام که عمدتا راهشان نمی‌دهند. به همین دلیل مردم از انتخابات عبور کردند. مردم سال‌ها بود که از اصولگرایان عبور کرده بودند، از اصلاح‌طلبان نیز به همین دلیل عبور کردند». (سایت حکومتی اعتماد آنلاین ۲۵ اسفند ۱۳۹۹) .
همچنین سردی بازار مکاره ایندور از نمایش در سایه ویروس ولایت در حالی است که تا کنون هیچکدام از بظاهر رقبای خامنه ای نیز به اجماع برسر یک یا چند کاندید نرسیده اند. دلیل این واقعیت نیز همان وجود شقه و شکاف در راس حاکمیت و نیز وجود بن بستی مرگبار برای کلیت نظام می باشد که به تبع خود دستان همه باند ها را بسته است.
ابعاد این وضعیت برای رژیمی که از بام تا شام عربده «ثبات» سر می دهد، بحدی است که دیگر اکنون نیز برای «زعمای قوم» مشخص گردیده که هرگونه ورود به میدان مملو از مین ایندور از نمایش به معنای زدن تیر خلاص بر تتمه و باقی مانده «نام و نشان» قلابی آنان خواهد بود.
اما آنچه که شخص ولی فقیه برمی گردد، وی پیشتر حرف آخر خود را مبنی بر تشکیل «یک دولت جوان وحزب الهی» زده است و بدین سان به طرف های مقابل این واقعیت را تفهیم نموده که ورود آنان به چنین میدانی صرفا به معنای دکوراسیونی بیش نخواهد بود.
از داده‌های باند ولی‌فقیه نیز می دانیم که مطلوب ترین کاندید برای این دولت «حزب الهی» همان پاسدار سعید محد است که اجالتا بدلیل افشاگری‌های باند مقابل و پرده برداشتن از ابعاد فساد و سوء مدیریت وی، کله معلق شده است.
روزنامه حکومتی آرمان، (۲۴ اسفند ۱۳۹۹) در مطلبی ضمن اعتراف به سوخته شدن کاندید مطلوب خامنه ای، از جمله نوشته است: «سعید محمد نیامده سوخت!» این مطلب در ادامه می افزاید: «سعید محمد فرمانده قرارگاه خاتم که خیلی‌ها تصور می‌کردند همان دولت جوان است، این روزها با جدی شدن حضورش در انتخابات ریاست‌جمهوری، حال و روز خوبی در افکار عمومی و حتی اصولگرایان ندارد».
در جبهه مقابل نیز وضعیت بهتر از باند ولی فقیه نیست. برای نمونه در حالیکه دولت شیخ حسن روحانی همچنان به انتظار باز شدن پنجره ای برای «مذاکرات با آمریکا» می باشد و بدین سان تلاش دارد تا آن را دستآویزی برای رای و رای کشی‌ها در درون نظام مورد استفاده ابزاری قرار دهد، آخوند شیاد محمد خاتمی نیز که هیزم بیار ایندور از معرکه نمایش انتخاباتی شده و تا کنون چندین خیز برای رام کردن گرازچموش ولایت برداشته، نه تنها با یک نامه ۳۷ صفحه ای و مجیزگویی از ولی فقیه، خواستار اجازه ورود باند «اصلاح طلبان قلابی» به ایندور گردیده، بلکه در تازه‌ترین پیام به ناگهان بیاد «تامین مصالح ملی، استقرار عدالت، حق حرمت مردم و حاکمیت مردم» نیز افتاده است. (سایت حکومتی رویداد بیست و چهار ۲۶ اسفند ۱۳۹۹)
واقعیت در این دیکتاتوری آن است که باندهای بی‌وطن و سرکوبگر رژیم در شب نمایش انتخابات به نا گهان دل پیچه «مردم و وطن» می گیرند و از حقوقی سخن به میان می آورند که خود هرگز نه تنها بدان پایبند نبوده، بلکه با نیم نگاهی به کارنامه نگین آنان در این چهل و دو ساله، بخوبی می توان به نقش سرکوبگرانه، جنگ‌طلبانه و اعمال تروریستی آنان پی برد.
